جای تبلیغات شما اینجاست09139099748


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبلاگ من خوش آمدید

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شمیم امید و آدرس shamimomid.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

ممنون از تبادل لینک 

از اینکه با ما تبادل لینک میکنید ممنونیم







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 304
بازدید دیروز : 71
بازدید هفته : 685
بازدید ماه : 2531
بازدید کل : 230995
تعداد مطالب : 251
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 2



Alternative content


آمار مطالب

:: کل مطالب : 251
:: کل نظرات : 20

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 2
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 304
:: باردید دیروز : 71
:: بازدید هفته : 685
:: بازدید ماه : 2531
:: بازدید سال : 116594
:: بازدید کلی : 230995

RSS

Powered By
loxblog.Com

مجله الکترونیکی شمیم امید

کی‌روش: عاشق ماندن در ایران بودم ولی برخی نخواستند
سه شنبه 3 تير 1393 ساعت 14:28 | بازدید : 1979 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )
 
خبرنگاری به کی‌روش گفت که شاید داور صحنه را ندیده باشد؟ کی‌روش پاسخ داد: چنین چیزی ممکن نیست چون او در سه متری صحنه بود. من نمی‌خواهم به او بی‌احترامی کنم اما واقعا درک این مطلب دشوار است که چطور صحنه را دید و پنالتی نگرفت.

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 

سرمربی تیم ملی فوتبال می‌گوید ایران برابر بوسنی با شور و اشتیاق بیشتری به میدان می‌رود تا پیروزی به دست بیاورد.

به گزارش انتخاب، کارلوس کی‌روش در حاشیه تمرین امروز تیم ملی فوتبال ایران در کمپ کورینتیانس در جمع خبرنگاران حاضر شد و پاسخگوی سوالات آنها بود.

وی ابتدا درباره وضعیت تیم ملی گفت: خوشبختانه مطلبی را که می‌توانم اکنون بگویم این است که با وجود انجام دو بازی سخت به دلیل آماده‌سازی خیلی خوبی که پیش از جام جهانی داشتیم، اکنون هیچ مصدومی نداریم و همه بازیکنان‌مان سرحال هستند.

کی‌روش افزود: مطمئنا بازیکنان تیم ملی بعد از باخت به آرژانتین کمی عصبی هستند و بازسازی روحیه آنها کمی دشوار است اما از بعد روحی - روانی خیلی روی بازیکنان کار کردیم و به آنها گفتیم نتیجه بازی تمام شده را نمی‌شود، برگرداند.

 

سرمربی تیم ملی ادامه داد: نگرش ما این است که نسبت به نتایج به دست آمده رضایت نداریم و می‌خواهیم هرچه بیشتر پیشرفت کنیم و در بازی‌های بعدی عملکرد بهتری از خود نشان دهیم. نمی‌خواهم بازیکنانم حس رضایت یا خوشحالی داشته باشند چون هنوز چیزی به دست نیاورده‌ایم که به خاطرش جشن بگیریم. دقیقا نگرشی که از بازیکنانم انتظار دارم، داشته باشند، این است که با شوق و اشتیاق فراوان به مصاف بوسنی بروند تا به پیروزی برسند.

 

سرمربی پرتغالی تیم ملی در ادامه و در پاسخ به سوال خبرنگار ایسنا مبنی بر اینکه عملکرد تیم ملی برابر آرژانتین توقع مردم ایران را بالا برده و شاید این مسئله فشار روانی روی تیم ملی ایجاد کند، گفت: ما هرگز برای بالا بردن انگیزه‌مان به بازی‌های قبل توجه نداشته‌ایم. بازی به بازی میل و انگیزه‌مان را برای پیروزی بیشتر می‌کنیم. قطعا برابر بوسنی هم این گونه خواهد بود.

 

کی‌روش در ادامه گفت: امروز صبح به بازیکنانم گفتم که یک خبر بد برایشان دارم و یک خبر خوب. آنها خواستند که اول خبر بد را بشنوند. به آنها گفتم که خبر بد این است که اگر فکر کرده‌اند بازی برابر نیجریه و آرژانتین سخت بوده است، باید بدانند که بازی سوم بسیار سخت‌تر است.

 

وی افزود: خبر خوب هم این بود که اگر بتوانیم بوسنی را شکست دهیم، به دور بعدی صعود می‌کنیم. مسئله اصلی این است که اکنون تیم‌های زیادی در جام نیستند که وضعیت ما را داشته باشند و بتوانند با پیروزی در بازی آخر صعود کنند اما سوال این است که آیا این کار دشوار است؟ من می‌گویم که بله قطعا این گونه است و همین مسئله شور و انگیزه ما را زیاد می‌کند.

 

سرمربی تیم ملی افزود: مطلب مهمی که اکنون وجود دارد این است که اگر می‌خواهیم نتیجه دلخواهمان را کسب کنیم، نباید شادی بیش از حد داشته باشیم و مغرور شویم. باید با همان افتادگی قبلی برابر بوسنی قرار بگیریم.

خبرنگاری در ادامه از کی‌روش درباره تمدید قراردادش با تیم ملی پرسید و به او گفت که در ایران جو بسیار مثبتی برای ماندن او ایجاد شده است. کی‌روش پاسخ داد: در درجه اول خیلی شفاف می‌گویم که شنیدن این خبر که در ایران از بالاترین مقام اجرایی کشور گرفته تا مردم حس خوبی به من دارند، بسیار خوشحال کننده است.

 

وی افزود: از 10 ماه پیش که به جام‌جهانی صعود کردیم آرزویم بوده که در جام جهانی خیلی خوب کار کنیم. حالا هم تمرکز من کاملا بر روی بازی سوم‌مان برابر بوسنی است تا هر چه بیشتر افتخار و غرور برای ایران بیاوریم. ارائه جزئیات بیشتر دراین‌باره را فعلا مناسب نمی‌دانم.

 

کی‌روش با این حال گفت: در 10 ماه گذشته با کارها و رفتارهایم بارها ابراز کردم که ماندن در ایران برایم افتخار است و دوست دارم که در خدمت ایران باشم اما متاسفانه در این مدت برخی با من بازی کردند و این باعث شرمندگی من شد. عاشق ماندن در ایران بودم ولی برخی اجازه ندادند. وقتی برای خداحافظی به ایران بیایم، خواهم گفت که این افراد چه کسانی بودند اما اکنون فقط روی بازی با بوسنی تمرکز می‌کنم.

 

سرمربی تیم ملی همچنین در پاسخ به سوالی درباره عملکرد داور دیدار ایران و آرژانتین گفت: آن بازی تمام شده و بحث درباره آن فایده‌ای ندارد اما این را می‌گویم که اگر فیفا چمدان آن داور را نبدد و آن را به خانه‌اش نفرستد متوجه می‌شویم که آنجا مشکلی وجود دارد. همه می‌دانیم که فوتبال بازی اشتباه‌هاست. اما آن داور صربستانی باید پاسخ دهد که چرا صحنه پنالتی را دید ولی آن را ندیده گرفت؟ دیروز این فرصت را داشتم که سری به صفحه شخصی این داور در شبکه اجتماعی فیسبوک بزنم. نوع پاسخ دادن او به کامنت‌ها خیلی چیزها را نشان می‌داد که البته وظیفه من نیست درباره آنها تحقیق کنم بلکه رییس فدراسیون باید به این مسئله بپردازد.

 

کی‌روش ادامه داد: من فقط یک مربی هستم و اگر بیشتر درباره داوری صحبت کنم من را محکوم خواهند کرد اما واقعا این سوال را دارم که چگونه آن داور صحنه را دید و پنالتی را نگرفت. بالاخره یک نفر باید پاسخ این سوال را بدهد. ایشان باید به هواداران فوتبال در ایران پاسخگو باشد.

 

در این لحظه خبرنگاری به کی‌روش گفت که شاید داور صحنه را ندیده باشد؟ کی‌روش پاسخ داد: چنین چیزی ممکن نیست چون او در سه متری صحنه بود. من نمی‌خواهم به او بی‌احترامی کنم اما واقعا درک این مطلب دشوار است که چطور صحنه را دید و پنالتی نگرفت.

 

کی‌روش در پایان و در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا ممکن است آرژانتین و نیجریه در دیدار آخر خود دست به تبانی بزنند، گفت: من ذهن شکاکی ندارم.

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , متفرقه , اخبار روز ایران و جهان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
روایت مسعود نيلي از بلایی که احمدی نژاد در 8سال بر سر منابع اقتصادی آورد
سه شنبه 3 تير 1393 ساعت 13:7 | بازدید : 1790 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )
 يك‌سال از زماني كه حسن روحاني به عنوان رييس‌جمهور دولت يازدهم انتخاب شد، مي‌گذرد. او با شعار اعتدال توانست اقبال عمومي را به دست آورد و پيروز كارزار انتخابات شود؛ آن هم در شرايطي كه مردم در هشت سال دولت نهم و دهم با انبوهي از افراط و تفريط‌ها در سياست‌هاي اقتصادي روبه‌رو بودند كه به كل تعادل اقتصاد را به‌هم ريخته و نتيجه آن، چيزي جز ركود تورمي در اقتصاد نبوده است. اما موضوعي كه در اينجا اهميت دارد، اينكه از ابتداي روي كار آمدن دولت يازدهم تاكنون، به معنايابي درست در تعريف اعتدال در حوزه اقتصاد پرداخته نشده است و هر روز يكي از چهره‌هاي سياسي و اقتصادي كشور تعريفي از آن به دست مي‌دهد يا آن را به نفع جريان خود تفسير مي‌كند اما مسعود نيلي، مشاور اقتصادي رييس‌جمهور درباره اعتدال در حوزه اقتصاد معتقد است همين‌كه هيجان و التهاب از تصميم‌گيري‌ها كنار رفته و انتظار نداريد تصميم‌گيرنده كه به تلويزيون مي‌آيد، يك‌دفعه شوكي را به اقتصاد وارد كند، آن را شايد بتوان به‌معناي اعتدال و آرامش برداشت كرد. وي در گفت‌وگو با «اعتماد» با اشاره به اينكه اگر از عقل و علم در تصميم‌گيري‌ها استفاده شود، حتما تصميمات معتدل خواهد بود، متذكر مي‌شود: تعادل به معناي اين است كه عدم تعادل در بازارها وجود نداشته باشد؛ پس ما اگر بخواهيم در اين مسير حركت كنيم، قاعدتا يك مسير منطقي و عقلايي بايد اتفاق بيفتد.
 
اگر ما يك بودجه انبساطي خيلي شديدي در سال 85 داشتيم و بودجه عمراني نيز در حدي رشد كرد كه اصلا در ظرفيت ماشين‌آلات و توان پيمانكاري كشور نبود، دوسال بعد كه با كمبود منابع روبه‌رو مي‌شويم، بودجه عمراني يك‌دفعه كاهش قابل توجهي پيدا مي‌كند
 
كه نتيجه آن وجود تعداد زيادي طرح نيمه تمام است وقتي كه دولت بودجه را افزايش مي‌دهد، اين بودجه در جغرافياي كشور خرج مي‌شود. حالا اگر مردم حوزه انتخابيه يك نماينده‌يي متوجه شوند كه نماينده‌شان در جهت كاهش بودجه عمراني عمل كرده و خواسته بودجه را محدود كند، امتياز منفي به او مي‌دهند
 
‌ اگر ما بخواهيم به موضوع افراط و تفريط‌ها در سياست‌هاي اقتصادي بپردازيم، به نظر شما سياست‌هاي اقتصادي در دوران گذشته چه افراط و تفريط‌هايي داشت؟
 
شايد بتوان گفت كه كاربرد واژه‌هاي افراط و تفريط و اعتدال در حوزه سياستگذاري‌هاي اقتصادي چندان درست نباشد. افراط و تفريط بيشتر در حوزه‌هاي اخلاق و رفتار معنا پيدا مي‌كند و اگر بخواهيم آن را به حوزه‌هاي كلان تسري دهيم، در حوزه سياست بيشتر معنا پيدا مي‌كند، تا اقتصاد. ما آنچه را كه بيشتر در حوزه اقتصاد به عنوان چارچوب و مبنا مورد توجه قرار مي‌دهيم، اين است كه يك سياست يا تصميم اقتصادي، علمي و مناسب هست يا خير؟ آيا از دانش انباشته شده استفاده كرده است يا خير؟ در حوزه اقتصاد بيشتر به اين جنبه‌ها نگاه مي‌شود، تا اينكه بخواهيم بگوييم تصميمي كه گرفته مي‌شود، تصميم معتدلي است يا خير. در كل منظورم اين است كه اگر اين سوال شما را در عرصه سياسي بخواهيم از يك نفر بپرسيم، خيلي راحت‌تر و با مصاديق بيشتري مي‌توان جواب داد. البته براي پاسخ به سوال شما مي‌توان مثال‌هايي زد كه مصداق رويكرد افراط و تفريط باشد، ولي باز هم نمي‌شود افراط و تفريط را به عنوان يك چارچوب راهنماي سلبي مبنا قرار داد. به فرض، يك زماني در مورد تغيير قيمت بنزين از 70 تومان به 100 تومان گفته مي‌شد كه اگر قيمت از 70 تومان به 100 تومان برسد، تورم 100 درصد افزايش پيدا مي‌كندو دولت به‌شدت معتقد بود كه افزايش قيمت انرژي، به معناي دامن زدن به تورم شديد است اما بعد از چند سال، رويكرد درست در نقطه مقابل قرار گرفت؛ به طوري كه حالا ديگر طوري شده بود كه همه توان خودشان را روي اين موضوع مي‌گذاشتند كه دولت را در ايجاد جهش‌هاي بزرگ در قيمت انرژي مهار كنند. در رويكرد جديد، همان دولت خيلي هم با صراحت و قاطعيت مي‌گفت كه افزايش شديد قيمت انرژي، اصلا تورم ندارد و هيچ مشكلي ايجاد نمي‌كند. به نوعي مي‌توان گفت در حالت اول افراط و در حالت دوم، تفريط داشتيم. اما من از اين جهت گفتم كه يك چنين چارچوبي را نمي‌توان براي حوزه اقتصاد در نظر گرفت كه مثلا افزايش قيمت انرژي را كه در سال 93 اتفاق افتاد از اين نظر كه دولت نه قيمت را تثبيت كرد و نه جهش بزرگي در مقياس شبيه به فاز اول به آن داد، نمي‌توان به عنوان رويكرد از پيش تعيين شده اعتدالي معرفي كرد. هرچند در اينجا دولت نه تثبيت قيمت انرژي و نه افزايش قيمت 550 درصدي را دنبال كرد اما راهنماي دولت در افزايش حدود 50 درصدي قيمت انرژي اين نبوده كه بگويد عدم تغيير قيمت تفريط است و افزايش 550 درصدي هم افراط است، حالا بياييم ببينيم بين اين دو مقدار، اعتدال در كجا قرار مي‌گيرد. بلكه اين موضوع مطرح بوده كه شرايط اقتصادي كشور در نظر گرفته شود. از يك طرف لازم بود كه قيمت انرژي افزايش پيدا كند و از طرف ديگر، قيمت انرژي را نمي‌شد فارغ از شرايط اقتصاد كلان كشور تعيين كرد. وقتي اقتصاد كلان كشور با ركود تورمي روبه‌رو است بايد متفاوت از شرايط عادي به اين نوع تحولات پرداخت. به همين دليل وقتي بررسي مي‌كنيم تا به فرمول مناسبي از شرايط بازار انرژي و اقتصاد كلان كشور برسيم، آن زمان متوسط نزديك به 50 درصد قيمت حامل‌هاي انرژي بيرون مي‌آيد. در اينجا علمي تصميم گرفتن مهم است. به اين معنا كه از دانش و تجارب گذشته استفاده كنيم و بعد به يك تصميم مناسب برسيم. حالا ممكن بود اگر اقتصاد كشور در شرايط ركود تورمي به سر نمي‌برد، آن زمان شرايط مساعدي بود كه قيمت حامل‌هاي انرژي با شدت بيشتري افزايش پيدا كند. اگر اينچنين بود به طور قطع افزايش بيشتر قيمت انرژي انتخاب مي‌شد. اگر شما علمي و منطقي تصميم‌گيري كنيد، حتما افراط و تفريط نخواهيد داشت.
 
‌درست است كه شما مي‌گوييد بحث افراط و تفريط را در حوزه اقتصاد نمي‌توانيم به عنوان يك چارچوب راهنما در نظر بگيريم اما نمونه‌هاي بسياري را در اين رابطه در گذشته داشته‌ايم. براي مثال، مصارف بودجه و پافشاري‌هايي كه در حوزه تثبيت نرخ ارز وجود داشت، نمونه‌هايي در اين زمينه است.
 
درست است اما اين گونه مسائل بيشتر اشاره به يك‌سري خصوصيات اخلاقي و رفتاري تصميم‌گيرنده دارد. من اگر يك فرد بدون منطق در ارتباط با مسائل شخصي‌ام باشم و خيلي هيجاني بخواهم تصميم بگيرم كه نمونه‌هايي در اين زمينه در خصوصيات و روحيات افرادي كه در سطح جامعه هستند، ديده مي‌شود، حتما ضررهايي به اعضاي خانواده‌ام و سرنوشت آنها وارد مي‌كنم. هم‌اكنون جمعيت كشور ما از افراد با روحيات و خصوصيات اخلاقي و رفتاري كاملا متفاوت تشكيل شده است اما نكته اينجاست كه وقتي اين موضوع به عرصه اداره كشور مي‌رسد، يك نوع قاعده‌گذاري‌هايي ضرورت پيدا مي‌كند كه به آن نهادسازي مي‌گويند و مانع از اين مي‌شود كه آن خصوصيات فردي كه مي‌تواند در حوزه‌هاي محدود خانواده آسيب‌ رسان باشد، به كل كشور تسري پيدا ‌كند. در واقع نهادهاي مختلفي يكديگر را كنترل مي‌كنند. به اين معنا كه اگر دولت مي‌خواهد تصميمي بگيرد، بايد لايحه‌يي تهيه كند و به مجلس بدهد، يا اگر در دولت نيز قرار باشد تصميمي گرفته شود، بايد هيات دولت تصويب كند. يعني يك ترمزهايي گذاشته شده كه نگذارد خصوصيات شخصي تصميم‌گيرندگان، ميدان مهار نشده پيدا كند. حالا اگر شرايطي پيش‌آيد كه همه نهادها كنار گذاشته شود، اشكال بزرگي كه پيش مي‌آيد اين است كه همان ريسكي كه به يك خانواده آسيب وارد مي‌كرد، در مقياس بزرگ‌تر به كل كشور آسيب مي‌رساند. آن زمان امكان دارد همه بگويند رشد بودجه در اين مقدار به صلاح كشور نيست و مي‌تواند آسيب‌هاي زيادي بزند و تورم و بيماري هلندي ايجاد كند؛ مسائلي كه در دوره‌يي بسياري از كارشناسان و از جمله خود من بارها عنوان مي‌كردم و تصميم‌گيرنده بگويد من اينها را قبول ندارم و اصلا علم اقتصاد را قبول ندارم و هيچ عامل كنترل‌كننده‌يي هم كار نكند، اينجا شما سرنوشت زندگي و معيشت مردم را در معرض يك ريسك خيلي بزرگ قرار داده‌ايد.
 
مثالي مي‌زنم. بعد از رشد بودجه سال 53، بزرگ‌ترين رشد بودجه كشور، در سال 85 بوده است. بعد از رشد نقدينگي سال 54، بزرگ‌ترين رشد نقدينگي كشور در سال 85 اتفاق افتاده است. كشور ما يك‌بار هزينه‌هاي سنگين تصميمات نادرست انبساطي سال‌هاي 1352 و 1353 را پرداخته است. دليل نداشت كه دوباره اين تجربه تلخ را تكرار كند. به خصوص كه اين پديده پس از گذشت بيش از سه دهه انباشت علم و تجربه در دنيا مجددا شكل مي‌گيرد. علم اقتصاد در مورد اين تصميم جمع‌بندي‌هايي دارد كه مي‌توانست پيش‌بيني كند با چه پيامدهايي مواجه خواهيم شد. يا در مورد نرخ ارز اينكه نرخ ارز را براي يك دوره طولاني ثابت نگه داريد، با وجود اينكه تورم در كشور در حال افزايش است، به طور قطع و يقين با جهش ارزي مواجه خواهيد شد كه از يافته‌هاي بديهي علم اقتصاد است.
 
پس علم اقتصاد به ما قدرت پيش‌بيني مي‌دهد و ما اگر خارج از آن چارچوب تصميم‌گيري كنيم، حتما اين تصميم ما خود را به‌صورت يك عارضه ظاهر خواهد كرد اما نكته‌يي كه وجود دارد، اينكه اگر ما در چارچوب علمي و منطقي رفتار نكنيم، امكان دارد در جهتي تصميم بگيريم -اشكالي كه امكان دارد به وجود آيد - كه تصميم بعدي ما بعد از مشاهده اشكالات، درست نقطه مقابل تصميمات قبلي باشد. افراط و تفريط بر اين اساس موضوعيت پيدا مي‌كند. براي مثال، شما وقتي كه شير آب را باز مي‌كنيد، دوست داريد دماي آب معتدل باشد؛ يعني نه خيلي سرد باشد كه اذيت شويد و نه خيلي داغ باشد كه بسوزيد اما اگر ما به حدي شير آب داغ را باز كنيم كه خيلي داغ شود، واكنش معمول همه ما اين است كه به طور همزمان، شير آب داغ را مي‌بنديم و شير آب سرد را باز مي‌كنيم. در نتيجه به دليل اينكه يك واكنش شديد به اين اتفاق نشان مي‌دهيم، اين دفعه آب خيلي سرد مي‌شود. مثال ديگر، زماني است كه بخاري فضاي خودرو را خيلي گرم مي‌كند. در اين شرايط هم بخاري را خاموش مي‌كنيم و هم شيشه‌ها را پايين مي‌كشيم. بعد از آن سردمان مي‌شود. آنچه كه مهم است، اين‌است كه در اين عرصه‌ها كه به امور شخصي برمي‌گردد، ضررهاي آن هم محدود به شخص است اما در عرصه كل كشور آسيب‌ها متوجه كل كشور مي‌شود. پس اگر ما يك بودجه انبساطي خيلي شديدي در سال 85 داشتيم و بودجه عمراني نيز در حدي رشد كرد كه اصلا در ظرفيت ماشين‌آلات و توان پيمانكاري كشور نبود، دوسال بعد كه با كمبود منابع روبه‌رو مي‌شويم و ديگر با آن شدت نمي‌توانيم بودجه را به اين شكل ادامه دهيم، يك ترمز محكم روي بودجه مي‌زنيم و بودجه عمراني يك‌دفعه كاهش قابل توجهي پيدا مي‌كند كه نتيجه آن، وجود تعداد زياد طرح نيمه تمام است كه ديگر هيچ‌وقت نمي‌توانيد به اتمام برسانيد. بنابراين شما مي‌مانيد و حجم انبوهي از طرح‌هاي نيمه‌تمام. در واقع در يك دوره‌يي زياده‌روي‌هاي بسيار زياد در بودجه طرح‌هاي عمراني اتفاق افتاد كه بلافاصله بعد از آن و با كاهش منابع، به ناچار اين بودجه كاهش يافت. حالا شما وقتي خود را از اين عرصه خارج كنيد و از بالا به موضوع نگاه مي‌كنيد، بديهي مي‌دانيد كه افزايش و كاهش شديد بودجه عمراني تبعاتي به دنبال دارد و اين سوال مطرح مي‌شود كه آيا بهتر نبود دولت بودجه را با شيب ملايم افزايش مي‌داد؟ در اينجا ما بايد به‌دنبال سازوكارهاي اقتصاد سياسي موضوع برويم.
 
در حال حاضر يك نفر كه حتي اقتصاد نخوانده و اصلا تجربه‌يي هم ندارد، متوجه مي‌شود كه افزايش يا كاهش بودجه چه پيامدهايي به‌دنبال دارد. چرا وقتي بودجه سال 85 را كه تمام مراحل تصميم‌گيري سازمان برنامه، دولت، مجلس و شوراي نگهبان را طي كرده، كنار بودجه سال 87 مي‌گذاريد كه فقط دو سال از اين بودجه گذشته است، مي‌بينيد كاهش قابل توجهي در بودجه عمراني به قيمت‌هاي ثابت اتفاق افتاده است كه مي‌توانسته اين اتفاق نيفتد.
 
نكته مهم اينجاست كه چك كردن‌ها و متوازن كردن‌ها وجود داشته است يا خير؟ موضوعي كه ما از نظر نهادهاي سياسي به آن مي‌پردازيم. اگر من يك تصميم‌گيرنده در اقتصاد كشور باشم و ذهنيت‌هايي نيز براي خودم داشته باشم تا بخواهم تصميم بگيرم، شما فكر مي‌كنيد چه عاملي مي‌تواند مانع از اين شود كه تصميمات، بازتاب‌هاي غيرقابل كنترلي ايجاد كند؟
 
‌ بالاخره دستگاه‌هايي همچون سازمان برنامه نقش كنترلي مي‌توانند داشته باشند.
 
سازمان برنامه مكانيزم چك كردن و متوازن كردن ندارد. فرض كنيد يك رييس دولتي مي‌خواهد بودجه سال بعد را دو برابر كند، شما فكر مي‌كنيد كجا مي‌تواند جلوي اين تصميم را بگيرد؟ دستگاه كارشناسي مثل سازمان برنامه كه بودجه را تهيه مي‌كند، گزارشي هم ارائه مي‌كند كه پيامد رشد 100 درصدي بودجه چه خواهد بود اما اين سازمان قدرت تصميم‌گيري ندارد؛ فقط مي‌تواند گزارشي كارشناسي تهيه كند كه تصميمات چه نتيجه‌يي در پي خواهد داشت. اما اگر ما مي‌گوييم هيات وزيران بايد بودجه را تصويب كند، نه يك نفر در دولت، پس كل هيات دولت بايد روي آن صحه بگذارند تا تبديل به لايحه شود. بعد از آن، لايحه بودجه بايد به مجلس ارائه شود و در اين بخش، بودجه مراحل زيادي را مي‌گذراند. بنابراين در نظام تصميم‌گيري، ايستگاه‌هاي بازرسي زيادي گذاشته شده است كه كنترل‌هايي روي تصميمات اعمال كنند. حالا اگر اين ايستگاه‌هاي ايست و بازرسي، موردي و سليقه‌يي كار كنند به اين معني كه برخي را بدون هرگونه بازرسي اجازه عبور بدهند و برخي را متوقف كنند، طبيعتا ممكن است هر اتفاقي بيفتد. اين خطر وجود دارد كه تمايلات تعداد كمي از افراد، كل مسائل تخصيص منابع و تمام مقدرات كشور را تحت‌الشعاع قرار دهد. بنابراين نتيجه مي‌گيريم اگر نهادهايي كه در كشور پيش‌بيني شده‌اند، كار خود را به درستي انجام مي‌دادند، قاعدتا نبايد اين اتفاقات مي‌افتاد.
 
‌البته اين نكته را هم در نظر بگيريد كه خود نمايندگان مجلس هم نسبت به بعضي از مواضع دولت جهت‌هاي همسو يا متضاد دارند، بنابراين اگر طرح يا لايحه‌يي به مجلس مي‌رود، گاها براساس منطق علمي نگاه نمي‌كنند، بلكه براساس مواضع سياسي خود نسبت به آن جهت‌گيري دارند.
 
البته نهاد مجلس در همه جا در ذات خود سياسي است. به نظر من در كشور ما سياست تعريف درستي ندارد وگرنه مجلس و پارلمان، يكي از سياسي‌ترين نهاد‌هاي هر كشوري است. آنچه كه اهميت دارد، اينكه هر زمان دولت در بودجه رويكرد انبساطي در پيش گرفته و خواسته حجم بودجه را افزايش دهد، حتما مجلس هم همراهي كرده است. دليل آن هم اين بوده كه وقتي كه دولت بودجه را افزايش مي‌دهد، اين بودجه در جغرافياي كشور خرج مي‌شود. بنابراين اگر طرح عمراني‌اي اجرا مي‌شود، در مناطقي خواهد بود كه نمايندگان مجلس در آن بخش‌ها نمايندگي مي‌كنند. حالا اگر مردم حوزه انتخابيه يك نماينده‌يي متوجه شوند كه نماينده‌شان در جهت كاهش بودجه عمراني عمل كرده و خواسته بودجه را محدود كند، امتياز منفي به او مي‌دهند. در نتيجه در ساختار يك كشور نفتي، از مجلس خيلي سخت مي‌شود انتظار داشت كه نقش كنترل‌كننده رفتار انبساطي دولت را برعهده گيرد. اما اگر در يك كشوري بوديد كه بودجه از طريق درآمدهاي مالياتي تنظيم مي‌شد، داستان شكل ديگري به خود مي‌گرفت. به اين معنا كه در آن‌صورت، برخي از نمايندگان مجلس، كساني را نمايندگي مي‌كردند كه ماليات مي‌دهند و وقتي دولت رويكرد انبساطي در پيش مي‌گرفت، خودبه‌خود مي‌پرسيدند كه اين مخارج را از كجا تامين مي‌كنيد؟! به اضافه اينكه امكان افزايش قابل توجه درآمدهاي مالياتي هم وجود ندارد. درآمدهاي مالياتي افزايش مي‌يابد اما افزايش آن نمي‌تواند جهشي باشد. رشد جهشي درآمدها فقط زماني اتفاق مي‌افتد كه مثلا به منبعي مثل نفت متكي باشيم و افزايش قابل توجهي در قيمت نفت اتفاق بيفتد. البته اگر افزايش درآمدهاي نفتي حاصل از افزايش توليد نفت باشد، باز هم نمي‌تواند جهشي افزايش يابد. بالاخره توليد نفت هم با يك مسير تدريجي افزايش پيدا مي‌كند. بر اين اساس، اين گونه مسائل در كشورهايي پيش مي‌آيد كه در برهه زماني‌اي قرار مي‌گيرند كه جهشي در قيمت نفت اتفاق افتاده است؛ مثل سال‌هاي 83 و 84. اصلا دهه 80، دهه وفور درآمدهاي نفت بوده است. در اينجا، موضوع كيفيت نهادهاي سياسي اهميت بسياري پيدا مي‌كند و اينكه تا چه اندازه مي‌توانند مانع از آن تصميمات نابه‌جا شوند. بر اين اساس، ما بدون ترديد مي‌توانيم جمع‌بندي خيلي روشني از عملكرد دوره‌هاي مختلف و به خصوص دهه 80 داشته باشيم؛ به طوري كه ضعف خيلي زيادي در مديريت درآمدهاي نفتي داشته‌ايم. اين را با قاطعيت مي‌توانم بگويم كه مديريت درآمد نفتي در كشور ما موفقيت‌آميز نبوده است. اين در حالي است كه بسياري از كشورهاي نفتي بعد از شوك نفتي اول، در اين شوك اخير، ديگر اين تجربه تلخ را تكرار نكردند و موفق شدند مصارف خود را مهار كنند. اين خيلي بد است كه در كارنامه ما يك‌چنين چيزي ثبت شده است. اين نكته را هم در نظر بگيريد كه كشورهاي صادركننده نفتي كه در همسايگي ايران قرار دارند، در شرايطي نقطه ضعف شوك اول نفتي سال‌هاي 1973 تا 1980 را تكرار نكردند كه مشكل اشتغال هم نداشتند و ندارند، يعني هيچ‌كدام از كشورهاي نفتي همسايه ايران اصلا با مساله اشتغال مواجه نيستند و حتي بسياري از آنها واردكننده نيروي كار هم هستند. يعني مي‌خواهم بگويم اشتباه كشورهاي صادركننده نفت همسايه ايران، در مقايسه با اشتباه ما خيلي كم‌هزينه‌تر مي‌توانسته باشد، چون آنها مساله انفجار جمعيت دهه 60 را نداشتند. ولي با اين حال، ما مشاهده مي‌كنيم كه خيلي از اين كشورهادرست عمل كردند. در واقع به جز ايران و ونزوئلا و يكي دو كشور آفريقايي، بقيه كشورها عملكرد خوبي داشتند. ما بايد از اين موضوع درس بگيريم و اين سوال را مطرح كنيم كه چه درسي بود كه كويت و عربستان گرفتند اما ما نگرفتيم. حالا هم كه راجع به اشتباه‌هاي گذشته صحبت مي‌كنيم، اين سوال مطرح است كه آيا الان درست متوجه شده‌ايم كه چه اشتباهي كرده‌ايم كه آنها را تكرار نكنيم؛ يا باز هم ممكن است در معرض آن اشتباه‌ها باشيم. اگر ما همه مسائل را فقط در همين حد در نظر بگيريم كه دولت‌هاي گذشته اشتباه كردند كه ارز حاصل از صادرات نفت را بدون منطق وارد اقتصاد كشور كردند و اين ارز تبديل به واردات و بيماري هلندي شد اما اشتغال ايجاد نشد و صنعت وابسته به واردات شد و تعهدات بودجه نيز افزايش يافت، باز هم اشتباه رفته‌ايم.
 
به اين دليل كه اگر فردا به ما بگويند كه تحريم‌ها برداشته شده و فرض كنيم بتوانيم دو يا سه ميليون بشكه نفت در روز را با قيمت بيش از 100 دلار صادر كنيم، بايد ببينيم در اينجا چه مي‌كنيم و از اشتباه‌هاي گذشته درس گرفته‌ايم يا خير؟ به نظر من، اين نكته مهمي است كه رسانه‌ها بايد كمك كنند كه اتفاقات منفي چند سال گذشته را تبديل به درس‌هايي كنيم كه به زبان سياستگذاري امروز و فرداي كشور قابل استفاده باشد وگرنه من فكر نمي‌كنم الان هيچ‌كس اين موضوع را كه بودجه عمراني دولت دو برابر شود، بتواند مهار كند. من فكر مي‌كنم خيلي زود اين خطر وجود دارد كه همه معادلات تغيير كند و دوباره همان اتفاقات گذشته بيفتد. بر اين اساس آنچه كه مهم است، اينكه ما واقعا به اندازه كافي از گذشته درس گرفته باشيم. ما بايد بيشتر از آنكه روي افراد متمركز شويم، روي سازوكارها متمركز شويم تا اتفاقات گذشته نيفتد. البته منظورم اين نيست كه الان دارم نشانه‌هايي از اين خطر را مي‌بينم اما رسانه‌ها مي‌توانند كمك كنند، چون از يك طرف با بدنه تحصيلكرده جامعه ارتباط دارند كه روزنامه مي‌خوانند و از طرف ديگر، با مراجع تصميم‌گيري در تماس هستند. به طور معمول وقتي كه دسترسي به منابع فراهم مي‌شود، از همان سمت بدنه اجتماع و افراد تحصيلكرده جامعه فشاري وارد مي‌شود كه چرا دولت كاري نمي‌كند. مثالي مي‌زنم. هم‌اكنون صندوق ثروت نفت نروژ حدود 900 ميليارد دلار ذخيره ارزي دارد، يعني نزديك به سه برابر توليد ناخالص داخلي ايران. اين مبلغ را كه يك‌دفعه در صندوق ثروت نفت نروژ نريختند، اين پول به تدريج جمع شده است. پس مردم نروژ به اين درك رسيده‌اند كه يك چنين پولي در يك صندوقي بماند تا در كشور خود خرج نكنند و اين پول بيرون نروژ هم باشد و خارج از اين كشور سرمايه‌گذاري شود. حالا من نمي‌گويم 900 ميليارد دلار، مي‌گويم 90 ميليارد دلار. به نظر شما ما اصلا تحمل و ظرفيت اين را داريم كه 90 ميليارد دلار در صندوقي بيرون كشور ذخيره كنيم، يا اينكه با يك انتخاباتي، اين پول در ميان مردم توزيع مي‌شود؟ اصلا مردم از توزيع اين پول استقبال مي‌كنند. پس اگر ما نتوانيم مكانيزم‌هاي مخرب خرج كردن نادرست درآمدهاي نفتي را به درستي براي مردم تبيين كنيم، با مشكلات قبلي روبه‌رو خواهيم بود. اگر يك دولتي هم پافشاري كند، مردم دولت ديگري را مي‌آورند كه اين درآمدها را خرج كند. اين نكته، نكته سرنوشت‌سازي است كه در رابطه با مديريت درآمدهاي نفتي بايد چه سازوكارهايي در جامعه وجود داشته باشد كه نگذارد اين اتفاق تلخ تكرار شود و هر بار تكرار آن، ضررهاي زيادي را به اقتصاد كشور وارد كند. البته در زمان شوك اول نفتي كه قبل از انقلاب رخ داد، ساختار جمعيتي كشور، اصلا اين ساختار نبود. يعني ما تا اين حد ضرورت ايجاد شغل را در كشور نداشتيم، ولي ما درست در دهه 80 فرصت‌هايي را از دست داديم كه متاسفانه ديگر منابع حاصله و از دست رفته، قابل بازگشت نيست. اين منابع، منابعي بود كه الان همه سوال مي‌كنند كجا رفته است. خب يك بخشي از اين پول، يعني حدود 20 درصد آن، صرف واردات كالاهاي مصرفي شده و بخشي نيز تبديل به سفر توريستي به تركيه و كشورهاي ديگر شده است و بخشي هم جايگزين مواداوليه داخلي شده و شغل را از بين برده است. اين اقدام دولت در يك دوره‌يي به مردم رفاه مقطعي داده است، ولي امروز كه نگاه مي‌كنيم، مي‌گوييم‌اي كاش آن درآمد تبديل به شغل و سرمايه در كشور شده بود.
 
‌ الان اين سوال مطرح است كه اگر فردا دوباره اين درآمد براي ما حاصل شود، آيا باز هم تقاضاي مردم اين نيست كه چرا اينقدر سخت مي‌گيريد و رفاهي كه مي‌شود حاصل شود، نمي‌گذاريد بيايد؟
 
من خودم ماده 60 قانون برنامه سوم را نوشتم كه حساب ذخيره ارزي بود. براساس اين قانون، اگر درآمد ارزي از يك حدي بيشتر مي‌شد، بايد به حساب ذخيره ارزي واريز مي‌شد. پس از آن هيچگاه درآمد ارزي كاهش نيافت اما ما دايما مصوبه صادر كرديم كه از حساب ذخيره ارزي برداشت كنيم و خرج كنيم. پس ما اگر نتوانيم روي درس گرفتن از گذشته خودمان و درس گرفتن از ديگران كار كنيم و جمع‌بندي درستي داشته باشيم، اشتباه‌ها همين‌طور تكرار مي‌شود. چرا ما در مصرف منابع مالي و سرمايه‌ها فقط در مسير ضايع كردن و هدر دادن آنها هستيم؟هم‌اكنون ما تبديل به يك مثال در دنيا شده‌ايم و اگر بخواهند در كلاس‌هاي درسي از تورم مثال بزند، ما را مثال مي‌زنند. در زمينه هدر دادن انرژي نيز از ما مثال مي‌زنند؛ در زمينه بد مديريت كردن درآمدهاي نفتي هم ما جزو معدود نمونه‌هاي مثال زدني هستيم. پس اگر ما نتوانيم به يك جمع‌بندي درستي برسيم كه چرا خلاف آن چيزي كه مي‌خواستيم شديم، هيچ دليلي ندارد كه اشتباه‌هاي گذشته تكرار نشود.
 
‌ شما به اين نكته اشاره كرديد كه بايد مكانيزم براي هزينه‌كرد درآمدهاي نفتي داشته باشيم. قانون هدفمند كردن يارانه‌ها براي همين اجرا شد تا مصرف را بهينه كند و يك‌سري درآمدها هم از اجراي اين قانون ايجاد خواهد شد. به نظر مي‌رسيد دولت يازدهم با توجه به رويكرد اعتدالي خود، در مصرف درآمدهاي حاصل از افزايش قيمت انرژي مكانيزم درستي را در پيش گيرد اما ديده مي‌شود كه همان رويكرد گذشته در پيش گرفته شده و حتي در رابطه با سبد كالايي، موضوعي كه ديده مي‌شود، اين است كه يك توقع جديد را براي مردم ايجاد مي‌كند. آيا شما هم اين موضوع را تاييد مي‌كنيد؟
 
ببينيد ما نسبت به مدل مطلوب و مناسب براي هزينه‌كردن منابع حاصل از افزايش قيمت انرژي فاصله زيادي داريم، ولي شما اگر الان آنچه را كه تحت عنوان منابع حاصل از هدفمندي يارانه‌ها در جامعه هزينه مي‌شود را نگاه كنيد، مي‌بينيد كه افزايش قيمت اعمال شده توسط دولت يازدهم و مصارف منابع آن مشخص است. به اين معنا كه در حال حاضر مصرف منابع حاصل از هدفمندي يارانه‌ها در جامعه را مي‌توان به دو بخش تفكيك كرد. يك بخش، تكرار پرداخت همان 45500 تومان يارانه نقدي است كه قبلا نيز پرداخت مي‌شده است. براي اين يارانه‌ها قبلا در دولت گذشته تصميم گرفته شده بود و الان هم به مردم پرداخت مي‌شود.
 
از سوي ديگر، ما در مرحله دوم اجراي قانون، افزايش كمتر از 50 درصدي قيمت انرژي را داشتيم كه بسيار كمتر از افزايش 550 درصدي مرحله اول است. به طور طبيعي هر چه شدت افزايش قيمت انرژي كمتر باشد، منابع كمتري نيز حاصل مي‌شود. همان‌طور كه مشاهده مي‌كنيد، الان دولت بخش مهمي از اين درآمد را در بخش سلامت آورده و گفته مي‌خواهم تحولي با اين منابع كم ايجاد كنم. شما 42 هزار ميليارد توماني كه به مردم بابت 45 هزار و 500 تومان يارانه‌نقدي پرداخت مي‌شود را با 4800 ميليارد توماني مقايسه كنيد كه دولت از هدفمندي يارانه‌ها به بخش سلامت اختصاص داده كه البته در كنار بودجه‌يي هم كه اختصاص پيدا كرده، 10 هزار ميليارد تومان شده است.
 
دولت در اين رابطه برنامه‌ريزي كرده و گفته مي‌خواهم چند بسته بهبود وضع سلامت را در جامعه اجرا كنم؛ به طوري كه مردم به لحاظ هزينه‌هاي درماني از امنيت بيشتري برخوردار باشند. در واقع دولت براي حمايت از مردم، روي خدمتي متمركز شده كه فكر مي‌كند خيلي بهتر از اين پول نقد است كه به طور مساوي به همه پرداخت كند. در اين راستا، قرار است بهبودي در بيمارستان‌هاي دولتي ايجاد كند. قاعدتا كساني كه به بيمارستان دولتي مراجعه مي‌كنند، در مقايسه با كساني كه به بيمارستان خصوصي مراجعه مي‌كنند، قشر كم‌درآمدتر هستند. دولت درصدد است هزينه‌هاي پزشكي مردم را در موارد بستري شدن در بيمارستان‌هاي دولتي در حد 10 درصد نگه دارد و 90 درصد را خودش پرداخت كند. از سوي ديگر، قشر كم‌درآمد و ضعيف جامعه و كساني كه عضو كميته امداد و بهزيستي هستند، از نظر تغذيه در شرايط مساعدي به سر نمي‌برند. بر اين اساس، اين جامعه هدف‌گذاري مي‌شود و يك بخشي از منابع، يعني 2400 ميليارد تومان هم براي اين بخش هزينه مي‌شود. شما به سبد كالايي اشاره كرديد كه يك تجربه‌يي بود كه نارسايي‌هايي داشت و به آن انتقاداتي وارد بود اما آنچه در مرحله جديد ارائه خواهد شد، شكل متفاوتي نسبت به گذشته خواهد داشت و با نظم مشخصي اجرا مي‌شود. به نظر من در مورد نحوه هزينه كردن منابع «جديد» حاصل از افزايش قيمت انرژي، ايراد جدي به دولت يازدهم وارد نيست. تاكنون هم من نديده‌ام كسي بگويد چرا دولت اين پول را به بخش سلامت آورده يا چرا قشر بسيار كم درآمد جامعه يعني جمعيت تحت پوشش كميته امداد امام (ره) و سازمان بهزيستي را به عنوان گروه هدف حمايت غذايي تعريف كرده است اما اين را قبول دارم كه موضوع پرداخت مساوي يارانه نقدي يك دغدغه اجتماعي در جامعه است كه چه‌كار مي‌توانستيم انجام دهيم و آيا اين كار دولت، كار درستي بوده است يا خير؟ در حال حاضر حذف عده‌يي از جمعيت كشور از دريافت يارانه خيلي جاي بحث و بررسي دارد. الان اين سوال در ذهن مردم است؛ ضمن اينكه مي‌تواند اختلاف‌نظرهاي زيادي وجود داشته باشد كه چه كارهايي مي‌شود انجام داد، ولي آنچه كه من فكر مي‌كنم خيلي كم مي‌شود به آن پرداخت و به عنوان ناكارايي در تحليل نسبت به شرايط وجود دارد، اين‌است كه به‌نظر من ابعاد مختلف موضوع حذف يك عده‌ از دريافت يارانه به درستي درك نشده است. اين سوال مطرح است كه چطور مي‌شود اين كار را انجام داد و بعد از حذف عده‌يي از دريافت يارانه، چه اتفاقي مي‌افتد؟! مگر مجلس تصويب نكرد كه يارانه به افرادي پرداخت شود كه نيازمند و متقاضي باشند؟
 
‌بالاخره مي‌توان شاخصي در اين باره داشت. مثلا خانواده‌يي كه ماهانه X درآمد دارد را بايد ببينيم 45 هزار و 500 تومان چه سهمي در زندگي آنها دارد.
 
شما فرض كنيد يك خانواده چهار نفره ماهانه دو ميليون تومان درآمد داشته باشد. اين خانواده در ماه 180 هزار تومان يارانه نقدي مي‌گيرد كه تقريبا 5/8 درصد از درآمد آن مي‌شود. آيا پولي كه به درآمد يك خانواده حدود 5/8 درصد مي‌افزايد، قابل صرف‌نظر كردن است؟
 
‌قطعا نيست.
 
حالا كه نيست، اين موضوع را در نظر بگيريد كه اقتصاد ما در سال‌هاي 91 و 92 در مجموع حدود 14 درصد و حتي بيشتر درآمد سرانه‌اش كاهش پيدا كرده است. يعني مردم فقيرتر شده‌اند. پس اگر 45 هزار و 500 تومان از سال 89 به مردم پرداخت شده اما درآمد سرانه كاهش پيدا كرده يعني وزن يارانه‌ها در هزينه‌هاي خانواده‌ها بيشتر شده است. شما اگر دهك دهم را كه پردرآمدترين دهك جامعه است نگاه مي‌كنيد، مي‌بينيد كه به طور متوسط حدود 5 درصد از هزينه‌هاي‌شان از محل يارانه تامين مي‌شود. البته شما يك خانواده چهار نفره با ماهانه پنج ميليون تومان را در نظر بگيريد. حالا اينكه ما بخواهيم بگوييم كه به عنوان مثال، اگر هر كسي دو ميليون تومان و بيشتر در ماه درآمد داشته باشد يارانه پرداخت نمي‌كنيم، اين نكته را بايد در نظر بگيريم كه فردي كه دو ميليون و 10 هزار تومان در ماه درآمد دارد و فردي كه يك ميليون و 990 هزار تومان درآمد دارد، چه‌كار بايد كند؟ گفتن اين موضوع خيلي ساده است كه بگوييم 20، 30 درصد جامعه را بايد از دريافت يارانه حذف كنيم. يك‌بار در زمان دولت قبل گفتند خانواده‌ها را در بخش كم‌درآمد، متوسط‌درآمد و پردرآمد خوشه‌بندي كنيم. نتيجه آن، اين شد كه اين طرح كنار رفت. الان براي خيلي‌ها سوال است كه چرا دولت عده‌يي را از دريافت يارانه حذف نمي‌كند؟ عده زيادي فكر مي‌كنند دولت بنا به دلايلي نمي‌خواهد اين كار را انجام دهد، ولي من مي‌خواهم مساله به لحاظ فني تبيين شود. البته من در موضع دولت اين مباحث را مطرح نمي‌كنم و دولت قاعدتا روال خاص اطلاع‌رساني خود را دارد. من نظر خودم را عرض مي‌كنم. حتي يك زماني اين بحث وجود داشت كه حساب‌هاي بانكي افراد بررسي شود كه سر و صداهاي زيادي به پا كرد. البته يك بخشي‌اش درست بود و به نظر من هوشياري شد كه اصلا كسي سراغ اين موضوع نرود. اين كار لطماتي وارد مي‌كرد كه اصلا كل اقتصاد كشور را به‌هم مي‌ريخت. حالا فرض كنيد چنين امكاني را به شما بدهند، شما فكر مي‌كنيد يك سري اطلاعات شسته رفته و مشخص وجود دارد و از آنها مي‌شود فهميد كه هر كسي در چه وضعيت و شرايطي قرار گرفته است. الان حدود 350، 360 ميليون حساب بانكي در كشور وجود دارد. فكر مي‌كنيد چند وزارتخانه و كارمند لازم باشد كه بررسي كند كه افراد چقدر پول دارند، چون حدود 80 ميليون جمعيت به طور متوسط، براي هر كدام چهار، پنج حساب بانكي وجود دارد. حالا يك فرد را در نظر بگيريد كه ديروز حساب بانكي‌اش خالي شده اما يك ماه قبل يك پولي در آن بوده است. اين نشانه چيست؟ يا برعكس، يك نفر حساب بانكي‌اش خالي بوده و حالا خانه خود را فروخته و پول زيادي وارد حساب او شده است. يعني يك به‌هم ريختگي اجتماعي بزرگي در كشوري كه مردم آن به آرامش و تمركز نياز دارند، ايجاد مي‌كند اما در كل بايد اين موضوع را به خوبي بررسي كرد. در واقع موضوع حذف بخشي از جامعه از دريافت يارانه به عنوان يك موضوع خوب است در نظر گرفته شود و تا آنجايي كه مي‌شود، روي آن كار كرد اما وارد شدن در اين موضوع، هيچ خارج شدني ندارد. يعني اگر در اين موضوع وارد شويد، با مسائلي درگير مي‌شويد كه خارج شدن از آن سخت است. شما به سبد كالا اشاره كرديد. يك اشكال سبد كالا، نحوه توزيع آن بود و يك اشكالش هم اين بود كه يك‌دفعه ظرف مدت كوتاهي جمعيتي كه سبد كالا مي‌گرفتند، چند برابر شد. در همين دانشگاه ما، به مستخدم سبد كالا تعلق نگرفته بود اما به استاد دانشگاه تعلق گرفته بود. به سرعت تمام افراد به طرح سبد كالا اضافه شدند تا جايي كه مطمئن شوند هيچ كسي از اين موضوع جا نمانده است. ما داريم راجع به واقعيتي صحبت مي‌كنيم كه نه نظام تامين اجتماعي داريم كه فقرا را شناسايي كرده باشد و نه نظام مالياتي كه ثروتمندان را شناسايي كرده باشد. پس خيلي بايد مراقب باشيم كه در بازي‌اي وارد نشويم كه با مردم درگير شويم؛ بدون اينكه اصلا دستاوردي بتوانيم داشته باشيم. پس يك بخشي از موضوع، بخش فني مساله است كه به نظر من خيلي اهميت دارد و خيلي خوب بايد تبيين شود كه حذف عده‌يي از دريافت يارانه به چه معناست. البته توجه داشته باشيد كه ما داريم راجع به تصحيح تصميمي صحبت مي‌كنيم كه سه سال است اجرا شده است. روز اول مي‌شد عده‌يي را به‌راحتي حذف كرد اما وقتي يارانه‌ها پرداخت شد و وارد الگوي مخارج مردم شد، آن زمان همه‌چيز فرق مي‌كند.
 
‌ البته مثال من از سبد كالا، موضوعيت آن نبود. به‌هرحال دولت بحث اعتدال را در اقتصاد در پيش گرفته است. به همين دليل نبايد يك مطالبه جديد براي مردم ايجاد مي‌كرد.
 
بله، موضوع سبد كالا ايرادات و انتقاد زيادي به آن وارد بود اما خوشبختانه به دليل اينكه يك‌بار اتفاق افتاد و ديگر تكرار نشد، تبديل به يك توقع اجتماعي نشد. الان دولت سبد كالا را تبديل به يك مدل حمايتي از جمعيت كميته امداد و سازمان بهزيستي كرده است. هم‌اكنون شكل قبلي ارائه سبد كالايي تصحيح شده است، يعني تبديل به توقعي نمي‌شد كه مردم بعدا بگويند سبد كالاي اين ماه ما چه مي‌شود و سبد كالاي ماه بعد چه مي‌شود.
 
شما ملاحظه خواهيد كرد كه آنچه قرار است اجرا شود، در چارچوب نظام هدفمند كردن يارانه‌ها و متمركز روي جمعيت هدف كميته امداد و سازمان بهزيستي خواهد بود و قشر كم‌درآمدترين جامعه حمايت مي‌شوند.
 
اما در كل ما بايد موضوع حذف عده‌يي از يارانه‌بگيران و همه شروط آن را با كمك صاحب‌نظران به لحاظ فني بررسي كنيم تا ببينيم در آينده چه مي‌توانيم بكنيم. نكته دوم اين است كه ما يك اقتصادي با 950 و 960 هزار ميليارد تومان توليد ناخالص داخلي داريم. اين اقتصاد با ركود مواجه است و طي دو سال از نظر درآمد و توليد كوچك شده است. اين اقتصاد اگر بتواند رشد 3، 4 درصدي و حتي بيشتر داشته باشد، درآمدي كه در جامعه ايجاد مي‌كند، وضع را بهتر خواهد كرد. هم‌اكنون مساله شماره يك اقتصاد كشور اين است كه چگونه از ركود خارج شويم و چه‌كار كنيم كه اقتصادمان حداكثر ممكن رشد را داشته باشد، بنابراين تمام تمركز ذهني سياست‌گذاران، كارآفرينان، افكارعمومي و مطبوعات به نظر من بايد روي اين موضوع متمركز شود كه چطور از ركود خارج شويم تا اقتصادمان درآمد ايجاد كند. ما اگر تمام نيروي جامعه را روي اين موضوع بگذاريم كه كسي يارانه مي‌گيرد يا خير، همان‌طور كه گفتم، وارد شدن در آن هست اما خارج شدني از آن وجود ندارد. اگر تمام وقت دولت و مجلس و افكارعمومي در سال 93 به اين سمت برود، معلوم نيست كه فرصت سال 93، در سال 94 يا 95 قابل تكرار باشد. مي‌خواهم بگويم مساله يارانه كه تصميمي بوده كه قبلا گرفته شده و الان دولت يازدهم بايد براي آن برنامه داشته باشد، مساله شماره يك اقتصاد ايران نيست. مساله شماره يك اقتصاد ايران خروج از ركود است. من نمي‌خواهم بگويم هيچ كاري نبايد انجام شود، من يك نكته را مي‌خواهم بگويم و اينكه اين موضوع خيلي پيچيده‌تر از آن است كه خيلي‌ها به سادگي اظهار مي‌كنند كه چرا دولت 20، 30 درصد از يارانه‌بگيران را حذف نمي‌كند؛ بدون اينكه به اين جنبه‌ها توجه كرده باشد.
 
‌آقاي دكتر، هم‌اكنون موضوع اعتدال به عنوان يك جريان سياسي در كشور ما شكل گرفته است. به نظر شما ما قادر هستيم اعتدال را به عنوان يك مطالبه و خواست اقتصادي سامان دهيم؟
 
سامان گرفتن اقتصاد كشورهاي مختلف دنيا و تبديل آن به يك مطالبه اجتماعي، به علمي و منطقي تصميم گرفتن‌ها برمي‌گردد. از اين علمي و منطقي تصميم گرفتن، خودبه‌خود اعتدال بيرون مي‌آيد. به‌كار گرفتن علم هم به اين معنا نيست كه يك نسخه‌يي از پيش نوشته شده وجود دارد و آن نسخه را مي‌توانيم بگيريم.
 
اگر مي‌گوييم از تجربه دنيا بايد استفاده كرد، به اين معنا نيست كه يك نسخه نوشته شده‌يي وجود دارد. علم مثل چراغ است. شما وقتي با خودرو با چراغ روشن رانندگي مي‌كنيد و فرمان خودرو دست خودتان است، چراغ خودرو، نور را در مسير شما مي‌اندازد و شما مسيرتان را انتخاب مي‌كنيد. در نتيجه به‌كارگيري علم به معناي حذف راننده از تصميم‌گيري اقتصادي كشور نيست، بلكه به معناي آگاهانه‌تر تصميم گرفتن است. حالا فردي كه پشت ماشين نشسته و شب هم هست و چراغ جلو را روشن كرده، قاعدتا اگر از سلامت و مهارت حداقلي در رانندگي برخوردار باشد، يك مسير بدون دست‌انداز و بدون پيچ‌وخم را انتخاب مي‌كند. ولي اگر ما از ابزار علم و منطق استفاده نكنيم، حتما در افراط و تفريط گرفتار خواهيم شد و با اقتصاد همراه با شوك‌هاي مختلفي مواجه خواهيم كرد.
 
در حال حاضر يكي از دستاوردهايي كه مردم از آن بهره‌مند مي‌شوند، اين است كه هيجان و التهاب از تصميم‌گيري كنار رفته است. يعني شما انتظار نداريد تصميم‌گيرنده كه به تلويزيون مي‌آيد، يك‌دفعه شوكي را به اقتصاد وارد كند. اين را شايد بتوان به معناي اعتدال و آرامش و نبود هيجان برداشت كرد. هيجان در برخي موارد خوب است اما براي تصميم‌گيري خطرناك است. بنابراين من فكر مي‌كنم چيزي كه بايد مطالبه اجتماعي باشد و در مورد آن مراقبت صورت گيرد، اين است كه تصميمات، علمي و منطقي باشد. اگر از عقل و علم استفاده كنيم، حتما تصميمات معتدل خواهد بود. تعادل به معناي اين است كه عدم تعادل در بازارها وجود نداشته باشد. خب ما اگر بخواهيم در اين مسير حركت كنيم، قاعدتا يك مسير منطقي و عقلايي بايد اتفاق بيفتد.


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , متفرقه , سیاسی , اخبار روز ایران و جهان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خوب یا بد قضاوت با شما
دو شنبه 2 تير 1393 ساعت 14:3 | بازدید : 1670 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

دیلی میل نوشت: فلوریدای آمریکا را فراموش کنید، دیگر ایران مقصد برتر توریستی است.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، افزایش سفر به ایران در انگلستان با رشد 400 درصدی مواجه شده است.

دولت احمدی نژاد مانع سفر توریست ها به ایران می شد اما با حضور حسن روحانی این کشور پذیرای گردشگران شده است.

جان بیلی مدیر آژانس توریستی وایلد فرانتیرز که مدت 10 سال است که تورهای ایران را سازماندهی می کند امیدوار است که نسبت به سال 2013 گردشگران بیشتری به ایران بفرستد.

وی افزود: با حضور روحانی در ایران و کاهش تنش ها بسیاری از مردم برای سفر به ایران احساس امنیت می کنند.

بلبی اضافه کرد: در دوران احمدی نژاد کمپانی ما تنها یک یا دو تور ایران سازماندهی می کرد اما همه چیز امسال تغییر پیدا کرده است. در سال 2012 فروش بلیت سفر به ایران بسیار دشوار بود و تنها دو کمپانی در این زمینه فعالیت می کردند اما در امسال تعداد آژانس های مسافرتی که تور ایران برگزار می کنند به 9 عدد رسیده است.

با این وجود دولت انگلیس همچنان می گوید که تابعین این کشور در سفر به کشورهای خاورمیانه باید محتاط باشند.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , سیاسی , اخبار روز ایران و جهان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
10 ترفند برای زندگی پایدار
دو شنبه 2 تير 1393 ساعت 13:45 | بازدید : 1937 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

     

این روش‌ها درست مثل زیربنای یک ساختمان هستند. وقتی از‌‌ همان ابتدا برای زندگی مشترک خود زحمت بکشید و مسوولیت‌پذیر باشید، ‌ مطمئنا بنای اصلی زندگی شما هم بهتر خواهد شد. کار‌شناسان خانواده این روش‌ها را در ۱۰ فرمان طبقه‌بندی می‌کنند:



۱-قبل از هر چیز عاشق خودتان باشید:
تعجب نکنید! تا وقتی که هر یک از شما برای خودش ارزش قایل نشود، نمی‌تواند برای دیگری مفید باشد. به خودتان اهمیت بدهید. سعی کنید همیشه طوری زندگی کنید که کمترین فشار و استرس را متحمل شوید. شاد بودن شما فاکتوری است که باعث احساس رضایت و شادی در همسرتان هم خواهد شد.



۲-آسان‌گیر و شوخ‌طبع باشید:
با شروع زندگی مشترک، باید کم‌کم بیاموزید که بهتر است به مشکلات خندید. اگر برای حل مسایل خود راه‌های منطقی را که بلد بودید به کار بردید ولی باز هم مشکل حل نشد، خیلی سخت نگیرید. مطمئن باشید خوش‌اخلاقی شما و گذر زمان دو عاملی هستند که دست به دست هم می‌دهند و هر ناممکنی را ممکن می‌کنند.



۳-نوبتی عصبانی بشوید:
تصور کنید همسرتان پس از یک روز کاری سخت به شما می‌رسد و شروع می‌کند به شکایت کردن از در و دیوار و غر زدن و نق زدن. بهتر است اجازه بدهید خودش را خالی کند، البته تا جایی که رفتارش شما را آزار ندهد. بعد از تمام شدن حرف‌های همسرتان، شما هم فرصت دارید مشکلاتی را که در طول روز برایتان پیش آمده برای او تعریف کنید. به این شکل هر دوی شما هم می‌شنوید و هم شنیده می‌شوید. می‌توانید بعد از برگشتن اوضاع به حالت عادی بیشتر و مفصل‌تر در مورد مسایل با هم بحث کنید.



۴-با هم حرف بزنید:
شما و همسرتان هر دو انسان‌های بالغی هستید. پس نیاز‌ها و خواسته‌هایتان را خیلی روشن و منطقی با هم در میان بگذارید. هر دوی شما باید بدانید که همسرتان کجا و چه وقت به شما نیاز دارد. علاوه بر آن خط‌قرمزهای یکدیگر را هم باید بشناسید یعنی وقتی در حل مساله‌ای نیازی به دخالت شما نیست، به زور خود را وارد ماجرا نکنید.

 

۵-پیش هرکسی که می‌رسید، درددل نکنید: تا حد ممکن مشکلات زندگی مشترک خود را بیرون از خانه نبرید. سعی کنید همه مسایل را خودتان دو نفری حل کنید. نهایتا اگر به نتیجه نرسیدید، فقط از کار‌شناسان و مشاوران خانواده کمک بگیرید. مثلا فرض کنید همسر شما خیلی شلخته است. اگر این مساله را پیش دوستان و نزدیکان خود بازگو کنید، احتمالا هرکس نظر خودش را برای بهبود اوضاع می‌گوید ولی هیچ‌یک از نظراتی که اطرافیان می‌دهند علمی و کار‌شناسانه نیست. بنابراین به احتمال خیلی زیاد مشکل به هیچ‌وجه حل نخواهد شد. تنها اتفاقی که می‌افتد این است که اعتبار و شخصیت همسر شما و به تبع آن آبروی شما به خطر می‌افتد.
 


۶-نقاط‌قوت و ضعف یکدیگر را بشناسید و سپس تقسیم کار کنید:
بیشتر آدم‌ها دوست ندارند قبول کنند که برخی دیگر می‌توانند کار خاصی را بهتر از آن‌ها انجام دهند ولی پس از ازدواج باید وجود بعضی استعدادها‌ی خاص را در همسر خود قبول کنید. درست همان‌طور که او هم وظیفه دارد توانایی‌های ویژه شما را بشناسد. مثلا ممکن است یکی از شما دو نفر استعداد بهتری در برنامه‌ریزی مالی داشته باشد. خوب بهتر است تنظیم خرج خانه به این فرد سپرده شود. البته مواظب باشید این تقسیم وظایف تبدیل به دیکتاتوری نشود. یعنی مشورت هر دوی شما در چنین اموری لازم است اما بهتر است برنامه‌ریزی کلی را کسی که توانایی بیشتری دارد انجام بدهد.



۷-محبت و عشق خود را ابراز کنید:
اهمیت ابراز عشق به همسر را شاید بار‌ها در مقالات روان‌شناسی مختلف شنیده یا خوانده باشید اما واقعا چند نفر را می‌شناسید که همیشه و هر روز این کار را انجام ‌دهند؟ خود را عادت بدهید که حتما این توصیه را عملی کنید چون واقعا ساده و موثر است. اگر در خانه هستید و همسرتان از بیرون برمی‌گردد، به پیشواز او بروید. هر روز یکدیگر را در آغوش بگیرید و ببوسید. از گفتن جمله دوستت دارم هرگز خسته نشوید. این جمله هیچ‌وقت تکراری نمی‌شود و همیشه اثرگذار است.
 


۸-به هر بهانه‌ای از همسر خود تعریف کنید:
وقتی همسرتان لباس خود را عوض می‌کند به او بگویید چقدر دوست‌داشتنی شده. یا مثلا بگویید فلان رنگ چقدر به او می‌آید. چقدر خوب آشپزی می‌کند، چقدر خوب صحبت می‌کند یا چقدر زیبا می‌خندد...
 


۹-لازم نیست همیشه کارهای مشترکی انجام دهید:
شما و همسرتان هر دو به زمان‌هایی برای تنها بودن نیاز دارید. در این اوقات هریک از شما می‌تواند به سرگرمی مورد علاقه خودش برسد. مثلا وقتی شما کتاب می‌خوانید همسرتان تلویزیون ببیند. یا وقتی شما در اینترنت وب‌گردی می‌کنید او آشپزی یا باغبانی یا هر کار دیگری که دوست دارد انجام دهد.



۱۰-تاریخ‌های مهم رابطه‌تان را جشن بگیرید:
از هر مناسبتی برای جشن گرفتن استفاده کنید. تاریخ اولین آشنایی، اولین ملاقات، خواستگاری، ازدواج یا هر چیز دیگری. این جشن می‌تواند خیلی ساده، رمانتیک و به اصطلاح دونفره باشد. مثلا شام مخصوصی درست کنید و روی میز شمع بگذارید. همین کار به‌نظر ساده موجب تداوم عشق شما خواهد شد.
آموزش روانشناسی و بهداشت روانی

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , مناسبتی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
والدین بخوانند.برای ثبت نام فرزندانتان بیشتر مراقبت کنید....آزار جنسی در چند مدارس تهران
چهار شنبه 21 خرداد 1393 ساعت 23:37 | بازدید : 1501 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )
send ارسال به دوستان
 
 
در ایران امکان آموزش مسائل جنسی نیست

حالا یک ماه از آن روز می‌گذرد؛ وقتی پدر و مادر ۲ دانش‌آموز یک دبستان پسرانه در شهرک دانشگاه تهران به دادگاه کیفری رفتند و از ناظم مدرسه پسرشان شکایت کردند؛ آنها در شکایتشان گفتند متوجه شده‌اند ناظم مدرسه پسرشان را آزار و اذیت جنسی داده است.

 بعد از آن معاون این مدرسه بازداشت شد و حالا پرونده در شعبه ۷۹ دادگاه کیفری تهران در جریان است. بعد از گذشت یک‌ماه از این اتفاق و در حالی‌ که هنوز مسئولان آموزش‌وپرورش در این‌باره واکنشی نشان نداده‌اند، فعالان حقوق کودک از مدرسه دیگری می‌گویند که معاون آن هم، تعدادی از دانش‌آموزان را آزار و اذیت کرده است. حالا این حمیدرضا کفاش، معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش‌وپرورش است که به‌عنوان اولین مسئول این وزارتخانه در گفت‌وگو با «شهروند» این دو اتفاق را تأیید می‌کند. او می‌گوید در ایران نمی‌توان مسائل مربوط به امور جنسی را در کتاب‌ها آورد یا مستقیم به دانش‌آموزان آموزش داد، بلکه باید فکری به حال آموزش خانواده‌های دانش‌آموزان کرد.

آقای کفاش در چند هفته گذشته دو پرونده درباره آزار و اذیت جنسی کودکان توسط ناظم دو مدرسه در تهران در دادگاه کیفری تهران بازشده؛ یکی مربوط است به دبستانی در شهرک دانشگاه تهران در نزدیکی جاده مخصوص کرج و طبق گزارش‌های رسیده، ناظم مدرسه به ۶دانش‌آموز تجاوز کرده است. هنوز هیچ مسئولی از وزارت آموزش‌وپرورش، اتفاقات این پرونده را تأیید نکرده است. آیا گزارشی دراین‌باره به شما رسیده؟
بله گزارشی در این‌باره به من رسیده است.

پس این اتفاق را تأیید می‌کنید؟
بله تأیید می‌کنم.

هر دو پرونده را تأیید می‌کنید؟ پرونده دوم، مربوط به آزار و اذیت جنسی دانش‌آموزان توسط ناظمشان است و در حال حاضر آنها و خانواده‌هایشان در حال پیگیری این موضوع و اثبات آن هستند.
بله، هر دو پرونده را تأیید می‌کنم و گزارش آنها به من رسیده است. به هر حال ما ۱۲‌میلیون و ۳۰۰ دانش‌آموز در کشور داریم. شنیدن خبرهای مربوط به اتفاقات اینچنینی، هر انسان آزاده‌ای را در هرجای دنیا ناراحت می‌کند و لازم هم نیست حتما مسلمان باشد، چنین موضوعاتی واقعا دردناک و اتفاق واقعا شنیعی است. نکته بعدی این است که بشر است دیگر. نمی‌خواهم بگویم که بشر جایزالخطاست ولی در زمان معصوم هم خطا وجود داشته است. ما الان قانون و شرایط احراز این موضوع را داریم که محکم است. الان هم اداره آموزش‌وپرورش شهر تهران با این‌که یکی ، دو مورد اتفاق اینچنینی افتاده، در این‌باره مدعی است. ما معتقدیم باید با هر کسی که در این حادثه نقش داشته، به‌شدت برخورد شود.

ولی از طرف دیگر خود کسانی که شما می‌گویید مدعی این موضوعند به خانواده‌های دانش‌آموزان آزاردیده گفته‌اند به این شرط به بچه‌هایشان کمک می‌کنند که با رسانه‌ها همکاری نکنند و به نوعی آنها را ترسانده‌اند.
راستش را بخواهید، اعتقاد من هم همین است. فرض کنید که این اتفاق برای خانواده من یا شما افتاده بود. آیا حق ما نبود انتظار این را داشته باشیم که فرد خاطی به اشد مجازات برسد ولی نخواهیم همسایه‌مان هم بفهمد؟ از نظر شما رسانه‌ای کردن این موضوع، وجه مثبت بیشتری دارد یا منفی؟

از نظر من هم وجه مثبت دارد هم منفی. ولی نکته مثبت این موضوع این است که وقتی خانواده‌های بیشتری از این اتفاق باخبر شوند از این به بعد برای ثبت‌نام فرزندانشان در مدارس تحقیق بیشتری خواهند کرد و حساس‌تر خواهند شد تا این‌طور نباشد که بعد از گذشت یکی، دو‌سال از آزار دیدن فرزندانشان آن هم به دست ناظم مدرسه، تازه از آن باخبر شوند.
حس من این است که رسانه‌ای شدن این اتفاقات، ضربه‌ای که به جامعه می‌زند به مراتب بیشتر از نکته‌های مثبت آن است. ببینید، یک موقع هست همین یکی، دو مورد که مثلا الان در تهران داریم در یک شهر شده ۲۰ یا ۳۰ مورد، در این صورت من حرف شما را قبول دارم ولی در تهران بزرگ در طول یک سال، یکی، دو مورد اتفاق افتاده و این قابل رسانه‌ای کردن نیست.

البته همین دو مورد را الان ما خبردار شده‌ایم در حالی‌ که فعالان اجتماعی که به‌طور مستقیم در حوزه کودک آزاری کار می‌کنند، می‌گویند تعداد این اتفاقات، بیشتر از این حرف‌هاست و موارد کمی به آنها یا به رسانه‌ها گزارش می‌شود.
به‌هرحال من این موضوع را به‌عنوان یک پدیده اجتماعی نمی‌بینم و آن را یک پدیده موردی می‌دانم. با این‌که مثلا در کشورهای غربی اتفاقات اینچنینی، خیلی بیشتر از ایران است، باز هم فضای روانی برای آن راه نمی‌اندازند و بیشتر مراقبت می‌کنند. من معتقد به آموزش هستم. من معتقدم قبل از این‌که مدیر و معاون مدرسه منصوب شوند، باید ۳۰ تا ۴۰ ساعت آموزش‌های مختلف ببینند که بعد شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم.

سوال هم همین جاست. شما که معتقد به آموزشید، آیا این اعتقاد را ندارید که در مراحل گزینش مسئولان مدارس باید مراحلی هم مانند تست سلامت روانی و جنسی آنها وجود داشته باشد؟
به‌هرحال چنین گزینش‌هایی در حال حاضر وجود دارد. اگر نبود که چنین اتفاقاتی، یکی، دو مورد نبود.

خب همین به قول شما، یکی، دو مورد، آن هم در یک بازه زمانی کوتاه، چرا باید اتفاق بیفتد؟
به‌هرحال، تصادف رانندگی در کشور اتفاق می‌افتد، نمی‌توان گفت راهنمایی و رانندگی کارش را نمی‌کند. نُرم حوادث اجتماعی، در یک حد طبیعی است.

اما آیا این حق کسانی که قربانیان این افرادند است که اتفاقی که برایشان افتاده، انکار شود یا تهدید شوند و آن‌طور که لازم است، پرونده‌شان پیگیری نشود؟
رسانه‌ای کردن، پیگیری و آموزش سه موضوع متفاوت است. اگر شما به‌عنوان یک شهروند بگویید که چرا حراست آموزش و پرورش و دیگر قسمت‌های این وزارتخانه این موضوع را پیگیری نکرده، حق دارید، ولی وقتی این اتفاق نیفتاده و ما پیگیر این موضوعیم، این حرف بجا نیست.

ولی پدر یکی از بچه‌هایی که معاون مدرسه او را آزار داده، در مصاحبه‌ای که با انجمن حمایت از حقوق کودکان کرده، گفته حراست کل آموزش و پرورش به او گفته این موضوع را لازم نیست پیگیری کند و چنین اتفاق‌هایی در آموزش و پرورش می‌افتد.
منظور کسی که در حراست بوده و این حرف را زده، این بوده که این موضوع را رسانه‌ای نکند نه چیز دیگری. معلوم است، ما ایرانی‌ایم و دوست نداریم وقتی یکی، دو اتفاق اینچنینی در تهران می‌افتد، در رسانه‌های خارجی پخش شود. در حالی ‌که در کشورهای غربی روزی ۵ مورد از این اتفاقات می‌افتد و آنها اجازه نمی‌دهند کسی خبردار شود. به هر حال کشور ما کشوری اسلامی است و به همین دلیل هم است که چنین اتفاقاتی در ایران کم است. وقتی بعضی اشکالات ما را شبکه‌های خارجی پخش می‌کنند، غیرت ملی ما کجا رفته است؟ وقتی برای خانواده‌ای مشکلی پیش می‌آید، دوست ندارند در رسانه‌ها مطرح شود ولی دوست دارد یک فرد محرم با او صحبت کند و تا زمان به نتیجه رسیدن پرونده، او را یاری کند. رسانه‌ای کردن پدیده‌های منفی نه در کشور ما که در همه کشورهای دنیا، پسندیده نیست ولی آسیب‌شناسی چرا.

حالا جدا از بحث رسانه‌ای شدن این موضوع، آیا شما به‌عنوان معاون وزیر آموزش و پرورش این قول را به بچه‌هایی که آزار جنسی دیده‌اند می‌دهید که آنها را رها نکنید؟
بله، همین الان هم این موضوع در حال پیگیری است و آموزش و پرورش در این‌باره مدعی است. اداره کل آموزش و پرورش تهران مدعی مجازات این مجرمان است و به دادگاه شکایت برده.

غیر از پیگیری حقوقی، برای خود بچه‌ها و خانواده‌هایشان هم در نظر دارید کاری انجام دهید؟
بله، این بچه‌ها در حال حاضر نیاز به خدمات روانکاوی و توانبخشی دارند. این موضوعی است که پیش آمده و خاطیان هم باید به اشد مجازات برسند. آموزش و پرورش هم از همان روز اول ابلاغیه‌های آنها را لغو کرد و پیگیری‌های حقوقی را هم انجام می‌دهد. از طرف دیگر خیلی سریع برای تغییر نیروهای انسانی این دو مدرسه اقدام شده.

مدیر مدرسه شهرک دانشگاه در منطقه ۹ هنوز مشغول به کار است یا عزل شده؟
خیر. معاون مدرسه که خاطی بود همان روز اول، دستگیر و عزل شد و مدیر هم با این‌که مقصر نبود و اشتباهش این بود که این موضوع را نفهمیده و کشف نکرده بود، عزل شد.

در حال حاضر در پرونده مدرسه شهرک دانشگاه تهران، دقیقا چه تعداد دانش‌آموز درگیرند؟
تعداد آنها را نمی‌توانم اعلام کنم.

تعداد ۶نفر را که اعلام شده. غیر از آنها چند نفر؟
خب اگر می‌دانید، می‌دانید دیگر؛ پرسیدن ندارد! این پرونده حکم قضایی می‌خواهد و نمی‌توان حالا جزییات آن را اعلام کرد. وقتی این موضوع اثبات شد، جزییات آن اعلام می‌شود.

نام این مدرسه چیست؟
نام مدرسه دقیقا خاطرم نیست ولی در گزارشی که دارم نام مدرسه قید شده است. موارد این شکلی را ما در آموزش و پرورش منطقه حل می‌کنیم و همه‌اش مربوط به وزارتخانه نیست. به نظر من خانواده‌ها نباید این موضوع را به هیچ‌وجه بیش از این رسانه‌ای کنند و باید برای حل مشکلات بچه‌ها پیگیری حقوقی و مشورت روانشناسی کنند. اگر این بچه‌ها در معرض رسانه‌ها قرار گیرند، دردشان رفع نمی‌شود و دیگر قابل علاج نیستند. اگر حالا هم یک روانشناس این بچه‌ها را ببیند، اولین حرفی که می‌زند این است که باید آنها را به یک مکان ناشناس برد.

خب این ادامه همان فرهنگ ایزوله کردن و پنهانکاری است. این بچه‌ها چون آموزش لازم را ندیده بودند، بدن خود و حق بر بدنشان را نمی‌شناختند و کسی در این‌باره با آنها حرف نزده بود، حتی نمی‌دانستند معاون مدرسه با آنها چه کار می‌کند. به نظر شما جدا کردن این بچه‌ها از بقیه، آن هم بعد از این اتفاق تلخ، کار درستی است؟
بخشی از آموزش دست والدین است و بخشی دست آموزش و پرورش است و هر دوی اینها باید این آموزش‌هایی را که لازم است به بچه‌ها بدهند.

با توجه به اتفاقات اخیر، آیا شما در معاونت پرورشی برنامه‌ای ندارید که در قالب جزوه، این مسائل و این‌که بدن بچه‌ها چیست و حق بدن آنها چیست آموزش بدهید یا با دفتر تالیف کتب درسی دراین‌باره مذاکره‌ای نکرده‌اید؟
ما دفتر پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی داریم و برای آسیب‌های محرمانه و آشکار برنامه دارد. ولی موضوع این‌جاست که اگر پوشش این برنامه‌ها صددرصد هم باشد، باز آسیب پیش می‌آید. آسیب اجتماعی وجود دارد که ما شناخت آسیب‌ها را درس می‌دهیم وگرنه نمی‌دادیم.

ولی در کتاب‌های درسی مسائل مربوط به آسیب‌های اجتماعی مانند همین آزار و اذیت‌های جنسی آموزش داده نمی‌شود یا این آموزش‌ها خیلی کم است.
ببینید! کشور ما جمهوری اسلامی ایران است؛ نه غربی است و نه اروپایی. هزار جا مدعی آموزش‌هایی‌اند که ما در مدارس می‌دهیم. مثلا سازمان پژوهش چند وقت پیش درباره پیشگیری از ایدز به میدان آمد و شروع به دادن آموزش‌هایی کرد ولی بلافاصله صدای خیلی‌ها از نقاط مختلف بلند شد و گفتند یعنی چه و چه دلیلی وجود دارد که چنین آموزش‌هایی وجود داشته باشد. بنابراین این‌طور نیست که مثلا ما آموزش‌های مربوط به حق بدن دانش‌آموزان را در جزوه‌هایی چاپ کنیم و به تیراژ میلیونی هم برسانیم و بتوانیم راحت کارمان را پیش ببریم. از نظر من این بیشتر از آن‌که به آموزش و پرورش مربوط باشد به فضای اجتماعی ما مربوط است.

ولی بچه‌ها، ۱۲‌سال تأثیرگذار زندگیشان را در اختیار آموزش و پرورشند، چطور می‌توان گفت آموزش‌هایی اینچنینی به آموزش و پرورش مربوط نیست؟
این یک واقعیت است که نمی‌توان همه مسائل را در جمع آموزش داد. مثلا مسائل مربوط به بلوغ و... در وهله اول به عهده خانواده‌هاست. من یادم می‌آید به ژنو رفته بودم، وارد یک دبیرستان مختلط شدم و به مدیر گفتم این بچه‌ها سیگار می‌کشند و...، آیا شما به آنها آموزش نمی‌دهید؟ او گفت نه، ما با آنها کار نداریم با خانواده‌هایشان کار داریم. مسائل تعلیم و تربیت، پیچیده است و نمی‌توان همه نوع آموزشی را به همه و در هر سنی داد. نمی‌توان در یک کلاس ۴۰ نفره ابتدایی، معلم وارد شود و بگوید بچه‌ها من امروز می‌خواهم به شما بگویم حق بدن شما چیست. یکی ممکن است بداند، یکی ممکن است خانواده‌اش سنتی باشد و برود خانه بگوید معلم‌مان چنین چیزی گفت، فردا پدر و مادرش می‌آیند و در مدرسه را گل می‌گیرند. این‌طور موارد را در کشور ما نمی‌توان به راحتی آموزش داد. در خیلی از کشورهای خارجی هم نمی‌توان به راحتی مسائل جنسی را آموزش داد. باید این مسائل برای خانواده‌ها، دختران در سن ازدواج و... طبقه‌بندی شود.

ولی همین آموزش برای خانواده‌های دانش‌آموزان هم درحال حاضر وجود ندارد. آیا مثلا انجمن اولیا و مربیان بالاخره می‌خواهد از لباس فعالیت‌هایی مانند جمع کردن کمک مالی برای مدارس بیرون بیاید و فعال‌تر کارکند یا نه؟ شما برنامه‌ای برای فعال‌تر کردن این انجمن ندارید؟
من با شما در این‌باره هم عقیده‌ام. من می‌پذیرم که ما باید در حوزه آموزش خانواده‌ها و هشدار پدر و مادر فعال‌تر باشیم. مادر اولین کسی است که اگر باهوش باشد باید در خانواده مسأله‌ای برای فرزندش به وجود آمد، متوجه شود. این آموزش‌ها باید ویژه باشد. مثلا مسائل ازدواج را نمی‌توان در کتاب‌های درسی دختران و پسران آورد؟ در کجای دنیا چنین اتفاقی می‌افتد؟ بعضی از آموزش‌ها در آستانه ازدواج است و جایش در دبیرستان‌ها نیست. مثلا در بعضی کشورها، کسانی که می‌خواهند ازدواج کنند باید یک دوره آموزشی ۱۵ ساعته را بگذرانند و بعد گواهی ازدواج می‌گیرند ولی این آموزش‌ها در حال حاضر در کشور ما به صورت شکلی در آمده.

که همین آموزش‌های شکلی هم حالا درحال کمرنگ شدن است یا در مجلس حرف از حذف آن است.
به هرحال جای این آموزش‌ها در مدرسه نیست و باید فکر دیگری برای آن کرد. اینها آموزش خانواده می‌خواهد. من هم موافقم که فعالیت‌های انجمن اولیا و مربیان به جمع کردن کمک مالی محدود شده در حالی‌ که دادن این آموزش‌ها به خانواده‌ها، وظیفه آن است. مثلا شما ببینید چرا این اتفاق آزار و اذیت جنسی در مدرسه علوی و رفاه نیفتاده؟ چون در این مدارس آموزش خانواده‌ها به صورت پایه به پایه وجود دارد. ما در این زمینه ضعف داریم و نیازمند توسعه آموزشی هستیم. من قبول دارم که ما باید آموزش را به ویژه در دوره ابتدایی بین خانواده‌ها ببریم و مسائل مربوط به حق بدن و بلوغ را به آنها آموزش دهیم تا به بچه‌ها منتقل کنند. در فرهنگ ما که فرهنگ دینی است و افراد مختلفی دراین‌باره تصمیم می‌گیرند، موضوع باید سنجیده شود. مثلا نمی‌شود وزارت بهداشت جزوه‌ای را منتشر کند و بگوید بچه‌ها باید آن را بخوانند، چون با ۱۰ جای دیگر باید هماهنگ شود.

این‌طور هم که به نظر می‌رسد این هماهنگی‌ها بسیار سخت است و شاید هیچ‌وقت اتفاق نیفتد.
نمی توان به این اندازه هم ناامید بود.

خب اگر این‌طور است چرا جزوه‌های پیشگیری از ابتلا به ایدز، دوباره به مدارس برنمی‌گردند؟
من با آن جزوه‌ها مخالف بودم. آموزش، تبلیغات نیست که برایش جزوه چاپ و پخش کنیم. من می‌گویم که اگر این آموزش‌ها حساب شده نباشد ممکن است خطاهای جنسی را به دانش‌آموزان آموزش هم بدهد و تولید خطا کند.

ولی در همه این سال‌ها به دلیل همین آموزش‌هایی که به بچه‌ها داده نشد و پنهان‌کاری شد، خیلی‌ها بیشتر دچار خطا شدند و موقع ازدواجشان مشکل پیدا کردند. خب چرا وقتی فعالان اجتماعی زیادی وجود دارند که اعلام می‌کنند به‌طور رایگان به بچه‌ها آموزش می‌دهند، چرا این آموزش‌ها وجود نداشته باشد؟
من معتقدم در این حوزه علاوه بر آموزش خانواده‌ها باید در دانشگاه فرهنگیان و کتاب‌های درسی و متون آموزشی و پرورشی تجدیدنظر جدی درباره مسائل روز کنیم.

سال‌هاست که ایران به کنوانسیون حقوق کودک پیوسته و دولت موظف است مفاد آن را به بچه‌ها آموزش دهد. فکر نمی‌کنید دیگر وقت آن است که این اتفاق در ایران بیفتد؟
بله موافقم. کنوانسیون حقوق کودک در پیش‌نویس منشور حقوق شهروندی و دانش‌آموزی آمده و در سه قسمت حقوق اساسی، آموزش و حمایتی این مسائل مطرح شده است.

منتقدان معتقدند سال‌هاست که فعالیت معلمان پرورشی نمایشی شده و کارآیی چندانی در مدارس ندارند. آیا برای به روز کردن اطلاعات آنها و کارآمدترکردنشان برنامه‌ای ندارید؟
بله، محور برنامه‌ سال ۹۳ ما پرورش است و راه آن هم به‌روزرسانی اطلاعات معلمان پرورشی و مشاوران است.

درباره آموزش مسائل جنسی به آنها هم برنامه‌ای دارید؟
بله ولی به معلمان پرورشی‌ای که مادر یا پدر باشند، این آموزش‌ها را می‌دهیم نه کسانی که مجردند. اشکال ما این است که آدم‌هایی به این آموزش‌ها وارد می‌شوند که خودشان متوجه این مسائل نیستند.


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , متفرقه , فرهنگی و سینما , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
10 نگرش منفی که مانع پیشرفت تان می‌شود
دو شنبه 12 خرداد 1393 ساعت 12:43 | بازدید : 1191 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

10 نگرش منفی که مانع پیشرفت تان می‌شود

10 نگرش منفی که مانع پیشرفت تان می‌شود

در این قسمت چند نمونه از عادات نه چندان مناسب و نگرش منفی را برایتان ذکر می‌کنیم؛ ببینید که آیا در ذهن شما هم یک چنین گرایش‌هایی وجود دارند یا خیر؛

1. اگر در کاری شکست بخورید، بازنده هستید

این اتفاق ممکن است در تمام طول دوران تحصیلی و یا دوران شغلی برای ما اتفاق بیفتد. همه انتظار دارند که ما همیشه برنده، برنده، و برنده باشیم. شما باید این عقیده را در ذهن خود پرورش دهید که اگر چیزی را امتحان کردید، و در آن شکست خوردید، باید آنقدر آنرا تکرار کنید تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کرده و پیروز شوید. اگر شما معتقد باشید که اگر در کاری شکست خوردید، آنوقت بازنده هستید پس باید بدانید که با این تفکر تمام مردم دنیا بازنده محسوب می‌شوند. با یک چنین اعتقادی فقط خودتان را از صحنه پیشرفت دور نگه می‌دارید. یک ایده نوین را جایگزین این تفکر غلط کنید.

2. اگر اجباری به تغییر نیست چرا تغییر کنیم؟

منظور من این نیست که به خاطر اصل تغییر و تحول در زندگی خود تغییر ایجاد کنید. بلکه نظر من این است که افراد باید با پیشرفت تکنولوژی خودشان را وفق داده و از نوآوری‌ها بهره بیشتری در کارهای خود ببرند. ما باید تغییر کنیم تا بتوانیم در زندگی به جلو پیش برویم. تا آنجایی که می‌توانید از افرادی که به سکون تما یل دارند و از تغییر و تحول خوششان نمی آید پرهیز کنید. اگر متوجه تغییری می‌شوید که می‌تواند در زندگی شما پیشرفت ایجاد کنید حتماً آن را امتحان کنید.

3. تو به اندازه کافی مهارت نداری که از پس آن بربیایی!

هیچ کس در زندگی از همان ابتدا به اندازه کافی در کاری مهارت بالا نداشته و همه بالاخره از یک جایی کار خود را شروع کردند. اگر تصمیم دارید کاری را انجام دهید، پس از همین حالا شروع کنید، به این دلیل که خیلی چیزها را در مورد آن مطلب نمی دانید، به خود استرس ندهید. حتماً نباید مدرک دانشگاهی داشته باشید تا بتوانید از عهده کاری بر بیایید. باید آنقدر تلاش کنید تا به هدف خود برسید. منابع دیگری بجز دانشگاه هم هستند که می‌توانند اطلاعات مفیدی را در زمینه‌ های مختلف در اختیار شما قرار دهند. فقط باید راه و روش مناسب را پیدا کنید. اگر کارهایتان را به درستی انجام دهید و از راه درست وارد شوید و ارزش‌های خود را دست کم نگیرید، به راحتی دیگران متوجه توانایی‌های شما خواهند شد.

4. برای شروع کاری تازه خیلی دیر شده!؟

شاید روزی برسد که میانگین سن انسان‌ها به 100 سال نیز افزایش پیدا کند. این بدان معناست که هیچ وقت برای شروع کار تازه ای دیر نمی شود. شروع یک کار یا معامله تازه، راه مناسبی است که ذهن خود را فعال نگه دارید. همچنین این کار می‌تواند اشتیاق لازم برای انجام سایر کارها را نیز در اختیار شما قرار دهد. به هر حال هر کسی در یک سنی از دنیا می‌رود، اگر بخواهید منتظر روز مرگ خود بنشینید، آنوقت به هچ کاری نمی رسید، پس فقط هر کار تازه ای را امتحان کنید، اینطوری از زندگی لذت بیشتری خواهید برد.

5. پذیرش جبر مطلق

این شما هستید که زند گی خود را کنترل می‌کنید و هیچ کس دیگری نمی تواند این کار را بدون خواست و اراده شما انجام دهد. خداوند در درون شما نهفته است و نیروهای درونی شما را تقویت می‌کند. زمانی که نیایش می کنید، نه تنها شکر خداوند را به جا می‌آورید، بلکه خودتان را به یک زندگی بهتر ترغیب می‌کنید. زمانیکه از او طلب بخشش می‌کنید، از خودتان بخشش می‌خواهید. هیچ کس در جهان هستی نمی تواند واکنش‌ های شما را کنترل کند. هیچ گاه اجازه ندهید یک چنین ایده ای به ذهن شما خطور کند. نباید به هیچ چیز و هیچ کس اجازه دهید که کنترل زندگی تان را به عهده بگیرند. برای خودتان زندگی کنید و به دیگران هم کمک کند که این کار را انجام دهند.

6. قدر و لیاقت شما محدود نیست

این حقیقت که شما زنده هستید و زندگی می‌کنید، باعث می‌شود که از شما یک انسان منحصر بفرد بسازد. اگر می‌خواهید در تمام مراحل زندگی از دیگران برتر باشید باید برای آن زحمت بکشید و تلاش کنید. همه افراد دارای استعدادها و توانایی‌هایی هستند که خودشان هم از آنها خبر ندارند. همه چیز را امتحان کنید تا بالاخره چیزی را که به آن علاقه دارید پیدا کنید. من به شدت اعتقاد به تغییر و تحول دارم. حتماً لازم نیست که در تمام طول عمر خود تنها یک کار را تکرار کنید. شیوه زندگی کردن خود را آنقدر تغییر دهید تا اینکه به راهی برسید که از صمیم قلب آنرا دوست می‌دارید.

7. جهان اطراف ما تغییر نمی کند

دنیا از شما تشکیل شده. هر فردی که بر روی این کره خاکی زندگی می‌کند، یک دنیای متفاوت در ذهن خود دارد. تو دنیا را همانند من نمی بینی و من هم دنیا را مانند تو و خیلی از افراد دیگر نمی بینم. بنابراین همه چیز در دنیا به شما بستگی دارد. حالا به من بگویید: برای تغییر دنیای خود قصد دارید چه کاری انجام دهید؟

8. هیچ کس مرا قبول ندارد!

من به شما اطمینان دارم اما نظر من هیچ ارزشی ندارد، نظر هیچ کس مهم نیست؛ شما خودتان هستید که باید به خود اعتماد کنید. به محض اینکه به خودتان ایمان پیدا کردید دیگران هم به شما اعتماد پیدا می‌کنند، اما سعی کنید خودتان را به نظریات دیگران وابسته نکنید.

9. من هیچ وقت نمی‌توانم خیلی پولدار شوم

من این جمله را بارها و بارها از زبان دیگران شنیده‌ام. ذهن ما همان قدر پول در می‌آورد که انتظارش را دارد. اگر من دائماً به خودم بگویم: “هیچ راهی وجود ندارد که من بتوانم میلیونی پول در بیاورم” ذهنم دیگر دنبال راه‌های نمی گردد که از طریق آن بتوانم میلیون‌ ها تومان پول بدست آورم. اصلاً مهم نیست که افکار شما تا چه حد بلند پروازانه باشد حتی اگر به نتیجه هم نرسید حداقل یک ایده جدید را خلق کرده‌اید.

10. هیچ کاری در این مورد از دستم بر نمی ‌آید

نا آگاهانه است! شما می‌توانید جنبه‌های مختلف زندگی خود را تغییر دهید. برخی از افراد نمی توانند یک چنین نگرشی را در ذهن خود ایجاد کنید و این مسئله واقعاً شرم آور است. زندگی ممکن است دشواری‌ های بسیار زیادی را داشته باشد و تصمیم گیری هم دل و جرات زیادی می‌خواهد، اما شما توانایی تغییر همه چیز را دارید. بدانید که از زندگی خود چه می‌خواهید، ببینید چه مراحلی را باید طی کنید و بعد هم همه چیز را تغییر دهید.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
10 چیزی که زن ها در مورد مردها ازش متنفرن
دو شنبه 12 خرداد 1393 ساعت 12:36 | بازدید : 1238 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

10 چیزی که زن ها در مورد مردها ازش متنفرن

 

n00000162-b

وقتی از خانم‌ها می‌پرسید که از چه چیزهایی درمورد مردها بدشان می‌آید، لیستی بی‌انتها جلو رویتان می‌گذارند. با اینکه چیزهایی که زن‌ها در مورد مردها بدشان می‌آید ترکیبی از ویژگی‌های کوچک و بزرگ است، در خواندنی های امروز به ۱۰ چیزی که زن ها در مورد مردها ازش متنفرن اشاره می‌کنیم:

۱- قسم دروغ

با اینکه بیشتر خانم‌ها از قسم خوردن آقایان وقتی خودشان ناراحتند بدشان نمی‌آید اما از مردهایی که فکر می‌کنند قسم خوردن تنها راهی است که حرفشان را باور کنند متنفرند.

۲- سلطه‌گری

بیشتر خانم‌ها مردی می‌خواهند که از آنها محافظت کند و به آنها احساس امنیت دهد اما به دنبال دیکتاتوری که به آنها دستور دهد چه بکنند و کجا بروند و با کی حرف بزنند و یا چه بپوشند نیستند. زنان از مردانی که قصد کنترل دارند می‌ترسند و از آنها فرار می‌کنند.

۳- متعهد نشدن

خیلی مهم است که مردها درک کنند که وقتی همه چیز جدی می‌شود، زن‌ ها توقع دارند که شما دو نفر خودتان را محدود به همدیگر کنید. زن‌ ها از اینکه بازیچه کسی قرار بگیرند و با کسی بمانند که از متعهد شدن می‌ترسد متنفر هستند.

۴- رمانتیک نبودن

زن‌ها عشق واقعی همراه با حس ارتباط عاطفی به مردشان را می‌خواهند. اگر طرفتان احساس کند که فقط بخاطر رابطه‌ جنسی سراغ او می‌آیید خیلی زود از شما دور شده و حتی اجازه دست زدن به خود را هم به شما نخواهد داد.

۵- نرسیدن به خود

با اینکه ظاهر همه چیز نیست اما زن جذب مردانی که به خود نمی‌رسند، موهایشان ژولیده است، بوی عرق می‌دهند، ناخن‌هایشان بلند شده، دهانشان بو می‌دهد و لباس‌های چروک می‌پوشند نمی‌شوند. علاوه بر این، متناسب نگه نداشتن اندامتان به خانم‌ها نشان می‌دهد که احترامی برای خودتان قائل نیستید و هیچ انگیزه و نظمی در زندگی ندارید.

۶- قابل پیش‌بینی بودن

زن‌ها واقعاً از مردان قابل پیش‌بینی که هیچوقت کار متفاوتی انجام نمی‌دهند بدشان می‌آید. آنها عاشق مردانی هستند که سرشار از سورپرایزهای عالی اند.

۷- اولویت دادن به دوستانشان

اگر از گذراندن وقت با دوستانتان خیلی بیشتر از همسر یا نامزدتان لذت می‌برید و همسرتان هیچوقت نمی‌تواند ساعتی دو نفره با شما داشته باشد، مطمئناً یک جای کار می‌لنگد.

۸- مدام بحث کردن

زن‌ها از مردهایی که هر صحبت کوچک را به بحثی ادامه‌ دار و مشاجره تبدیل می‌کنند و باعث می‌شود آنها مجبور شوند مدام حالت دفاعی به خود بگیرند خوششان نمی‌آید.

۹- دید زدن خانم‌های دیگر جلو چشم آنها

با اینکه نگاه کردن به خانم‌ها برای برخی آقایان مسئله‌ای عادی است (البته نه زیاد از حد آن)، اما وقتی اینکار را جلو زن زندگیتان انجام دهید مشکل‌ساز خواهد شد.

۱۰- وابستگی

اعتماد به‌ نفس و استقلال ویژگی‌هایی بسیار جذاب در آقایان است، اما وابستگی و نا امنی اینطور نیست. زن‌ ها دوست ندارند با مردانی باشند که به خودشان اعتماد ندارند و برای روابط، کار و دوستی‌ هایشان نیاز به تایید دائمی دارند.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خوشحالی چیه +عکس
سه شنبه 6 خرداد 1393 ساعت 20:4 | بازدید : 3588 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

میدونی شکسپیر چی میگه ؟!

میگه : من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟
برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم،
انتظارات همیشه صدمه زننده هستند …
زندگی کوتاه است ..
پس به زندگی ات عشق بورز ..
خوشحال باش .. و لبخند بزن .. فقط برای خودت زندگی کن و ..
قبل از اینکه صحبت کنی » گوش کن | قبل از اینکه بنویسی » فکر کن
قبل از اینکه خرج کنی » درآمد داشته باش | قبل از اینکه دعا کنی » ببخش
قبل از اینکه صدمه بزنی » احساس کن | قبل از تنفر » عشق بورز
زندگی این است … احساسش کن ، زندگی کن و لذت ببر :x

 

 

khoshali-1.jpg



khoshali-10.jpg

khoshali-11.jpg

khoshali-12.jpg

khoshali-13.jpg

khoshali-14.jpg
khoshali-15.jpg

khoshali-16.jpg

khoshali-17.jpg

khoshali-18.jpg
khoshali-19.jpg
khoshali-2.jpg

khoshali-20.jpg
khoshali-21.jpg
khoshali-22.jpg
khoshali-23.jpg
khoshali-24.jpg
khoshali-25.jpg
khoshali-26.jpg
khoshali-27.jpg
khoshali-28.jpg
khoshali-29.jpg
khoshali-3.jpg

khoshali-30.jpg
khoshali-31.jpg
khoshali-32.jpg
khoshali-33.jpg
khoshali-34.jpg
khoshali-35.jpg
khoshali-36.jpg
khoshali-37.jpg
khoshali-38.jpg
khoshali-39.jpg
khoshali-4.jpg

khoshali-40.jpg
khoshali-41.jpg
khoshali-42.jpg
khoshali-43.jpg
khoshali-44.jpg
khoshali-45.jpg
khoshali-46.jpg
khoshali-47.jpg
khoshali-48.jpg
khoshali-49.jpg
khoshali-5.jpg

khoshali-50.jpg
khoshali-51.jpg
khoshali-52.jpg
khoshali-53.jpg
khoshali-54.jpg
khoshali-55.jpg
khoshali-56.jpg
khoshali-57.jpg
khoshali-58.jpg
khoshali-59.jpg
khoshali-6.jpg

khoshali-60.jpg
khoshali-61.jpg
khoshali-62.jpg
khoshali-63.jpg
khoshali-64.jpg
khoshali-65.jpg
khoshali-66.jpg
khoshali-67.jpg
khoshali-68.jpg
khoshali-69.jpg
khoshali-7.jpg

khoshali-8.jpg

khoshali-9.jpg


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , لطیفه , عکس های جالب , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نامه ای برای لیلا حاتمی
دو شنبه 5 خرداد 1393 ساعت 18:18 | بازدید : 1405 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

نامه یک دختر ایرانی به لیلا حاتمی

19:45:19 1393-03-01
به گزارش مشرق، پس از اینکه عکس و خبر حضور لیلا حاتمی بر روی فرش قرمز کن و ماجرای دست دادن او با مسئول جشنواره کن در رسانه‌ها پیچید مردم واکنش‌های مختلفی نسبت به این خبر نشان دادند. عده‌ای خواستار برخورد قضایی با این حرکت شدند و عده ای این کار را سهل انگاری دانستند. پیرو درخواست‌هایی که می‌شد صدا‌های مختلف تا حدی که امکان داشت و حرمت‌شکنی نبود در تسنیم انعکاس داده می‌شد. گروه دیگری در ادامه این واکنش‌ها، رویکرد دیگری داشتند. آن‌ها بگونه‌ای متفاوت با این موضوع برخورد کردند.

آنها فقط خواستند که حرفشان به گوش لیلا حاتمی برسد. همانگونه که خبر حاشیه‌های حضور لیلا حاتمی در جشنواره کن به گوش آنها رسید. در ذیل نامه یکی از طرفداران لیلا حاتمی را که به خبرنگار خبرگزاری تسنیم ارسال کرده است، می‌خوانید.

سلام خانم حاتمی

من یک دختر ایرانی هستم، یک انسان معمولی. مثل همه نه خیلی خوب و نه خیلی بد. من نه آنقدر خوب هستم که وظیفه خودم بدانم که همه کس را نقد کنم و از همه اشکال بگیرم؛ و نه آنقدر بد که در برابر هر چیزی سکوت کنم و بگویم شاید این اتفاق برای من هم رخ دهد. من نه افراطی هستم نه سکولار. نه راستی هستم نه چپی. فقط یک ایرانی‌ام. یک دختر دانشجوی ایرانی. یکی از این هفتاد و اندی میلیون ایرانی که به خودم حق می‌دهم دربرابر آنچه پیرامونم رخ می‌دهد اظهار نظر کنم.

راستش من تنها بخاطر علاقه‌ای که به شما داشتم این نامه را نوشتم. اول خواستم سکوت کنم اما دلم اجازه این کار را به من نداد. بازیگرهای زیادی هستند که عکس بی حجابشان در فضای مجازی منتشر شده است. بازیگرهای زیادی هستند که در پارتی‌های مختلط دستگیرشان می‌کنند ولی … . ولی شما با آنها فرق داشتید. وقتی شما را در فیلم «سر به مهر» دیدم از شما خیلی خوشم آمد. برایم ارزشمند بود که در سینما حرف از نماز بزنید. هوادارتان شدم. از آن وقت بود که برای من شخصیت دیگری یافتید. شخصیتی که بتوان از دیگر بازیگران جدایش کرد. من شما را به دلیل اینکه زن هنرمند و توانایی بودید با تمام وجود دوست داشتم. شما را دوست داشتم زیرا نجابت دختر ایرانی را در آن فیلم به نمایش گذاشتید و این متانت را در وجود شما بر پرده سینما دیدم اما …

نمی دانید وقتی عکستان را در جشنواره کن دیدم چه حالی شدم. با تمام وجود آرزو می‌کردم ای کاش هیچ رسانه‌ای در این دنیا وجود نداشت. کاش هیچ عکاسی این عکس را نگرفته بود و کاش هیچ خبرنگاری این خبر را منتشر نکرده بود. کاش از همان اول همه سکوت می‌کردند. کاش این خبر اینقدر در رسانه‌ها نمی‌پیچید.

خانم حاتمی، دلم گرفت. من می‌دانم که همه انسان‌ها مثل هم نیستند و اعتقادات مختلفی دارند و هرکس حق دارد با اعتقادات خودش زندگی کند اما ... . اما ای کاش آن چیزی که از شما در ذهنم ساخته بودم را خراب نمی‌کردید. ای کاش شما هم کمی به من حق دهید. وقتی با یک مرد غریبه دست دادید تمام خاطرات خوبی که از نجابت دختر ایرانی فیلم «سر به مهر» داشتم، نابود شد. من متانت زن را در این می‌دیدم که لوح پاک و لطافت روحش را این‌طور در دست افرادی قرار ندهد که در جامعه‌های زمخت بزرگ شده‌اند و زندگی صرفاً جسمانی آنان بیگانه با روح لطیف دختران نجیب است. ریحانه بودن زن مسلمان ایرانی که حجاب اختیار می‌کند از روح خشن و زمخت غربی‌ها بدجور زخمی می‌شود و پژمرده می‌شود.

من نه از شما به دادگاه شکایت می‌کنم، نه شما را تهدید به مجازات می‌کنم و نه مانند برخی آقایان! کار شما را یک سهل انگاری، اشتباه یا «غافلگیری» قلمداد می‌کنم تا بتوانم با خودم کنار بیایم. من فقط سعی می‌کنم با حقیقت کنار بیایم. حقیقت این است که شما آن کسی نبودید که در فیلم نشان می‌دادید. شما تمام ذهنیت خوب من را نابود کردید. شما دروغ گفتید. شما من را فریب دادید. اما به این فکر می‌کنم که این فریب در کجا اتفاق افتاد در فیلم «سر به مهر» یا در «کن»؟

خانم حاتمی من نه سکوت می‌کنم و نه شما را تهدید می‌کنم. من فقط گلایه دارم. فکر می‌کنم من حق دارم که گلایه کنم. من حق دارم از شما بپرسم چرا؟ چرا باید با من و با هزاران و میلیونها نفری که مثل من فکر می‌کنند اینگونه رفتار کنید؟ مگر ما از شما چه می‌خواهیم؟ فقط از شما خواستیم وقتی نماینده ایران هستید، وقتی نماینده من هستید، وقتی نماینده دختر و زن ایرانی هستید، حیا و نجابت ما را زیر سوال نبرید. خانم حاتمی من و خیلی‌ها مانند من، دوست‌دار شما بودیم و علاقمند به ارتباط با شما بودیم، اما این مدل رفتار شما نشان داد هیچ‌وقت علاقمند به ارتباط با ما نبودید. چرا؟ چون ما حجاب داشتیم؟ باور کنید لطافتی که دوستان من دارند و در دوستی از نزدیک قابل درک است ترازش را در هیچ جای دیگری پیدا نمی‌کنید. این را از وقتی حجاب برتر را انتخاب کردم، جور دیگری دریافتم. زنانه‌تر که نگاه کنم این رفتار شما به احساس نازنین همه ما آسیب زد. اینکه در قالب حجاب فطرت و روح خود را دست‌ناخورده نگه داشتیم به معنای زمختی روحیه ما نیست.

شما باعث شدید امروز رسانه‌های تندرو مثل همیشه به ما و حجابمان اهانت کنند. شما را سوژه کردند و علیه مردم من تاختند. شما بستری فراهم کردید تا عده زیادی از کسانی که چشم دیدن زن محجبه را ندارند به این زنان پاکدامن اهانت کنند. ایران را دوست داریم به این دلیل که زن مسلمان محجبه در آن از هر نقطه دیگر دنیا آزادتر است. آزادتر درباره اینکه آن‌طور که دلش می‌خواهد زندگی کند. اگر زنی حجاب نمی‌خواهد می‌تواند در همه جا آن‌طور که می‌خواهد باشد اما درباره زن محجبه این‌طور نیست. دوستان محجبه من در همان کشوری که شما در آن با یک مرد دست دادید بارها مورد تعرض قرار گرفته‌اند و به آن‌ها حمله‌های زبانی و فیزیکی شده است. از شما می‌خواستم با حجابتان و حفظ کرامت انسانی خودتان به ما کمک می‌کردید تا پیام اسلامی که پدر شما به اعتقاد فراوان برای اعتلای آن در سینما تلاش کرد، به گوش مردم دنیا برسد.

شاید در جاهایی از این نامه لحنم تند شده باشد ولی این را بدانید که این حرف‌ها، حرف‌های دل من است. حرفی که بخاطر علاقه‌ام به شما نوشتم. حرفی که امیدوارم آلت دست حرف‌ها و موضع‌گیری‌های سیاسی و تند نباشد و تنها به گوش شما برسد تا بدانید با بخشی از کسانی که شما را دوست داشتند چه کردید. دلم به من می‌گوید آیا می‌شود روزی لیلا حاتمی از همان توجیه «غافلگیری» فرجه بگیرد و از حجاب دفاع کند؟ خانم حاتمی دلم می‌لرزد و اشکم جاری شده است اما همین یک خط را هم می‌نویسم: لطافت و زیبایی روح یک شهید در بالاترین مرتبه است. سر مزار شهدا به این فکر می‌کردم آیا می‌شود لیلا حاتمی روزی در میان من و دوستانم با هم در همین پنج‌شنبه‌ها پیش شهدا بیاید.

من هنوز به شما امیدوارم.

ف.م؛ یکی از دوست‌داران لیلا حاتمی


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , متفرقه , عکس های جالب , فرهنگی و سینما , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
بی اعصاب ترین فروشنده جهان
دو شنبه 5 خرداد 1393 ساعت 18:14 | بازدید : 1219 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

بی‌اعصاب‌ترین فروشنده دنیا؟! +عکس



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , عکس های جالب , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
لیلا حاتمی از مردم عذر خواهی کرد
دو شنبه 5 خرداد 1393 ساعت 17:47 | بازدید : 1228 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

لیلا حاتمی عذرخواهی کرد

لیلا حاتمی در پیامی درخصوص اتفاقات پیش آمده در جشنواره کن نوشت: از این پیشامد و اینکه احساسات کسانی را آزرده باشم بسیار متاسفم چه خود تربیت شده پدری هستم که همه از میزان علاقه او به دین و ملیت ایرانی آگاهند.

به گزارش پارس، لیلا حاتمی در خصوص اتفاقات جشنواره کن با ارسال پیامی ضمن عذرخواهی و ابراز تاسف بابت آزرده خاطر شدن احساسات مردم ایران در پیامی نوشت: در این سال ها پیشنهادات مختلفی را برای بازی در فیلم های خارج از ایران به این دلیل نپذیرفتم که ادامه فعالیت در سینمای ایران همیشه برایم اولویت داشته است. در جشنواره های بین المللی که در طول این سال ها حضور داشته ام چه به عنوان بازیگر فیلمی که از سینمای ایران در جشنواره حضور داشته و نمایندگی ایران را برای دیگران تداعی میکرده و چه به عنوان داور منتخب و مدعو جشنواره هاکه صرفا به عنوان شخصیتی مستقل در آن ها حضور داشته ام؛ سعی کرده ام موازین و اصول را رعایت کنم؛ به همین دلیلِ روشن که رعایت این اصول از الزامات کار در سینمای ایران است.

در ادامه این پیام آمده است: این بار نیز طی مکاتباتی که با مسوولین فستیوال داشتم به تفصیل تمام نکات را توضیح داده بودم و خواستار همکاری آن ها شده بودم لذا در مراسم افتتاحیه و غیره؛ آن ها همه مقررات را میدانستند وبا همکاری و درک متقابل هیچ مورد خاصی پیش نیامد.

در بخش دیگری این پیام می خوانیم: اما در مورد آقای ژیل ژاکوب که با قریب نود سال سن آخرین سال حضورش در فستیوال را میگذراند باید توضیح دهم که ایشان به علت کهولت و از یاد بردن همه تاکیدات؛ که معمول این سن و سال است؛ ضوابط یادشده را فراموش کرد و اقدام پیشگیرانه من برای دست دادن با ایشان هم موثر واقع نشد. مسلما ایشان برای من حکم پدربزرگ کهنسالی را داشت که میزبان من هم بود.

حاتمی در پایان متن پیام خود نوشته است: هرچند از ادای این توضیحات شرم دارم اما شاید برای کسانی که نمیتوانستند موقعیت ناگزیر من را درک کنند ناچار شدم وارد برخی جزییات شوم. با این حال از این پیشامد و اینکه احساسات کسانی را آزرده باشم بسیار متاسفم چه خود تربیت شده پدری هستم که همه از میزان علاقه او به دین و ملیت ایرانی آگاهند.

براساس این گزارش، این پیام از سوی محمدرسول صادقی مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی برای رسانه ها ارسال شده است.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , فرهنگی و سینما , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
با فرزند کم تر زندگی بهتر خداحافظی کنید
دو شنبه 5 خرداد 1393 ساعت 17:16 | بازدید : 1356 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

مقام معظم رهبری با بيان انتقاد از تداوم سياست كنترل جمعيت بيان داشتند: "در اوائل دهه هفتاد اجراي اين سياست بنابر مصالحي، صحيح بود اما ادامه آن در سالهاي بعد خطا بود."

امیدنیوز- فرزند کم تر زندگی بهتر شاید تنها پیام تبلیغاتی و مهم دهه 70 بود که علاوه بر مادران حتی کودکان هم با این موضوع که زندگی بهتر با فرزند کم تر است ،کنار آمده بودند تا امروز که این موضوع برای اکثریت افراد جامعه موضوعی جا افتاده است اما با توجه به یافته های مرکز آمار کاهش جمعیت زنگ خطری برای آینده کشور است .

بر اساس جديدترين يافته مركز آمار ايران از هفتمين سرشماري عمومي نفوس و مسكن ۹۰ كل كشور جمعيت ايران اسلامي به ۷۵ ميليون و ۱۴۹ هزار و ۶۶۹ نفر و نرخ رشد ميانگين ۵ ساله ۸۵-۹۰ به ۱.۲۹درصد رسيده در حالي كه اين نرخ در ميانگين دهساله ۷۵-۸۵ اين رقم ۱.۶۲درصد بوده است .

بر اساس اين آمار كاهش نرخ رشد جمعيت و نيز كاهش بعد خانوار از ۴.۰۳نفر سال ۸۵ به ۳.۵۵نفر در سال ۹۰ زنگ خطري براي آينده كشور در زمينه رشد و توسعه اقتصادي به شمار مي رود به ويژه در مورد كشوري كه قرار است بر اساس چشم انداز ۲۰ ساله در افق ۱۴۰۴ شمسي قدرت اول منطقه از نظر اقتصادي و علمي و الهام بخش براي جهان اسلام باشد و سالانه حد اقل ۸ درصد رشد اقتصادي داشته باشد.

از سوي ديگر، مدير كل دفتر آمار اطلاعاتي جمعيتي و مهاجرت سازمان ثبت احوال كشور نيز با اشاره به اينكه سرعت و شتاب كاهش جمعيت ايران در مقايسه با كشورهاي ديگر بيشتر است، مساله كاهش جمعيت جوان را تاييد كرده و گفته: بازنگري سياستهاي جمعيتي در كميسيونهاي مجلس پيگيري و بررسي مي شود.

علي اكبر محزون افزود: آمار سازمان ثبت احوال در خصوص رشد جمعيت و تعداد افراد با آمار مركز آمار يكي است و هر دو نشان از كاهش آمار جمعيت دارد.

وي با اشاره به اينكه شاخص رشد جمعيت چند سالي است كاهش پيدا كرده است، می گوید: چنانچه روند كاهش ادامه پيدا كند و با سياستهاي به موقع نتوانيم مانع از پيش روي آن شويم طي سالهاي آينده با رشد منفي جمعيت روبرو خواهيم شد.

جمعیت آینده ایران جمعیت سالمند می شود

مدير كل دفتر آمار اطلاعاتي جمعيتي و مهاجرت سازمان ثبت احوال كشور تاكيد كرد: برهمين اساس طي سالهاي آينده به سمت جمعيت سالمندي مي رويم بطوركيه عنوان شده تا سال ۱۴۱۰ با پنجره جمعيتي كه همان جمعيت سالمند است مواجه مي شويم به همين دليل بهتر است از همين حالا براي ۲۰ سال آينده برنامه ريزي و سياست گذاري مناسبي انجام شود .

وي اظهار داشت: هم اكنون يك فرصت طلايي براي پيشگيري از مشكلات دوران سالمندي است به طوري كه بتوان حداكثر استفاده از جمعيعت فعال كار كه در سن ۱۵ تا ۶۴ سال هستند را داشت و جمعيت جوان كشور را تضمين كرد.

ایران ششمین کشور پیر در آینده

به اين ترتيب به نظر مي رسد ، افزايش جمعيت پير در كشور كاملا جدي است و بنا بر آمارها ايران در حال حاضر نيز جز ۱۰ كشور است كه به سرعت به سمت كهن سالي در حال حركت است و در جايگاه ششمين كشور جهان قرار دارد كه افراد آن به سن پيري مي رسند.

به اين ترتيب اگر اوضاع به همين منوال باقي بماند، ايران در بيست سال آينده وارد فاز اول سالمندي جمعيتي خواهد شد و در ده سال آتي نيز فاز دوم سالمندي را تجربه خواهد كر د

به گزارش امید، تداوم سياست كنترل جمعيت و شعار معروف نهادينه شده در سال هاي دولت كارگزاران كه "دو بچه كافي است"، اين روز ها بعد از اظهار نگراني مقام معظم رهبري نسبت به كاهش جمعيت جوان كشور ، مورد انتقاد قرارگرفته است.

مقام معظم رهبری با بيان انتقاد از تداوم سياست كنترل جمعيت بيان داشتند: "در اوائل دهه هفتاد اجراي اين سياست بنابر مصالحي، صحيح بود اما ادامه آن در سالهاي بعد خطا بود."

متن ابلاغیه امام خامنه‌ای به رؤسای قوای سه‌گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به‌شرح زیر است:

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

با عنایت به اهمیت مقوله جمعیت در اقتدار ملی؛ و با توجه به پویندگی، بالندگی و جوانی جمعیت کنونی کشور به‌عنوان یک فرصت و امتیاز؛ و در جهت جبران کاهش نرخ رشد جمعیت و نرخ باروری در سال‌های گذشته، سیاست‌های کلی جمعیت ابلاغ می‌گردد.

با در نظر داشتن نقش ایجابی عامل جمعیت در پیشرفت کشور، لازم است برنامه‌ریزی‌های جامع برای رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور متناسب با سیاست‌های جمعیتی انجام گیرد.

همچنین ضروری است با هماهنگی و تقسیم کار بین ارکان نظام و دستگاه‌های ذی‌ربط در این زمینه، اقدامات لازم با دقت، سرعت و قوت صورت گیرد و نتایج رصد مستمر اجرای سیاست‌ها گزارش شود.

«سیاست‌های کلی جمعیت»

1 ــ ارتقای پویایی، بالندگی و جوانی جمعیت با افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی

2 ــ رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج و حمایت از زوج‌های جوان و توانمندسازی آنان در تأمین هزینه‌های زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد

3 ــ اختصاص تسهیلات مناسب برای مادران به‌ویژه در دوره بارداری و شیردهی و پوشش بیمه‌ای هزینه‌های زایمان و درمان ناباروری مردان و زنان و تقویت نهادها و مؤسسات حمایتی ذی‌ربط

4 ــ تحکیم بنیان و پایداری خانواده با اصلاح و تکمیل آموزش‌های عمومی درباره اصالت کانون خانواده و فرزند پروری و با تأکید بر آموزش‌ مهارت‌های زندگی و ارتباطی و ارائه خدمات مشاوره‌ای بر مبنای فرهنگ و ارزش‌های اسلامی ــ ایرانی و توسعه و تقویت نظام تأمین اجتماعی، خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌های پزشکی در جهت سلامت باروری و فرزندآوری

5 ــ ترویج و نهادینه‌سازی سبک زندگی اسلامی ــ ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی

6 ــ ارتقای امید به زندگی، تأمین سلامت و تغذیه سالم جمعیت و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، به‌ویژه اعتیاد، سوانح، آلودگی‌های زیست محیطی و بیماری‌ها

7 ــ فرهنگ‌سازی برای احترام و تکریم سالمندان و ایجاد شرایط لازم برای تأمین سلامت و نگهداری آنان در خانواده و پیش‌بینی سازوکار لازم برای بهره‌مندی از تجارب و توانمندی‌های سالمندان در عرصه‌های مناسب

8 ــ توانمندسازی جمعیت در سن کار با فرهنگ سازی و اصلاح، تقویت و سازگار کردن نظامات تربیتی و آموزش‌های عمومی، کارآفرینی، فنی ــ حرفه‌ای و تخصصی با نیازهای جامعه و استعدادها و علایق آنان در جهت ایجاد اشتغال مؤثر و مولّد

9 ــ بازتوزیع فضایی و جغرافیایی جمعیت، متناسب با ظرفیت زیستی با تأکید بر تأمین آب با هدف توزیع متعادل و کاهش فشار جمعیتی

10 ــ حفظ و جذب جمعیت در روستاها و مناطق مرزی و کم‌تراکم و ایجاد مراکز جدید جمعیتی به‌ویژه در جزایر و سواحل خلیج فارس و دریای عمان از طریق توسعه شبکه‌های زیربنایی، حمایت و تشویق سرمایه‌گذاری و ایجاد فضای کسب و کار با درآمد کافی

11 ــ مدیریت مهاجرت به داخل و خارج هماهنگ با سیاست‌های کلی جمعیت با تدوین و اجرای سازوکارهای مناسب

12 ــ تشویق ایرانیان خارج از کشور برای حضور و سرمایه گذاری، و بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و توانایی‌های آنان

13- تقویت مؤلفه‌های هویت‌بخش ملی (ایرانی، اسلامی، انقلابی) و ارتقای وفاق و همگرایی اجتماعی در پهنه سرزمینی به‌ویژه میان مرزنشینان و ایرانیان خارج از کشور

14 ــ رصد مستمر سیاست‌های جمعیتی در ابعاد کمّی و کیفی با ایجاد سازوکار مناسب و تدوین شاخص‌های بومی توسعه انسانی و انجام پژوهش‌های جمعیتی و توسعه انسانی.د.

طرح افزایش جمعیت و تعالی خانواده در حال حاضر در کمیسیون اجتماعی مجلس در دست بررسی است

این گزارش حاکیست،مخبر کمیسیون اجتماعی مجلس از ایجاد تغییرات در طرح افزایش جمعیت و تعالی خانواده براساس سیاستهای ابلاغی از سوی رهبر انقلاب خبر داده و میگوید:

این سیاستها از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد و از این پس باید از سوی کمیسیون های مختلف مجلس طرح های مربوط به افزایش جمعیت بررسی و با این سیاست های کلی جمعیت تطبیق داده شود و چنانچه هر یک از طرحها نیاز به تغییرات داشت بلافاصله اقدام شود.

وی تایید کرد: در صورتیکه طرح افزایش جمعیت و تعالی خانواده نیاز به افزایش و یا کاهش در برخی از بندها داشت این موارد مورد نظر به آن اضافه می شوند و در غیر این صورت به تصویب خواهند رسید.

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به اینکه سیاستهای کلی جمعیت شاخص و نقشه راه هستند گفت: این سیاستها در ابتدا اجرایی نمی‌شود اما به دلیل اینکه سیاست های کلی جمعیت شاخص و نقشه راه هستند برای تدوین سیاستگذاری و برنامه ریزیهای خاص در خصوص افزایش جمعیت از آنها استفاده می شود و بر همین اساس است که افق و اسناد بالادستی با ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت مشخص شده است.

سعیدی با اشاره به اینکه طرح افزایش جمعیت و تعالی خانواده در حال حاضر در کمیسیون اجتماعی مجلس در دست بررسی است تاکید کرد: این طرح پس از بررسی در کمیسیون های مختلف در دستور کار کارگروه کمیسیون اجتماعی قرار گرفته و با توجه به مفاد سیاست های کلی ابلاغی قطعا تغییراتی در آن انجام خواهد شد.

وی اظهار داشت: در سیاستهای کلی جمعیت مواردی مانند تحکیم بنیان و پایداری خانواده و تکمیل آموزش های عمومی درباره اصالت کانون خانواده و فرزند پروری، رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، توانمندسازی جمعیت در سن کار با فرهنگ سازی و اصلاح، مدیریت مهاجرت به داخل و خارج هماهنگ با سیاستهای کلی جمعیت، حفظ و جذب جمعیت در روستاها و مناطق مرزی و کم تراکم و همچنین ایجاد مراکز جدید جمعیتی بویژه در جزایر و سواحل خلیج فارس و دریای عمان و... مورد تاکید قرار گرفته است که براساس این سیاستها باید برنامه ریزی های لازم از سوی دستگاههای مرتبط انجام شود.

به گفته وی، اولین اقدام پس از ابلاغ سیاستهای کلی مربوط به مجلس است که باید طرحهای افزایش جمعیت را با سیاستهای کلی جمعیت تطبیق داد

ما امیدواریم که قوای سه گانه سیاست های افزایش جمعیت را اجرایی و شرایط آسان را در راستای این ساست ها برای خانواده ها فراهم کنند



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , پزشکی , اخبار روز ایران و جهان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
هالیوود علیه هالیوود
دو شنبه 5 خرداد 1393 ساعت 17:3 | بازدید : 1300 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

زندگی پوشالی در هالیوود

14-5-24-93338-3.jpg
سینما و تلویزیون > چهره‌ها- بازیگر سرشناس آمریکایی و ستاره فیلم سینمایی «نقشه ستارگان» به کارگردانی دیوید کراننبرگ از سبک زندگی هالیوودی به‌شدت انتقاد و آن را به یک چاه متعفن تشبیه کرد.

 به گزارش همشهری، جولین مور که فیلم تازه او در بخش مسابقه جشنواره کن حضور دارد، درباره اینکه آیا استهزای ستاره‌های هالیوودی در نقشه ستارگان براساس زندگی خود او بوده، گفت: نه چندان. من به همه هشدار می‌دهم که هالیوود شبیه چاه فاضلاب است و بوی گند قوم و خویش‌گرایی از آن به مشام می‌رسد. حاصل صنعت فیلمسازی در آمریکا هم خلق شیطان است. منتقدان بازی مور را در فیلم تازه کراننبرگ کانادایی ستوده‌اند.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , فرهنگی و سینما , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عکس دیده نشده از سحر ولدبیگی
دو شنبه 5 خرداد 1393 ساعت 16:37 | بازدید : 1697 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )
 عکس دیده نشده از سحر ولدبیگی به همراه همسرش.
 

عکس دیده نشده از سحر ولدبیگی , عکس دیده نشده از سحر ولدبیگی

عکس دیده نشده از سحر ولدبیگی , عکس دیده نشده از سحر ولدبیگی

عکس دیده نشده از سحر ولدبیگی , عکس دیده نشده از سحر ولدبیگی

منبع:



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , عکس های جالب , فرهنگی و سینما , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
برندگان جشنواره کن اعلام شدند
دو شنبه 5 خرداد 1393 ساعت 16:35 | بازدید : 1591 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

برندگان جشنواره کن

برندگان جشنواره کن اعلام شدند
گروه سینما «تیتریک» ؛ جشنواره بین‌المللی فیلم کن  یک جشنواره سالانه فیلم است که در کن فرانسه برگزار می‌شود. این جشنواره یکی از بزرگترین و باشکوهترین رویدادهای سینمایی جهان و محلی برای پیش‌نمایش فیلم‌های جدید از تمامی ژانرها از جمله مستند به‌شمار می‌آید.

امروز جشنواره فیلم کن 2014 به‌عنوان شصت و هفتمین دوره آن با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد.

"لمبرت ویسلون"  اجرای مراسم افتتاحیه و اختتامیه شصت و هفتمین دوره ی جشنواره فیلم کن را به عهده داشت.

برگزدیدگان جشنواره کن 2014 بدین شرح اند:

1.    بهترین فیلم:
"خواب زمستانی"، نوری بیلگه جیلان

2.    بهترین گارگردان:
بنت میلر، "شکارچی روباه"

3.    بهترین فیلمنامه:
آندری زویاگینتسف، "لویاتان"

4.    جایزه ویژه هیئت داوران:
"مامان" زاویه دولان
"خداحافظی با زبانژان لوک گدار

5.   جایزه بزرگ:
"شگفتی"، آلیس رواچرا

6.    بهترین بازیگر مرد:
تیموتی اسپال، "آقای ترنر"

7.    بهترین بازیگر زن: 
جولین مور، "نقشه ستارگان"

8.    بهترین فیلم برداری(دوربین طلائی):
"دختر محافل"، ماری آماکوکلی، کلر برگر، ساموئل تیس

9.    بهترین فیلم کوتاه:
"روزنامه"، سیمون مسا سوتو
" آیسا"، کلمنت ترین لالان
"بله عشق"، هلوار ویتزو
 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , فرهنگی و سینما , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زندگی خصوصی هنرمکندان
دو شنبه 5 خرداد 1393 ساعت 15:47 | بازدید : 1629 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

اگر فکر می کنید خوشبختی در زندگی مشترک با بازیگری در سینما جور درنمی آید این صفحه نظرتان را عوض می کند؟

بعضی هایشان را دنیای هنر به هم گره زده و بعضی ها خارج از گود سینما و موسیقی به هم دلبسته اند. وقتی از دور به آنها نگاه می کنی، همان جمله کهنه «هنرمندها اهل زندگی نیستند!» به ذهنت می آید اما وقتی عینک بدبینی را برمی داری و با ذره بین به زندگیشان نزدیک می شوی، هزار و یک سرنخ که به عشق آنها می رسد را می بینی. ما هم همین سرنخ ها را از لابلای صفحه مجلات پیدا کردیم و در این پرونده می خواهیم پیش فرض های درست و باورهای نادرست چند هنرمند را درباره عشق و زندگی مشترک با شما در میان بگذاریم.

 

احسان خواجه امیری:

بدون او کارم تمام بود

«دو دوتا چهارتا کردن در کل زندگی من وجود داشت حتی برای ازدواجم.» این را احسان خواجه امیری گفته است اما اعتراف می کند که با آمدن پای ازدواج به میان احساساتش هم در دو دوتا چهارتا کردن هایش دخیل شده است.

S A L I  J O O N

خواجه امیری در مورددلیل اصلی انتخابش توضیح می دهد: «یک مثل قدیمی می گوید با کسی زندگی کن که نتوانی بدون او زندگی کنی. من با اینکه از ازدواج ترس داشتم اما دیدم بدون لیلا (همسرم) نمی توانم زندگی کنم.»

نظریه کارشناس:

این جمله ها ترس را فراری می دهند

احتمالا ترس احسان خواجه امیری از ازدواج، او را به سمت این ضرب المثل هل داده نه برعکس.آدم ها وقتی از اتفاقی می ترسند، سعی می کنند با جمله ای به خود انگیزه دهند تا این هراس را کمتر کنند اما در دنیای واقعی، آدم ها تا ازدواج نکنند، دو سه سال اول را نگذرانند و در زندگی مشترکشان جا نیفتند نمی توانند بگویند عاشق یکدیگر هستند. در واقع احساس اولیه ای که به آنها هجوم می آورد و گاهی شدید و مهارناپذیر به نظر می رسد، عشق نیست بلکه خوش آمدناست. این خوش آمدن قوی و نیرومند است اما بی دلیل ایجاد می شود و هورمون ها هم به تشدید شدنش کمک می کنند اما در جریان زندگی مشترک فرد از من خودش کنده می شود و یاد می گیرد منش را با فرد دیگری تقسیم کند. در واقع عشق واقعی در جریان زندگی و زیر یک سقف ایجاد می شود، نه این جمله معروف که آقای خواجه امیری را به سمت ازدواج هل داده است.

 


 

ویشکا آسایش:

خودم خواستگاری کردم

شاید باورتان نشودبازیگر فیلم ورود آقایان ممنوع حسابی رمانتیک است. ویشکا آسایش گفته: «رضا (در مورد احساس من) چیزی نمی دانست. فقط من او را دوست داشتم. در آخر هم خودمرفتم و بهش اعتراف کردم. این ماجرا بعدها تبدیل به یک شوخی شدتا هر از گاهی بگوید آس تهران را زدی اما به نظر من آدم نباید بترسد. من فکر می کردم فوقش می گویند نه. چه اشکالی دارد. اگر نمی رفتم و نمی گفتم ممکن بود زندگی ام را با اگرهایی ادامه دهم؛ اگر می گفتم، اگر قبول می کرد، اگر می رفتم و ...»

S A L I  J O O N

نظر کارشناس:

چه اشکالی دارد؟

پیشنهاد دادن از طرف خانم ها و یا به زبان نیاوردن علاقه، هر دو از روش های برقراری ارتباط هستند. یک نفر برونگراست و توانایی گفتن احساسش را داردو یک نفر فاقد این توانایی است و منتظر می شود تا فرد مقابلش احساس خود را به او ابراز کند و خانم آسایش هم به واسطه ویژگی های شخصیتی شان، توانسته اند این موضوع را بیان کنند و البته به خواسته شان هم برسند. با این وجود نمی توانیم بگوییم هیچ کدام از این دو نفر از دیگری شجاع تر یا با اعتماد به نفس تر هستند. اما نگفتن احساس زمانی که نشان دهنده اعتماد به نفس پایین است که فرد از هیچ راه دیگری برای جلب توجه فرد مقابلش استفاده نکند و روش دیگری برای رسیدن به او سراغ نداشته باشد. در چنین شرایطی نه احساسش را می گوید، نه می تواند طرف مقابلش را به گفتن این موضوع ترغیب کند و نه می تواند با این جدایی کنار بیاید. چنین فردی اعتماد به نفس پایینیدارد و خود را ضعیف می بیند، به همیندلیل احساسش را در طرف مقابل فرافکنی می کند و با خود می گوید اگر حسم را در میان بگذارم فکر می کند من ضعیفم.

 


 

آزاده نامداری:

عادی بودن را دوست ندارم

آزاده نامداری مجری جوانی است که بیشتر از اجراهایش، ازدواج او با فرزاد حسنی نامش را بر سر زبان ها انداخت. نامداری می گوید عاشق اتفاقات غیرمنتظره است. او حتی برای ازدواج هم قانون های خودش را دارد و مطبوعات از زبان او نوشته اند: «من یک خودخواهی دارم؛ برای من مهم نیست که یک نفر چقدر دوستم دارد بلکه مهم است که خودم چقدر کسی را دوست دارم. اصلا حاضر نیستم این امتیاز را به شخصی بدهم که کنارش باشم چون او من را دوست دارد و من نصف او لذت ببرم.»

 S A L I  J O O N

نظر کارشناس:

چه خوب که هر دو اهل هیجانید؟

طبیعی است که آدم ها سراغ کسی می روند که حس خوبی در آنها ایجاد می کند و قدم اول برای برقراری ارتباط همین حس خوب است اما قطعا هیچ کس نمی تواند به صرف چنین احساسی با کسی وارد رابطه شود و بماند.

آدم ها نیاز دارند در قبال چیزی که می دهند و عشقی که دارند، حسی را هم دریافت کنند. یعنی باید بازخورد این عشق را از طرف مقابلشان بگیرند تا توان ادامه دادن داشته باشند. قطعا هیچ کس نمی تواند عاشق دیگری باشد اما در حالی که از او این احساس را نمی گیرد به رابطه ادامه دهد.

آزاده نامداری می گوید بی ثباتی و پیش بینی نشدن را دوست دارد اما باز هم نمی دانیم ماده و تبصره ای را هم برای آن در نظر می گیرد یا نه. واقعیت این است که توانایی پیش بینی کردن، اضطراب آدم ها را کم می کند و توانایی شان برای مقابله با اتفاقات ناخوشایند را بیشتر می کند.

از طرف دیگر، کسی که عاشق اتفاقات غیرمنتظره است باید همسری را انتخاب کند که از هیجان و غیرقابل پیش بینی بودن لذت ببرد، وگرنه در جریان زندگی مشترک هر دوشان آسیب می بینند.

 


 

رضا داوودنژاد:

غزل، انتخاب خواهرم است

رضا داوودنژاد می گوید زمانی که برای اولین بار همسرش را دیده، در چاق ترین دوران زندگی اش به سر می برده اما این چاقی غزل بدیعی را از انتخاب او پشیمان نکرده است. او گفته است: «داستان آشنایی من و همسرم برمی گرددبه خواهرهای ما. هشت سال پیش خواهر من زهرا، خانه عسل بدیعی خواهر خانم من دعوت بود. برای اولین بار غزل را که می بیند به غزل می گوید بیا عروس ما شو! در واقع آشنایی ما به واسطه خواهرهای ما بود. چهار سال پیش که غزل را برای اولین بار دیدم تمام دور و بری ها به من می گفتند غزل عمرا با تو ازدواج کند چرا که دوست ندارد ازدواج سینمایی داشته باشد.»

S A L I  J O O N

نظر کارشناس:

اطمینان راه عاشق شدن را هموار می کند

همه ما برای وارد شدن به دنیای متاهل ها، بیشتر از هر چیزی به اطمینان کردن نیاز داریم اما احساس خوشایند اطمینان در دو شرایط سراغ ما می آید. یکی قبل از ازدواج و یکی چند سال بعد از زندگی زیر یک سقف. در اولین مرحله اعتماد کردن، پای همان خوش آمدن معروف به میان می آید و احساس می کنیم آنقدر عاشق فرد مقابلمان هستیم، که با وجود اطلاعات کمی که در موردش داریم، می توانیم به او اطمینان کنیم. در واقع در آن مرحله ما شناختی از شریک زندگی مان نداریم اما چون دوستش داریم به او اطمینان می کنیم اما در جریان زندگی مشترک و پیدا شدن حس اطمینان بخشی که برایش دلایل مختلفی داریم، عشق را به معنای احساسی عمیق، با دلیل و با دوام تجربه می کنیم.

انتخاب همسر از طریق یک معرف قابل اعتماد، انتخابی قابل اطمینان است و به همین دلیل راه را برای ورود عشق باز می کند. البته هر کسی که به واسطه معرفی برای خواستگاری قدم برمی دارد قطعا در پیشنهاد او غرق نمی شوید و با سنجیدن اولویت هایش در کنار همان احساس اطمینان گزینه انتخاب را بررسی می کنید.

 


 

رامبد شکرآبی:

عاشق شدم چون صبور بود

از چهره حدیث فولادوند می توان فهمید که آرام و صبور است و انگار همسرش هم عاشق همین ویژگی های او شده است. وب سایت ها از زبان رامبد شکرآبی همسر حدیث فولادوند نوشته اند: «زندگی با رامبد شکرآبی صبوری بسیار می خواهد.»

او در این مورد توضیح می دهد: «من مجموعه ای از صفات خوب را در حدیث دیدم. صفاتی که مکمل شخصیت من خواهد بود. اگرچه نمی توان هر خصوصیت اخلاقی را تک به تک توضیح داد اما در کلیت، من و حدیث کامل کننده یکدیگر هستیم اما بیشتر از همه اینها صبر و صداقت حدیث دوست داشتنی است.»

S A L I  J O O N

نظر کارشناس:

این هم یک راه کنار آمدن است

مکمل هم بودن یکی از بهترین اتفاق هایی است که می تواند در زندگی زوج ها بیفتد. قطعا اگر یکی از دو نفر، شخصیتی پیچیده یا تند داشته باشد، آرام و صبور بودن دیگری می تواند از بسیاری از اختلافات زندگی مشترک جلوگیری کند اما موضوعی که باید به آن توجه کرد، جنس صبری است که زن یا شوهر در رفتارهایش نشان می دهد.

آیا او صبور و با اعتماد به نفس است یا به خاطر بی اعتماد به نفسی اش منفعلانه کوتاه می آید و ظاهر صبورها را به خودمی گیرد؟ قطعا اگر صبر با اعتماد به نفس همراه شود و خود فرد را اذیت نکند، همراه شدن این زوج با هم را می توان به فال نیک گرفت.

در واقع فرد صبور نبایدتسلیم باشد و از اینکه چنین ویژگی دارد ناراحت باشد. زن و شوهرها در جریان زندگی مشترک فرمول های رفتار با یکدیگر را کشف می کنند و در کنار هم به تناسب می رسند، به همین دلیل اینکه یکی شان با صبوری از کنار تندی های دیگری بگذرد را می توانیم یک مهارت برای ادامه مسیر مشترک بدانیم.

 


 

سیاوش مفیدی:

نمی گذاریم تکراری شویم

می گویند تکراری شدن آفت دنیای متاهلی است. سیاوش مفیدی هم به این جمله اعتقاد دارد و به همین دلیل برای مراقبت از عشقش در را به روی تکراری شدن و روزمرگی می بندد. او می گوید: «همیشه دنبال زوایای تازه در زندگی هستم. دنبال نگاه تازه و دید تازه هستم که بتوانم طراوت زندگی ام را حفظ کنم. کار خاصی انجام نمی دهیم اما دنبال نگاه های تازه هستیم و همیشه به هم محبت می کنیم. کار خارق العاده ای نمی کنیم اما با یک هدیه خریدن، خرید رفتن، ایجاد موقعیت هایی که به همدیگر شادی و نشاط بدهیم تلاش می کنیم که دچار روزمرگی نشویم؛ حتی با یک دور زدن دو نفری در خیابان، قدم زدن و شرح کارهای روزانه، پیامک زدن، تماس های کوتاه و با محبت و ... باعث می شود زندگی ما هیجان داشته باشد.»

 S A L I  J O O N

نظر کارشناس:

تا هر دو نفر موافق نباشند، نمی شود

همانطور که سیاوش مفیدی می گوید، تکراری شدن می تواند زندگی های عاشقانه را هم کسالت آور کند. اگر هر دو طرف از این راه ها انرژی بگیرند و آن را به نفع زندگی شان بدانند، این اتفاقات به ظاهر ساده کمک بزرگی به دوام و ثبات زندگی مشترک می کند اما به شرط آنکه موضوعات بزرگتر و کلیدی تر که بهانه ما برای انتخاب همسر بوده را هم فراموش نکنیم و نگذاریم گذر زمان آن بهانه ها را از بین ببرد. در کنار مراقبت از انگیزه های اصلی ازدواج، اگر آدم ها با هم بر سر این موضوعاتس اده هم تفاهم کنند، می توانند با کمک آنها جلوی روزمرگی و کسالت را بگیرند اما اگر فقط یکی از دو طرف سراغ این راه ها برود و دیگری آنها را بی معنا و به قول امروزی ها «لوس بازی» تلقی کند، دیگر چنین راه هایی به دوام زندگی مشترک کمک نمی کند.

 


 

همسر شهرام شکوهی:

مردها قدر فداکاری را نمی دانند

دلارام همسر شهرام شکوهی زمانی با او ازدواج کرده که خبری از کنسرت های شلوغ و  آلبوم های پرفروش شکوهی نبوده. او همسرش را دوست دارد و برای بودن در کنارش یک دنیا دلیل دارد اما با این وجود از برخی خصلت های آقایان شکایت می کند و می گوید: «مردها کلا بی انصاف هستند و هر قدر که به آنها کمک کنید باز هم به نظرشان شما کم کاری کرده اید. هر قدر هم از خودگذشتگی کنیدباز هم توقع مردها بیشتر است. من همیشه از خیلی چیزها که مربوط به خودم می شده، گذشتم تا کمک حال شهرام باشم و با روی خوش با این قبیل مسائل برخورد کردم تا فشار کمتری به شهرام وارد شود و بتواند در کارش پیشرفت کند. هر چند که خیلی قدرشناس است اما فکر می کنم یک جاهایی می توانسته منصف تر باشد. البته بی انصافی هم نمی شود گفت چون به نوعی، خصلت آقایان است که متوقع هستند.»

S A L I  J O O N

نظر کارشناس:

دست خودشان نیست! مردند!

حق با اوست. فداکاری ویژگی بسیاری از زنان است اما چنین خصیصه ای به زندگی عاشقانه آنها خدمت می کند یا خیانت؟ واقعیت این است که در دنیای زندگی مشترک نمی توانیم هیچ حکم قطعی در این مورد صادر کنیم. اثری که از خودگذشتگی خانم ها بر دنیای عاشقانه شان می گذارد بستگی به اعتماد به نفس آنها دارد. اگر زنی بداند که گذشتش کارکردی مثبت در رابطه زن و شوهری شان دارد و البته با فداتکاری بیش از اندازه و بی خورد خودش را قربانی نکند، قطعا کوتاه آمدن در برخی شرایط و گذشت کردن می تواند به نفع رابطه آنها تمام شود اما اگر زن در کمال نارضایتی این رفتار را انجام دهد و به جای یک زن فداکار خود را قربانی و آسیب دیده تصور کند، قطعا هر قدمی که او برای رسیدن همسرش به خواسته هایش برمی دارد، یک قدم این زندگی را به فروپاشی نزدیکتر می کند.

 


 

یوسف تیموری:

ایرانی ها جدی ام نمی گرفتند

خبر ازدواج یوسف تیموری با یک بانوی تایلندی تا مدت ها دهان به دهان می چرخید. اینکه تیموری چرا سراغ چنین انتخابی رفته و آیا احساس قوی خوش آمدن محرکش بوده یا صرفا می خواسته همسرش را از کشور دیگری انتخاب کند را نمی دانیم.

S A L I  J O O N

اما خودش می گوید: »برای بازیگری مثل من، ازدواج با یک دختر ایرانی کمی سخت بود. به دلیل اینکه ناخودآگاه زمینه ذهنی نسبت به میزان جدیت حرف های من داشتند که شاید دروغ است و من در حال نقش بازی کردنم. واقعیت این است که به مسئله زندگی مشترک جدی نگاه نمی کردند یا کمتر این نگاه را داشتند.»

کارشناس می گوید:

تصمیم خطرناکی گرفته

قطعا همه دخترهای یک مملکت یک جور فکر نمی کنند و از میان چند هزار یا چند میلیون دختری که می توانستند همسر آینده یوسف تیموری باشند، همه شان بدون استثنا چنین ذهنیتی نداشته اند. نمی دانیم دلیل اصلی انتخاب یوسف تیموری چه بوده اما نباید فراموش کنیم که تفاوت های فرهنگی خطر ایجاد اختلاف میان زن و شوهرها را بیشتر می کند. این تفاوت ها نه تنها در میان آدم های دو کشور، بلکه در میان آدم های دو شهر یا دو فرهنگ مختلف هم وجود دارد.

اگر دختر و پسری از دو فرهنگ، قومیت یا کشور متفاوت تصمیم بگیرند با هم ازدواج کنند، قبل از نشستن پای سفره عقد باید خیلی از موضوعات را بررسی کنند تا این انتخبا برایشان دردسرساز نشود. با وجود تفاوت فرهنگی، حتی اختلاف های به ظاهر ساده هم می تواند برای زوج ها گران تمام شود.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , فرهنگی و سینما , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
فقط بخند عزیزم
پنج شنبه 25 ارديبهشت 1393 ساعت 16:49 | بازدید : 1889 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

 

 

دختر میشناسم وقتی واسش خواستگار میاد فیسبوک دی اکتیو میکنه، وقتی میره باز اکتیو میکنه. یه چیزی شبیه توقف غنی سازی اورانیوم در برابر بازرسان آژانس

.

.

.

غضنفر از بالای دیوار جهنم سرشو میکنه تو بهشت میگه: همه خا* مالا

.

.

.

ماهایی که تا دم صبح بیداریم، تا لنگ ظهر میخوابیم مشکل از بیکاری و بی خوابیمون نیست. ما ذاتا آمریکایی هستیم بدنمون به وقت آمریکا تنظیم شده. چیکار کنیم طبیعتمونه دیگه

.

.

.

دیروز انیترنت خونه مون قطع بود کمی با خانوتده وقت گذروندم…. به نظر آدمای خوبی میومدن

.

.

.

غضنفر از جهنم سرشو میکنه تو بهشت میگه آب جوش نمیخواین؟ همه میگن: نه

غضنفر میگه: پس من یه موز برداشتم.

.

.

.

 

غضنفر رفت سمینار خانواده دید سخنران میگه: آقایون شما باید عشقتون رو به همسرانتون نشون بدین.

وقتی رسید خونه اولین کاری که کرد عکس دوست دخترشو به زنش نشون داد و گفت این عشق منه!

.

.

.

بفرمایید “شامپاین”

در گویش اصفهانى یعنى بفرمایید طبقه پایین براى صرف شام!

.

.

.

بعضی از خانم‌ها هم هستن با گفتن این جمله که

“والا هرچی زشت تر باشی شانست بیشتره”

خودشون رو در دسته بد شانس‌ها جا میدن تا از زشتی تبرئه بشن!

.

.

.

مهندسین نرم افزار صبور باشین ، اینم میگذره

فقط چند تا فرم ثبت نام یارانه فامیلا رو ثبت کنین

بعدا ازتون در پروژه های بزرگتر استفاده میشه !

.

.

.

یعنی قدرتی که یه جنس مونث در به فنا دادن یه رابطه بین دو یا چند مذکر داره

M16 نداره

.

.

.

پسره آلومینیوم بزنی دوره دماغش ، ۱۵تا کانال دیجیتال رو بدون پارازیت میگیره

بعد نوشته : به ارواح جدم نیستی در حدم

.

.

.

خوبى امید کم داشتن اینه که حمل و نقلش راحته

مثلاً من الان همه ى امیدمُ گذاشتم تو جیب عقب شلوارم

.

.

.

ﺍﮔﺮ ﻣﺨﻔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﯿﺐ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺳﺮﺥ ﮐﺮﺩﻩ ﺗﻮ ﻓﺮ ﺍﺟﺎﻕ ﮔﺎﺯ ﺭﻭ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ …

ﺁﺭﻩ ، می شه ﮔﻔﺖ ﺭﻓﯿﻖ ﺑﯽ ﮐﻠﮏ ﻣﺎﺩر !

.

.

.

.

.

وقتی با gf/bf ات به هم میزنی نه حرص بخور نه ناراحت شو نه بی تربیتی کن

بذار بره

فقط ۲ ساعت بعد بهش اس بده بگو داری چند تا اس عشقولانه برام بفرستی ؟

لازم دارم!

.

.

.

 

یکی از بچه ها ازم پرسید به قیافه ام میخوره چند سالم باشه ؟

گفتم : ۲۷ سال

ناراحت شد گفت : ۲۲ سالشه .

گفتم : ۵ سال دیگه به حرفم میرسی ، ببین کی گفتم !

.

.

.

.

.

ایرانسل ، ساعت ۷ صبح:

تنها با ۵۰۰ تومان برنده خودروی بی ام و باشید

ایرانسل ، ساعت ۲ ظهر :

تنها با ۲۵۰ تومان از تیم محبوبتان حمایت کنید

ایرانسل ، ساعت ۱۲ شب :

شما یک آهنگ پیشواز رایگان برنده شدید.هنوز دیر نیست برای شرکت در قرعه کشی.تنها با ۱۰۰ تومان

ایرانسل ، ساعت ۴ صبح :

به من بگو پس با اون ۵۰۰۰ تومنی که امروز خطت رو شارژ کردی میخوای چیکااااااااااااار کنی !؟

.

.

.

شما نیت به رژیم گرفتن بگیر

حتی دستگیره های یخچال هم خوشمزه به نظر میان !

.

.

.

.

به خدا خود این شرکتای تولید لوازم آرایشی هم راضی نیستن ملت اینقده آرایش کنن

اصلا سطح انتظاراتشون اینقد بالا نیست

.

.

.

قانون نانوشته ویژه دخترها :

به محض اینکه لاک میزنی

بیشتر از هر وقت دیگه ای به دستات احتیاج پیدا میکنی !

.

.

.

اسکار بهترین فیلمنامه رو دادن به «مسیجتُ همین الان دیدم»

.

.

.

مورد داشتیم دختره موقع رانندگی میخواسته کلاج بگیره

غرورش اجازه نداده گفته اون باید منو بگیره !

.

.

.

همسایمون برای دخترش پرشیا صفر خریده O.o

فک کنم دیگه وقتشه از تنهایی درش بیارم ، سایه ام رو سرش باشه !

.

.

.

ﺩﯾﺪﻥ ﺗﻮ ﺗﺒﻠﯿﻎ ﮔﻮﺷﯽ ﺟﯽ ﺍﻝ ﺍﯾﮑﺲ ﻣﯿﮕﻪ “ﯾﻪ ﭘﻠﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ ﺭﻭﯾﺎﯼ ﺗﻮ ”

ﺣﺎﻻ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻭﯾﺎﯼ ﻣﺎ باید چرت و پرت ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﺷﯽ ﯾﻪ ﭘﻠﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮ از اونه ! :) )

.

.

یکی از دغدغه های زندگی من اینه که بدونم

قیافه ما آدما اون قیافه‌ایه که تو آینه میبینیم

یا اون قیافه ایه که وقتی از خودمون عکس میگیرم میبینیم !

.

.

.

.

.

.

من ۲جلسه رفتم تمرین پیانو

تنهاچیزی ک یادگرفتم :

“قوز نکن”

.

.

.

مورد داشتیم دختره عاشق پسره شده

پسره گفته بیخیال من شو ، من جای خواهرتم !

.

.

.

ﺁﻗﺎ ﺑﻲ ﺷﻮﻫﺮﻱ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻴﺪﺍﺩ ﻣﻴﻜﻨﻪ

ﺍﺯ ﻫﻤﺖ ﻛﻪ ﺭﺩ ﻣﻴﺸﻲ ، ﻛﻞ ﭼﻤﻦ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺎﻓﺖ ﺍﻓﺮﻳﻘﺎﻳﻲ ﺯﺩﻥ

.

.

.

“سرت تو کار خودت باشه” فقط یه جمله کوتاه نیست، یه سبک زندگیه

.

.

.

خدا هیچ سگکی رو وسط دو تا سوراخ کمربند اسیر نکنه !

.

.

.

ﺍﻣﺮﻭﺭ ﺗﻮ ﻣﺤﻠﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﭘﻮﺭﺷﻪ ﺧﻮﺵ ﺭﻧﮓ ﭘﺎﺭﮎ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ

ﺟﺎﺗﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ

ﮐﻮﺩﮎ ﻋﻘﺪﻩ ﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺧﻂ ﺧﻄﯿﺶ ﮐﻦ

ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : خاک برمخت ، ﻧﺪﯾﺪ ﺑﺪﯾﺪﺍ ﺍﯾﻦﮐﺎﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻦ

ﮐﻮﺩﮎ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺍﻟﺤﺴﻮﺩ ، ﻻﯾﺴﻮﺩ ، لامرض

هیچى دیگه ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ باهم ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺑﻮﺩﻥ

که یهو ﺁﺧﺮ ﺳﺮ ﺧﺮ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﯾﻪ ﻟﮕﺪ ﺑﻬﺶ ﺯﺩ ﺻﺪﺍﺵ ﺩﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﮐﻠﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪیم فرار کردیم :) )

.

.

.

اعتراف میکنم که وقتی یکی به موبایلم زنگ میزنه و بهم میگه :

صدات قطع و وصل میشه …

بدون اینکه هیچ تکونی به خودم بدم میگم الان خوب شد … !؟

۹۹% میگن آره آره الان خوبه !

.

.

.

تو ایران همین که قیمت ها بالا نره ، خودش یه نوع تخفیف به حساب میاد !

.

.

.

پیام پایتخت ۳ به دختران :

به زودی دختران چینی با مهریه و توقع کم وارد بازار میشه

حالا هی سخت بگیرید برا ازدواج

.

.

.

تو کتابخونه یه دخترى هست که توى پیدا کردن کتابهایى که میخواى کمکت میکنه

بنده خدا انقدر خوش صورته که اینجا هیشکى نمیتونه کتاباشُ پیدا کنه !

.

.

.

مورد داشتیم یارو تو کانون گرم خانواده ذوب شده !

.

.

به خدا موقع رانندگی راهنما زدن چیزی از شوماخر وجودتون کم نمیکنه

.

.

.

دانشمندان سوئیسى پس از ٣٧ سال پژوهش ذره‌اى بنیادى یافتند

که ثابت مى‌کند عشق یه جور سرابه حباب روى آبه از دور یه قصر نوره از روبرو خرابه

.

.

.

شما برو در هرخونه ای که میخوای بزن پرسیدن کیه بگو منم

اگه دوباره پرسیدن بگو منم بابا منم ، حتماً باز میکنن

.

.

.

من وقتایى که الویه میخورم معده م هیچ پیامى مبنى بر سیرى به مغزم نمیفرسته

شایدم میفرسته ولى مغزم ازم یه چیزایى رو پنهون میکنه

.

.

.

یه بار اومدم کارمو بندازم فردا ، بلند انداختم افتاد پس فردا !

.

.

.

بارون رو دوس دارم هنوز

چون هم هوا رو با طراوت میکنه هم آلودگی هوا رو کاهش میده و منابع آبی هم بیشتر میشه !

چیه ؟ نکنه انتظار داشتی عاشقانه ش کنم !؟

.

.

.

من خودم یه سرى اهداف کوتاه مدت دارم، یه سرى اهداف بلند مدت

براى کوتاه مدتا وقت ندارم براى بلند مدتا حوصله، اینه که زیاد چایى میخورم

.

.

.

سلامتی پسری که وقتی داشت داخل پاساژ گشت میزد چشمش افتاد به دو تا دختر، سرشو انداخت پایین :چون دو تا خوشگلترش از طبقه پایین داشتن رد میشدن .

.

.

.

امروز تو حموم یهویی زدم زیر آواز بابام برگشته میگه:زهر خر کره مار!!!!!!!!!!!!!

منظورش همون زهر مار کره خر بود

.

.

.

دیروز با مامانم دعوام شد،چند ساعتی قهر بودیم اما در حدی نبود که بشه یه آلبوم کامل موسیقی داد بیرون

فعلا ۳ تا ترک آماده کردم تا بعد!می تونین برین دانلود کنین!


 

فرهنگ لغت جدید

زنبوردار :

کسی که همسر بلوند دارد

 

 

کاشمری :

در آرزوی ازدواج

 

 

کاج :

نمایندگی انتشارات گاج در دوبی

 

 

ژنتیک :

ژنی که عامل اصلی تیک زدن در انسان می باشد

 

 

هشتگرد :

۵

 

 

خورشت بامیه :

مسئولیت پختن خورشت بر عهده من است

 

 

وایمکس :

درنگ چرا…؟

 

 

خراب :

نوعی نوشیدنی حاوی تکه های کوچک خر

 

 

شیردان :

آنکه شیر خوب را از بد تمیز می دهد

 

 

گشتاور:

یک سری همسایه نخاله که به هنگام برگزاری مهمانی های شبانه پلیس را خبر می کنند.

 

 

البرز:

عربها به « پرز » گویند

 

 

چرا عاقل کند کاری:‌

یک ضرب المثل شیرازی…

 

 

هردمبیل:

جایی که در آن بابت هر چیزی قبض صادر میشود

 

 

غیرتی :

هر نوع نوشیدنی به جز چای

 

 

قرتی :

نوعی چای که با قر و حرکات موزون سرو میشود

 

 

پنهانی :

قلمی که جای جوهر با عسل مینویسد

 

 

مختلف :

مرگ مغزی

 

 

مورچه خوار :

خواهر مورچه. فحشی که موریانه ها به هم می دهند

 

 

جدول :

کسی که نیاکانش علاف باشند را گویند

 

 

کره حیوانی :

بیچاره ناشنواست

 

 

توله سگ :

حاصل تقسیم مساحت سگ بر عرض آن

 

 

کته ماست :

آن گربه مال ماست

 

 

کراچی :

پس تکلیف ناشنوایان چه میشود ؟

 

 

 

سه‌پایه :

۳ تا آدم باحال که همیشه پایه هر حرکتی هستند

 

 

یک کلاغ چهل کلاغ :

نبردی ناجوانمردانه بین کلاغ‌ها

 

 

وانت :

اینترنت آزاد و بدون فیلتر

 

 

اسلواکی :

نرم و خرامان گام برداشتن

 

 

نیکوتین :

نوجوانی خوش سیرت

 

 

نلسون ماندلا :

نلسون اون وسط گیر کرده

 

 

تهرانی :

تیکه های هلوی باقیمانده ته آبمیوه رانی

 

 

 

اگه نظر ندین خیلای نامردین

 



:: موضوعات مرتبط: sms , فرهنگی وادبی , لطیفه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دقلو ها
پنج شنبه 25 ارديبهشت 1393 ساعت 16:39 | بازدید : 2766 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

چهارمین سالگرد جشن روز دوقلوها و چند قلوهای ایرانی دوشنبه بعد از ظهر (22 اردیبهشت ماه) در مجموعه ورزسی شهید چمران برگزارشد.

 

1P70NkVCk5.jpg

 

fwvMYaWxSb.jpg

 

aGRZzYPJJB.jpg

 

zoFJZufCHD.jpg

 

1jfZcDMZxQ.jpg

 

PRDe1a7ZZz.jpg

 

tKhH4OXl8K.jpg

 

2r17IDWgHc.jpg

 

qquteyWSfA.jpg

 

GvfCQuMHsK.jpg

 

9bUTZ8er1r.jpg

 

PJJEovolSW.jpg

 

1zbGkVsoTw.jpg

 

n8t1sfLcFg.jpg

 

gCbBsULG9Y.jpg

 

lJ1I9PZvzy.jpg

 

vbGexjsYne.jpg

 

OAF2DGSBFH.jpg

 

4cQybPiyHX.jpg

 

GphBZQHFwo.jpg

 

BhZEm8pzYW.jpg

 

KbWETBFccS.jpg

 

M6r4dkID2h.jpg

 

2NxtI8g1Hx.jpg

 

xYkXq5hXCD.jpg

 

7C7zFw6pt8.jpg

 

e1hNeMRplP.jpg

 

DB8ox6uljK.jpg

 

yvSNsoiryy.jpg

 

QoY4NUsYEV.jpg

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , عکس های جالب , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ترانه سرایی فرزاد حسنی در وصف همسرش در برنامه زنده تلویزیون+ متن کامل ترانه
جمعه 12 مهر 1392 ساعت 15:26 | بازدید : 1706 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )
 
 ترانه سرایی فرزاد حسنی در وصف همسرش در برنامه زنده تلویزیون+ متن کامل ترانه
به گزارش شبکه ایران مستند 26 قسمتی «خانومی که شما باشی» به تهیه کنندگی آزاده نامداری از اول مهر ماه هر شب از شبکه دوم سیما روی آنتن می رود که تیتراژ آن را فرزاد فرزین با ترانه ای از فرزاد حسنی خوانده است. به گزارش «سینمافا»  فرزاد حسنی ترانه تیتراژ برنامه «خانومی که شما باشی»  را در برنامه زنده «صبحی دیگر» رونمایی کرد و آن را به همسر خود آزاده نامداری تقدیم کرد . در ادامه متن کامل این ترانه را می خوانید:
هنوزم سخت میخوامت

یه قبله پشت چشماته / که مغناطیس ُ رد کرده
شبای قبل تو باید / به این تقویم برگرده
کنار قلب تو مثل ِ / یه مَردم رو به خوشبختی
تو احساسی بهم میدی / شبیه ِ غیرت ِ تختی
تو می پوشونی موهاتو / غروب غنچه وا میشه
یه مرد از دامن پاکِت / طرفدار ِ خدا میشه
به عشقم مرهمی خانوم / مثه گلدسته و کاشی
فدای اون حَیاتونَم / خانومی که شما باشی
میدونم گاهی از دستم / شبا با بغض میخوابی
نمی فهمم چی کم داری /چرا انقدر بی تابی
ازم بگذر اگه راحت / نگفتم دوستت دارم
اگه غمگین بشی از من / گره میفته تو کارم
چه معمولیه رفتارم / کنار قلب خوش نامت
ولی باور بکن خانوم / هنوزم سخت میخوامت


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , لطیفه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالبی درمورد سیاره زمین
شنبه 6 مهر 1392 ساعت 23:1 | بازدید : 1964 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

 

 

همه‌ی ما کم و بیش اطلاعاتی راجع به سیاره‌ی زمین داریم. اگر چه برای داشتن دیدی جامع‌تر و البته علمی‌تر، بررسی نتایج تحقیقات دانشمندان در مورد زمین و فضای پیرامون آن تا حدی کمک می‌کند، اما با توجه به گسترده بودن تحقیقات و دخیل بودن بیشتر شاخه‌های علم در این حوزه، جمع آوری تمام اطلاعات مربوطه کاری دشوار و وقت‌گیر خواهد بود. در ادامه خلاصه‌ای از نتایج تحقیقات دانشمندان در زمینه‌های اصلی (زمین‌شناسی، زیست‌شناسی، هوا و فضا) را ارائه می‌کنیم.
 

فضا:

  • تاکنون 150 میلیارد دلار صرف ساخت ایستگاه بین المللی فضایی (ISS) شده است به طوری که تا به امروز پر هزینه‌ترین ساخته‌ی دست بشر به شمار می‌رود.
  • دورترین فاصله‌ای که از آن عکسی از کره‌ی زمین ثبت شده است، در فاصله‌ی 5.95 میلیارد کیلومتری زمین قرار دارد. در این عکس زمین به صورت نقطه‌ی آبی کم رنگی دیده می‌شود.
  • #1582;رس آبی (موجودی آبزی و بسیار ریز) به عنوان جان‌سخت‌ترین موجود روی کره‌ی زمین، قادر است 10 روز در خلا به حیات خود ادامه دهد.
  • انسان بدون استفاده از تجهیزات حفاظتی قادر است 2 دقیقه در فضا زنده بماند.
  • یک روز دقیقا 24 ساعت نیست، در واقع مدت زمان گردش زمین به دور خودش معادل با 23 ساعت و 56 دقیقه و 4 ثانیه است.
  • آلودگی هوای کشور چین از فضا قابل رویت است، اما برعکس تصور عموم، دیوار چین از فضا قابل دیدن نیست.
  • کل تجهیزات ساخت بشر که بعد از پرتاب اولین ماهواره‌ در سال 1957 (ماهواره‌ی اسپوتنیک) به فضا فرستاده شده‌اند و هم اکنون در حال گردش به دور زمین هستند به 38,000 عدد می‌رسد.
  • کره‌ی زمین صیقلی‌تر از یک توپ بولینگ است. در واقع اختلاف ارتفاع بین بلندترین کوهستان‌ها تا کف عمیق‌ترین اقیانوس‌ها، کمتر از 0.0002 محیط کره زمین است.
  • تعداد اجسام ساخته شده توسط بشر که طولی بزرگتر از 10 سانتی‌متر دارند و هم اکنون در حال گردش به دور زمین هستند به 22,000 عدد می‌رسد. تنها 5 درصد از این اجسام ماهواره‌های فعال هستند. 87 درصد آنها زباله‌های فضایی و ماهواره‌های بلا استفاده به شمار می‌روند. 8 درصد باقیمانده هم قطعات موشک‌ها و تجهیزات فضایی هستند.
  • سازمان فضایی ناسا برآورد کرده است که هر روز یکی از اجسام مصنوعی معلق در فضا، به زمین باز می‌گردد.

جو زمین:

  • جرم شهاب‌سنگ‌هایی که در هر روز وارد جو زمین می‌شوند به 100 تن می‌رسد.
  • سوراخ لایه‌ی اوزن کوچک‌تر شده است. در سال 2012 مشخص شد که سوراخ لایه‌ی اوزن نسبت به 10 سال گذشته کوچک‌تر شده است.
  • در ارتفاع 19 کیلومتری از سطح زمین (معروف به حد آرمسترانگ) پوشیدن لباس فضانوردی امری حیاتی است زیرا بدون استفاده از آن، مایعات درون بدن انسان در دمای متعارف بدن به جوش خواهند آمد.
  • ارزش کل اتمسفر زمین، فقط با احتساب بهای دی اکسید کربن موجود درآن به 4.3 کوادریلیون (4.3 در 10 به توان 15) پوند برآورد شده است.
  • هر روز به طور متوسط حدود 8.6 میلیون صاعقه در سرتاسر زمین رخ می‌دهد.
  • در زمانی که دایناسورها بر روی زمین زندگی می‌کردند درصد بیشتری از جو زمین را اکسیژن تشکیل می‌داد. هم اکنون به دلیل کم شدن سهم اکسیژن از گازهای تشکیل دهنده‌ی هوا، امکان اینکه دوزیستان و خزندگان به سایز اجداد خود برسند وجود ندارد.

دریا:

  • فقط 3 درصد آب‌های موجود در کره‌ی زمین شیرین هستند.
  • با فرض ذوب‌شدن یخ‌های قطب جنوب، حجم آب تولید شده به اندازه‌ی کل حجم آب اقیانوس اطلس خواهد بود.
  • هر لیتر از آب دریا حاوی 13 میلیاردم گرم طلا است.
  • پلاستیک، 90 درصد از زباله‌های موجود در اقیانوس‌ها را تشکیل می‌دهد.
  • هر ساله به طور متوسط 2000 گونه‌ موجود دریایی شناسایی می‌شوند.
  • اقیانوس‌ها به تنهایی 99 درصد از اکو سیستم روی کره‌ی زمین را تشکیل می‌دهند.
  • کوسه‌ها هر سال بطور متوسط موجب مرگ و میر 8 الی 12 انسان می‌شوند. این در حالی است که در همین مدت 100 میلیون کوسه فقط به منظور استفاده از باله‌هایشان کشته می‌شوند.
  • طبق برآورد دانشمندان، بیش از یک میلیون گونه موجود آبزی در اقیانوس زیست می‌کنند که بشر تاکنون 2/3 آنها را شناسایی کرده است.
  • حجم کل آب‌ موجود در کره‌ی زمین، برابر با حجم کره‌ای به قطر 860 کیلومتر است.
  • 90 درصد از فعالیت‌های آتشفشانی در بستر اقیانوس‌ها انجام می‌شود.
  • عمق  #1711;ودال ماریانا که عمیق‌ترین قسمت اقیانوس‌ به شمار می‌رود 10.9 کیلومتر است.

درون زمین:

  • ساختار صفحه‌ای طبقات مختلف زمین آن را از بقیه‌ی سیارات منظومه‌ی شمسی متمایز می‌کند. این ساختار باعث جذب و بازیافت کربن شده و از انتشار آن در جو و در نتیجه داغ شدن زمین جلوگیری می‌کند . فقدان چنین ساختاری در سیاره‌ی زهره که پیامد آن انتشار دی اکسید کربن بسیار زیاد در جو آن بوده، دمای آن را به طرز چشم‌گیری افزایش داده ‌است (480 درجه‌ی سانتی‌گراد در نزدیکی سطح سیاره).
  • عناصر کمیاب لزوما کمیاب نیستند! عنصر لوتتیم به عنوان کمیاب‌ترین عنصر دنیا شناخته می‌شود اما فراوانی این عنصر در پوسته‌ی زمین حدود 200 برابر بیشتر از طلا است.
  • 99 درصد از کل طلای موجود در کره‌ی زمین در هسته‌ی آن قرار گرفته است که برای پوشاندن سطح زمین با لایه‌ای از جنس طلا به ضخامت 45 سانتی‌متر، کفایت می‌کند.
  • دمای هسته‌ی زمین برابر با دمای سطح خورشید، یعنی حدود 5500 درجه‌ی سانتی‌گراد است.
  • توده‌ی آهنی هسته‌ی زمین، عرضی برابر با 2400 کیلومتر دارد. دما در این ناحیه بسیار بالاست، اما به علت فشار بسیار زیاد امکان ذوب شدن این هسته‌ی آهنی وجود ندارد.
  • عمیق‌ترین گودالی که بشر تاکنون در پوسته‌ی زمین ایجاد کرده است، عمقی در حدود 12.4 کیلومتر دارد. این عدد در مقایسه با فاصله‌ی 6371 کیلومتری سطح زمین تا مرکز آن بسیار ناچیز به نظر می‌رسد.
  • وزن بزرگ‌ترین کریستال که تاکنون کشف شده است به 55 تن می‌رسد.
  • درعمق 4 کیلومتری بستر رودخانه‌ی آمازون، رودخانه‌ی (سفره آب زیرزمینی) دیگری قرار دارد. برآورد شده که طول آن 400 کیلومتر بوده و جریان آب در آن با سرعت 1 میلی‌متر در ساعت بین صخره‌ها حرکت می‌کند.
  • باکتری‌ها حتی تا عمق 2.8 کیلومتری زمین هم یافت می‌شوند.

سطح زمین:

  • وزن خاک حاصل‌خیزی که هر ساله توسط باد از صحرای بزرگ آفریقا به جنگل‌های استوایی آمازون آورده می‌شود 40 میلیون تن برآورد شده است.
  • در کشور ترکمنستان دهانه‌ای به قطر 70 متر و به اسم  #1583;روازه‌ی جهنم وجود دارد که به واسطه‌ی فروریختن یک حوزه‌ی گازی پدید آمده است. اکنون بیش از  40 سال است که این گودال در آتش می‌سوزد.
  • قدمت فسیل‌ باکتری‌هایی که در استرالیا کشف شده است به 3.5 میلیارد سال می‌رسد. درآن زمان اکسیژن در جو زمین وجود نداشت.
  • بیشترین دمای یک ناحیه که تاکنون به ثبت رسیده 57.8 درجه‌ی سانتی‌گراد بوده است (1922، کشور لیبی).
  • آخرین باری که خشک‌ترین ناحیه دنیا یعنی   #1583;ره‌های خشک قطب جنوب شاهد بارش باران بود به دو میلیون سال پیش باز می‌گردد.
  • قاره‌ها در هر سال به طور متوسط 2 سانتی‌متر جابجا می‌شوند.
  • 75 درصد گونه‌های جانوری در طی 300 سال آینده منقرض خواهند شد.
  • تنها 14 درصد از کل گونه‌های جانوری شناسایی شده‌اند.
  • هر روز 200,000 نفر در دنیا متولد می‌شوند.
  • قدیمی‌ترین مکان مذهبی که به دست انسان ساخته شده در کشور ترکیه قرار دارد. باستان‌شناسان قدمت آن را به 10,000 سال قبل از میلاد مسیح نسبت می‌دهند.
  • تعداد کل انسان‌هایی که تاکنون در کره‌ی زمین زیسته‌اند 106 میلیارد نفر است.
  • جمعیت زمین در سال 2050 به 9.2 میلیارد نفر می‌رسد.
  • هر ثانیه دو نفر از دنیا می‌روند.

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ایران از دریچه دوربین
پنج شنبه 28 شهريور 1392 ساعت 16:9 | بازدید : 1599 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

(قسمت اول)

 در ایران می‌توان با یک ساعت پرواز از جنگلی با رطوبت بالای ۵۰ درصد به کویری با رطوبت زیر ۱۰ درصد رسید. عماد نعمت اللهی عکاس، در این مجموعه با نام "هزار توی این دیار"، گوشه کوچکی از ایران را به نمایش گذاشته است.

مردمانی از جنس دریا
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

نقطه صفر جنوب شرقی ایران. خلیج گواتر هم مرز با پاکستان و اقیانوس هند.

چشمه‌های پلکانی بادابسورت
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

این چشمه‌ها که مربوط به هزاران سال قبل هستند در استان مازندران قرار دارند. نمونه‌های دیگری در شیلی و ترکیه نیز وجود دارد، اما این چشمه‌ها به دلیل مخلوط شدن دو چشمه مختلف با هم و فعل و انفعالات شیمیایی از رنگ خاصی برخوردار هستند. به دلیل عدم مدیریت درست، آسیب‌های بسیاری ظرف چهار سال گذشته به این چشمه‌ها وارد شده است.

گوزن زرد ایرانی
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

گونه‌ای منحصر به فرد از گوزن‌ها که بومی ایران است و خوشبختانه طی ۵۰ سال گذشته از دسته "در خطر انقراض" خارج شده است. هرچند که زیست بوم آ‌نها در دریاچه ارومیه، در آستانه نابودی قرار دارد.

آتشکده یزد
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

محل نگه‌داری آتش مقدس زرتشتیان و نیایشگاه زرتشتیان.

بندر پوزم
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

واقع در خلیج پوزم در حاشیه دریای عمان که بیشتر به تعمیر لنج‌ها و قایق‌های بزرگ می‌پردازند.

سوسن چلچراغ
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

گل خاص و بومی ایران زمین که در منطقه داماش می‌روید و در هیچ کجای دیگر دنیا وجود ندارد. تلاش‌هایی برای پرورش آن در بعضی از کشورها انجام گرفته اما موفقیت‌آمیز نبوده است. این گل در خرداد ماه در یک بازه زمانی ۲۰ روزه شکفته و پژمرده می‌شود.

رقص دلفین‌ها
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

این تصویر در خلیج فارس و در نزدیکی جزیره هرمز ثبت شده است.

عمارت ورودی باغ شازده
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

باغ شازده در ماهان کرمان در دل کویر یکی از معرفه‌های بزرگ باغ ایرانی به حساب می‌آید. باغی همیشه سبز با معماری دل‌ربا، نگینی در دل کویر است.

ارگ راین
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

ارگ خشتی راین در استان کرمان، دومین ارگ بزرگ خشتی دنیا بعد از ارگ بم به حساب می‌آید. این ارگ در شهر راین واقع شده است که یکی از ییلاقات خوش آب و هوای استان کرمان محسوب می‌شود.

سوباتان
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

در شهرستان تالش ایران، بهشتی وجود دارد به نام سوباتان با طبیعتی بکر و روستاهایی دست نخورده و زیبا.

بر فراز ابرها
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

روستای "آغ اولر" در ارتفاعات تالش.

جنگل الیمستان
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

جنگل الیمستان در منطقه لحاش در استان مازندران یکی از جنگل‌های کمتر دستخورده این منطقه است.

مهاجران
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

تصویری از پرندگان مهاجر و بومی جنگل حرا که در ژئو پارک قشم ثبت شده است.

دریاچه چورت
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

این دریاچه در منطقه کیاسر در استان مازندران واقع شده است. کاملا طبیعی است و عمری ۷۰ ساله دارد. در زیر این دریاچه هزاران چشمه وجود دارد و به علت نشست زمین این دریاچه شکل گرفته است. این منطقه همچنین زیستگاه پلنگ است.

غروب
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

بندر لافت در جزیره قشم.

گرمای رنگ‌ها در زمستان سرد
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

پاییز در روستای الماس در ارتفاعات خلخال.

تنگه چاه کوه
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

جزیره قشم را "جزیره عجایب هفتگانه" می‌خوانند. یک تنگه‌ی زیبا در جزیره قشم. تنگه‌ای با ساختاری از آهک که بر اثر فرسایش، اشکال زیبا و چشم نوازی به خود گرفته است.

مزرعه
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

ارتفاعات شمالی ایران سرشار از مزارع مختلف است.

گنبد گیتی
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

یکی از نماد‌های ایران از باستان تاکنون بدون شک دماوند است. کوهی که حتی از گرگان و کاشان هم پیداست.

شالیزار
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

شالیزارهای شمال ایران در زمستان با تغییر رنگ، زیبایی خاصی دارد.

کلیسای وانک
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

کلیسای "وانک" یا "آمنا پرکیج" نام کلیسایی است در محله جلفای اصفهان که از روی کلیسای "سنت استپانوس" در جلفای آذربایجان، کپی برداری شده ‌است. این کلیسا از کلیساهای تاریخی ارمنیان اصفهان است و در زمان شاه عباس دوم ساخته شده ‌است. وانک در زبان ارمنی به معنی صومعه است.

آبشارکبودوال
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

بزرگترین آبشار خزه‌ای خاورمیانه با آبی زلال.

دنیای شبنم‌ها
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

با عکاسی ماکرو می‌توان دنیای درون شبنم‌ها را دید.

اگرت ساحلی
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

این پرنده در نواحی ساحلی و نسبتا گرم به سر برده و اغلب در سواحل جنوب، خورها و باتلاق‌های شور دیده می‌شود. به طور گروهی در بوته‌های کوتاه نزدیک ساحل، آشیانه می‌سازد. این پرنده در ایران، بومی و فراوان است و در سواحل خلیج فارس و دریای عمان و جزایر آن تولید مثل می‌کند.

وقتی میلاد آغوش می‌گشاید
IranFunnyGroup.ir - گروه اينترنتي ايران فاني

بلندای برج میلاد. شاید در سال، کمتر روزی پیش بیاید که هوای تهران این‌چنین پاک و تمیز باشد.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , عکس های جالب , فرهنگی و سینما , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
فیلم کلید حسن روحانی
سه شنبه 19 شهريور 1392 ساعت 17:22 | بازدید : 2747 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

 

در صورتی که فیلم لود نمیشود به آدرس زیر مراجعه فرمایید.

http://www.sonycard20.com/news/news_item.asp?NewsID=42981

 

 



:: موضوعات مرتبط: , sms , فرهنگی وادبی , لطیفه , مناسبتی , متفرقه , عکس های جالب , سیاسی , فرهنگی و سینما , پزشکی , اخبار روز ایران و جهان , مسابقه , طالع بینی هندی , تبلیغات و ارسال پیامک , معرفی کتاب , فروشگاه اینتر نتی شمیم امید , ورزشی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
کلام های نیکو
یک شنبه 17 شهريور 1392 ساعت 17:25 | بازدید : 1652 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

 

 

لطفا با فرهنگ باشیم - گروه اینترنتی ایران فانی
لطفا با فرهنگ باشیم - گروه اینترنتی ایران فانی
لطفا با فرهنگ باشیم - گروه اینترنتی ایران فانی
لطفا با فرهنگ باشیم - گروه اینترنتی ایران فانی
لطفا با فرهنگ باشیم - گروه اینترنتی ایران فانی
لطفا با فرهنگ باشیم - گروه اینترنتی ایران فانی
لطفا با فرهنگ باشیم - گروه اینترنتی ایران فانی
لطفا با فرهنگ باشیم - گروه اینترنتی ایران فانی
لطفا با فرهنگ باشیم - گروه اینترنتی ایران فانی
لطفا با فرهنگ باشیم - گروه اینترنتی ایران فانی
لطفا با فرهنگ باشیم - گروه اینترنتی ایران فانی
لطفا با فرهنگ باشیم - گروه اینترنتی ایران فانی
لطفا با فرهنگ باشیم - گروه اینترنتی ایران فانی
لطفا با فرهنگ باشیم - گروه اینترنتی ایران فانی
لطفا با فرهنگ باشیم - گروه اینترنتی ایران فانی

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , لطیفه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ازدواج موفق
یک شنبه 17 شهريور 1392 ساعت 16:46 | بازدید : 1666 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

پژوهش ها نشان می دهد، که با ثبات ترین ازدواج ها آن است که زن وشوهر بیش ترین شباهت ها را با هم داشته باشند. بعضی از روانشناسان شباهت های بین زوجین را در حکم سپرده بانکی مشترک تلقی کرده و اشاره می کنند. اگر میزان سپرده بانکی شما کم تر باشد در مقابل بحران اقتصادی و اجتماعی بهتر می توانید مقاومت و احساس امنیت کنید. در غیر این صورت دچار مشکل می شوند. این تشبیه نشان می دهد هر چه قدر میزان تشابه بین زوجین بیشتر باشد کمتر دچار بحران می شوند.

 

تشابه در ازدواج

 

چه تشابه هایی لازم است؟

- هوش: اگر هوش زن وشوهر به یک اندازه باشد رابطه زناشویی آنان با گرفتاری کم تری روبرو می شود.

 

- ارزش ها: لازم است که زن و شوهر به بسیاری از ارزش ها وحدت نظر داشته باشند. مثلا: مهم است زن و شوهر از نظر معنوی و یا درک اقتصادی اختلاف نظر زیادی نداشته باشند.

 

- علائق: اگر زن وشوهر در بسیاری از زمینه ها علائق مشترک داشته باشند زندگی به کامشان شیرین خواهد شد.

 

با این حال زن و مرد ذاتا با همدیگر تفاوت هایی دارند که شناخت این تفاوت ها می تواند باعث شود طوری رفتار کنند که با هم به اختلاف نخورند. تفاوت های میان زن و مرد تفاوت های عمده ای است. برخی از این تفاوتها ریشه در عوامل فیزیولوژیكی و زیستی و بعضی نشأت گرفته از عوامل اجتماعی و فرهنگی و باید در ازدواج و زندگی مشترك به آن توجه كرد.

ازجمله:

 

1- دیدگاه زنان و مردان نسبت به مسائل جنسی كاملاٌ متفاوت است: این تفاوت ریشه نسبی دارد. رابطه جنسی در زنان با عواطف مثبت و احساسات گره خورده ولی در مردها بیشتر جنبه فیزیولوژیكی دارد.

 

2- برای مردان استقلال اهمیت بسیاری دارد: آنها می خواهند در مورد مسائل مالی معملات و سایر موارد مشابه مستقل باشند. و مخالفت همه و عدم توجه وی به این نكته می تواند مشكلات و موانعی را در زندگی مشترك ایجاد كند زیرا مرد تصور می كند كه به استقلالش لطمه خورده است.

 

3- زنان می خواهند مورد حمایت باشند و به این حمایت اهمیت می دهند: چنانچه حس كند از طرف همسرش مورد بی توجهی و بی مسئولیتی قرار گرفته به شدت آزرده شده و واكنش های شدید عاطفی نشان می دهد.

 

4- مدیریت خانه برای مردها بسیار مهم است: با مراجعه به فرهنگ های مختلف در جوامع گوناگون خواهیم دید كه مردها به عنوان قدرت اول خانواده شناخته شده است. البته، این مسئله را باید جدا از تبعیض جنسی میان زن ومرد به حساب آورد. در خانواده ها كه زن بدون نظر خواهی و مشورت همسرش درباره ی مسائل خانوادگی تصمیمی اتخاذ می كند با این كه قدرت اول خانواده است، مشكلات زیادی مشاهده می شود. البته این كه مردها قدرت اول خانواده باشد به این معنا نیست كه مرد همانند یك دیكتاتور عمل كند بلكه منظور نقش مدیریتی است.

 

5- صحبت كردن و ارتباطات اجتماعی برای زنان مهم است: زنان با دور هم جمع شدن و حرف زدن بسیاری از نگرانی ها و اضطرابها و ناراحتی های خود را تخلیه می كنند و تمایل به ارتباطات اجتماعی در زنان بیشتر از مردان است. چنانچه درك و آگاهی زن ومرد به این خصوصیات ضعیف باشد، مطمئاٌ آنها را دچار سوء تفاهم های جدی در زندگی مشترك می كند.

 

6- نگاه مردان به مسائل كلی تر است :مردها معمولاٌوارد جزئیات و نكات ظریف نمی شوند در حالی كه زنها به عمق مسائل و اجزای ریز در ارتباطات توجه زیادی دارند و این خصوصیت زن و مرد باعث می شود، كه زن تصور كند كه مرد درباره بسیاری از مسائل بی دقت است و مرد نیز تصور كند كه همسرش فردی حساس و ریز بین است.

 

7- زن ها عاطفی تر از مردها هستند: تفاوت عمده بین زن ومرد عاطفی تر بودن زنان است و این انتظاری است كه زنها از مردها دارند. مثلاٌ زنی كه همواره تاریخ دقیق روز ازدواج، تاریخ تولد و مانند آن را به یاد دارد وقتی با شوهری روبرو می شود كه نسبت به این مسائل بی اعتنا است نخستین احساسش این است همسرش نسبت به او بی علاقه است و ادامه چنین تفكرات منفی در مدت زمان اندك موجب سوء تفاهم و دلسردی از زندگی مشترك می شود. لذا آگاهی از این نكات ضمن آنكه از ناراحتی های بسیار زیادی جلوگیری می كند. احساس توانایی و مهارت زندگی مشترك را در شخص رشد می دهد.

 

با تفاوت ها چه کنیم؟

چیزی که تحمل تفاوت ها را ساده تر می کند، همدلی است. یعنی پذیرفتن این که تنها زاویه دید شما مهم نیست و باید گاهی دنیا را از چشم همسر خود ببینید. همدلی با افراد مهارت خاصی می خواهد. همدلی به معنی توانایی درك و فهم احساسات دیگران است، به طوری كه فرد بتواند خود را به جای دیگران بگذارد. از دید او به موضوع نگاه كند و احساسات او را درك كند. همدلی به معنی تایید   رفتارهای فرد مقابل نیست بلكه فقط به این معنی است كه او و شرایط او را درك می كنیم.

 

همدلی به برقراری ارتباط عمیق و صمیمی با افراد كمك می كند گاهی افراد به اشتباه تصور می كنند تفاهم به این معنی است كه با فرد مقابل كاملاٌ هم فكر و هم عقیده باشیم در حالی كه چنین تصوری از پایه اشتباه است، زیرا هیچ گاه نمی توان دو نفر را یافت كه شبیه هم باشند اختلاف در دیدگاه ها، علائق ها، آرزوها، سلیقه ها، امری طبیعی و عادی است.

حرف زدن همسران

 

اصول مهارت همدلی  

1- به صحبت های دیگران خوب گوش كنید.

2- با احساس و عواطف طرف مقابل تان همراه و هماهنگ شوید.

3- به احساسات و هیجان های طرف مقابل تان توجه داشته باشید.

4- خود را به جای طرف مقابل بگذارید.

5- در همدلی با طرف مقابل از جمله های قاطع استفاده نكنید.

  

اثرات همدلی

1) عامل پیشگیری بسیاری از رفتارهای ناخوشایند می شود.

2) در طرفین احساس خوشایند و مثبت به وجود می آورد.

3) فرد را از احساس تنهایی نجات می دهد.

4) موجب اخذ تصمیم های صحیح تر می شود.

5) از بسیاری تعارضات و سوء تفاهم ها جلوگیری می کند.

6) همدلی به جا و مناسب موجب تعدیل و اصلاح شناخت، احساس و رفتار می شود.

7) در تحکیم روابط همسران می تواند نقش مهمی داشته باشد.

8) احساس آرامش و قوه ی ادارک فرد را افزایش می دهد.

9) موجب افزایش اعتماد به نفس می شود.

10) زمینه شناخت بهتر و بیشتر از دیگران را فراهم می آورد.

11) روابط خانوادگی و اجتماعی را بهبود می بخشد.

12) امنیت روانی و آسایش خاطر را تقویت می نماید.

13) میل به شرکت در فعالیت های گروهی را افزایش می دهد.

14) بیان احساسات خود و درک احساسات دیگران را آسان تر می کند.

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خلاقیت=1
شنبه 9 شهريور 1392 ساعت 13:18 | بازدید : 1875 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

خلاقیت اینجوری به عمرتون ندیده اید / عکس متحرک



:: موضوعات مرتبط: sms , فرهنگی وادبی , عکس های جالب , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عسل بدیعی درگذشت
شنبه 9 شهريور 1392 ساعت 12:54 | بازدید : 5477 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

یکم دیره ولی برای گرامی داشت این بازیگر فهیم که با هادا اعضای بدنش نماد یک هنرمند را به هنروران آموخت لازم دانستم این یاد را گرامی بدارم.

مراسم تشييع پيکر عسل بديعي بازيگر سينما و تلويزيون صبح روز ?? فروردين ماه از مقابل تالار وحدت با حضور جمع کثيري از هنرمندان و برخي مسئولان هنري کشور برگزار شد.

صحبت‌هاي جانيار عرب‌نيا، فرزند «عسل بديعي» و «فريبرز عرب‌نيا» در حاشيه اين مراسم، موجب تاثر بسياري از حاضران شد.

“فريبرز عرب نيا” در مراسم تشييع “عسل بديعي” ضمن عرض تسليت به نکته اي اشاره کرد.

 ”فريبرز عرب نيا” بازيگر سينما و تلويزيون گفت: در اين مراسم با توجه به ازدحام بسيار به اين نکته بسنده مي کنم که به اطرافيان خود از جمله خانم ها توجه بيشتري کنيم.

فريبرز عرب نيا درگذشت “عسل بديعي” را به مردم و هنرمندان تسليت گفت.

مراسم تشييع پيکر عسل بديعي بازيگر سينما و تلويزيون صبح يکشنبه با حضور گسترده مردم مقابل تالار وحدت برگزار شد.

 

 ابوالفضل پورعرب در مراسم تشييع عسل بديعي

 ابوالفضل پورعرب در مراسم تشييع عسل بديعي

 بازيگران و هنرمندان مشهور در مراسم تشييع عسل بديعي 

 

شاهرخ بديعي پدر مرحوم عسل بديعي

شاهرخ بديعي ، پدر مرحوم عسل بديعي در مراسم تشييع پيکر دخترش

 سخنراني فريبرز عرب نيا در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

سخنراني فريبرز عرب نيا در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

 بهزاد فراهاني و رويا تيموريان در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

بهزاد فراهاني و رويا تيموريان در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

سخنراني سيروس الوند در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

جانيار فرزند مرحوم عسل بديعي

جانيار فرزند مرحوم عسل بديعي

جانيار فرزند مرحوم عسل بديعي

 مسعود رايگان و رويا تيموريان در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي
 مراسم تشييع مرحوم عسل بديعي

جمشيد گرگين و حبيب دهقان نسب در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

جمشيد گرگين و حبيب دهقان نسب در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

 علي اوسيوند و حميرا رياضي در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

 علي اوسيوند و حميرا رياضي در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

ماهايا پطروسيان در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

ماهايا پطروسيان در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

 زهرا داودنژاد در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

زهرا داودنژاد در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

وداع شاهرخ بديعي پدر مرحوم عسل بديعي با پيکر دخترش

وداع شاهرخ بديعي پدر مرحوم عسل بديعي با پيکر دخترش

 رضا داودنژاد و همسرش غزل بديعي در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

رضا داودنژاد و همسرش غزل بديعي در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

مهتاب کرامتي، مسعود رايگان، بهزاد فراهاني و رويا تيموريان در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

مهتاب کرامتي، مسعود رايگان، بهزاد فراهاني و رويا تيموريان در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

 مهتاب کرامتي و مسعود رايگان در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

مهتاب کرامتي و مسعود رايگان در مراسم تشييع پيکر عسل بديعي

قرائت يادداشت عسل بديعي (که در روز اول فروردين نوشته بود) توسط غزل بديعي خواهرش  

قرائت يادداشت عسل بديعي (که در روز اول فروردين نوشته بود) توسط غزل بديعي خواهرش

 

تشييع پيکر عسل بديعي

 تشييع پيکر عسل بديعي

 تشييع پيکر عسل بديعي

 تشييع پيکر عسل بديعي

 تشييع پيکر عسل بديعي

 تشييع پيکر عسل بديعي

 تشييع پيکر عسل بديعي

 تشييع پيکر عسل بديعي

تشييع پيکر عسل بديعي

تشييع پيکر عسل بديعي

  تشييع پيکر عسل بديعي

 تشييع پيکر عسل بديعي

تشييع پيکر عسل بديعي

 تشييع پيکر عسل بديعي

 

 

 

 

عسل بديعي و يک تصوير به‌ يادماندني…

عسل بديعي نزديک به يک سال پيش بعد از ثبت نام کارت اهداي عضو، در دفتر يادبود اين سازمان اينگونه مي‌نويسد:

“سلام

دوستان مهربان

عزيزان….. ياران

از خداوند متعال خواستار تواني چون کوه و اراده‌اي چون آهن استوار و پايدار هستم

تا ياري بخش راه سپيد عشقتان باشد

خداوند ياري بخشتان

با احترام عسل بديعي”

و حالا قلب و دو کليه، ريه، کبد و هرآنچه که از اعضاي عسل بديعي قابل اهدا کردن بود ياري بخش اين راه شد و به چند تن جان دوباره بخشيد…

 

يادش گرامي باد

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , فرهنگی و سینما , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
جالب
شنبه 9 شهريور 1392 ساعت 9:38 | بازدید : 2083 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

از بعضیا میپرسی اسم بچه تونو چی گذاشتید ؟

یه چیزی میگن که مجبور میشی بعدش بپرسی به سلامتی حالا دختره یا پسر !؟

.

.

.

لقمان را گفتند ادب از که آموختی؟

گفت: از بی ادبان

گفتند: قبل از اینکه ادب بیاموزی از کجا تشخیص دادی اونا بی ادبن؟

گفت: خب دیگه خفه شین !

.

.

.

تا حالا دقت کردین کسایی که خروپف میکنن ،  زود تر خوابشون میبره !؟

.

.

.

گاهی انقد تو کارام “دس دس” میکنم

که یهو اطرافیانم پا میشن شروع میکنن رقصیدن !

.

.

.

امسال نمایشگاه کتاب نرفتم ، خودم تو خونه سیب زمینی سرخ کردم خوردم !

.

.

.

مامان بقیه : صبح شده پاشو دیگه

مامان من : صبح شده بخواب دیگه !

.

.

.

کنترل تلوزیون ما به درجه ای از عرفان رسیده

که اگه باتری هاشو هم دربیاری ولی چند بار بزنی پشتش بازم کار میکنه !

.

.

.

ﻧﯿﻤﻪ ﯼ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﯼ ﻣﻦ ﺗﻮﻗﻊ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺍﺯﺕ ﺍﻻﻥ ﭘﯿﺪﺍ بشی

ﻓﻘﻂ ﺑﯿﺎ ﺑﮕﻮ ﺍﮔﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﺁﺩﻣﺎ ﺑﺮﺍﺕ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺪﻧﺴﺎﺯﯼ ﻧﺮﻡ !

.

.

.

فقط یه ایرانی میتونه صبح جمعه ساعت ۶ با هزار مشقت و برنامه ریزی قبلی

پاشه بره بیرون حلیم بخوره ،  پارک بره ، ورزش هم کنه

بعد ساعت ۹ برگرده خونه بگیره تا ظهر بخوابه !

.

.

.

تو آمریکا اگر تو جاده و بین راه ماشینت خراب بشه

یا گیر یه قاتل شکنجه گر میوفتى یا یه دختر جذاب و اتفاقن مجرد بهت کمک میکنه

حد وسطم نداره !

.

.

.

عاقا من نمیدونم چه حکمتیه هروقت که من گشنمه

فرق یخچالمون با کمد، فقط چراغ توشه!

حالا کافیه من مریض بشم اشتهام کور بشه

از تخم طوطی آمازونی بگیر تا شتر بریون در این گنجیده میشه !

.

.

.

تو خونمون از ترس مامانم طوری فرهنگ سازی شده

که همه با لیوان میرن دم یخچال ولی پارچو سر می کشن

و خیلی آروم میان لیوان میزارن سر جاش و میرن   

 

.

.

.

این کانال سه هم با این سریالاش !

یارو چشاش سبز آبیه ، چشمای لعیا زنگنه هم سبزه

بعد معلوم نیست این دو تا بچه چشم قهوه ای به کی رفتن !

زدن تو کاسه کوزه ی قوانین وراثت

.

.

.

اعتراف میکنم دخترا فرشته ان

ما پسرا هم آدمیم

دخترا ; سجده رو نمی‌بینم چرا !؟؟

زود باشید ، سرییییییع!!

.

.

.

عمق اشتیاق امت روزه دار به روایت تاریخ

- اوه اوه!۲ ماه دیگه ماه رمضونه

- بدبختی ۱ ماه باید روزه بگیرم

- ای بابا تازه ۲ روزه ش گذشته

- بالاخره نصفش رفت! افتاد تو سرازیری

- لامصب مگه این ۴ روز آخر میگذره؟

- خیلی حیف شده که ماه رمضون تموم شد :|

.

.

.

ساقه طلایی به قدری جاذب رطوبته ، که پیشنهادم اینه در ابعاد بزرگ درست کنن

توی خونه های شمال آویزون کنن ، گلوم کویر میشه وقتی میخورمش !

.

.

.

فقط یه ایرانی میتونه پیتزا رو با دوغ ، نوشابه رو با آبگوشت ، سبزی رو با کوکوسبزی

و کالباس رو با نون سنگک بخوره!

.

.

.

مـــــن اگــــه یـــــه نفــــــر دیگــــه بودمــــو ، خــــــودمـــو می دیـــدم

عـــــاشقــــش می شــــدم بی شـــــک :|

ولی شمــــاهـــــا انــــگار نـــه انگــــــار !

خجــــالت نمی کشیــــد واقعــــاً  !؟

.

.

.

سه نوع دور داریم:

اونی که دستت بهش نمی رسه

اونی که چشمت بهش نمی رسه

اونی که فکرت هم بهش نمی رسه

.

.

.

اسپری خریدم روش نوشته مخصوص دفع حشرات مزاحم

 الان تازه فهمیدم که یه سری حشراتم هستن که مراحمن

حالا موندم واسه اونا چی بخرم که اذیت نشن !

.

.

.

خدابیامرز بخشى از آرامش زندگیشُ مدیون به تو چه هایى بود

که قبل از همه به خودش میگفت !

.

.

.

سخت ترین قسمت شنیدن یه شوخى بى مزه اون قسمتیه که

نگاهت میکنن تا عکس العملتُ ببینن !

.

.

.

دقت کردین تو این یه ساعت مونده به افطار اینقدر طول میکشه که

اگه برنامه ریزی کنی میتونی توش ازدواج کنی بچه دار هم بشی !

.

.

.

ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ۱۱۸

ﮔﻔﺘﻢ :ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺍﺩﯾﺴﻮﻥ ﺭﻭ ﻟﻄﻒ ﮐﻨﯿد

ﺍﻭﻧﻢ ﯾﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺩﺍﺩ

ﺁﻗﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺯﻧﮕﯿﺪﯾﻢ

ﯾﮑﯽ ﻭﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﻔﺖ ﺗﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺍﺑﯽ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ؟

.

.

.

سر کلاس تنظیم خانواده ، استاد گفت :

کسی اینجا متاهله ؟یکی از بچه ها گفت : من !همه یه جوری برگشتن نگاش کردن ،

در این حد که طرف گفت :

خب باشه طلاقش میدم

.

.

.

فقط یه ایرانی میتونه

وقتی میخواد بره عروسی در به در دنبال یکی بگرده که کراواتشو براش گره بزنه !

.

.

.

شیوه خرید کوکا کولا در شیراز

سلام کــاکو، کوکــا کولام داری؟

- ها کــاکو. کوکــام هَس . هــــــمون جُو وردار

- کو؟ ایکه کــاکــائوئه کاکو !

- نه کاکو، پشتِ کــاکــائوا کوکــان

.

.

.

مراقب باشید

یک درصد دغدغه میتونه گند بزنه  به نود و نه درصد آرامش !

.

.

.

تو زندگی یه دردهایی هست که فقط با خوابیدن جلوی کولر خوب میشه !

.

.

.

توصیه بابام به من موقع رانندگی

سر کوچه ها یواش تر بپیچ ؛

شاید یکی بی شعورتر از تو پیدا شد که از اونور بیاد :|

.

.

.

فقط یه کودک ایرانی وقتی میره تو صف نونوایی هرچی صبر می‌کنه می‌بینه همش آخره صفه!

.

.

.

عربها هم مدام به هم گوشزد میکنن : عربی را فاس بداریم !

.
.
.

تو ایران مدرک “حاج” از “دکترا” هم معتبر تره 

.
.
.

عشق با یک نگاه شروع میشه و با همکاری برادران ۱۱۰ تموم میشه

.
.
.
نامه پسرها به گشت ارشاد : برادران بینهایت از زحماتتان متشکریم! چون به هردختری میگیم بریم بیرون یه دوری بزنیم…, میگه نه, میام خونتون  

.
.
.
از۹۶ تا ماهی شما ۵۵ تا غرق شـــــــــــــد , چنـــــــــد تا ماهـــــــی داری؟

. . . . . . . . . . . . . . . .

بله؟

مشغول جمع و منها بودی؟

تقصیره این مدرسه هاست که عمر شما رو به فنا دادن!

تا حالا کسی شنیده که ماهی غرق بشه؟

حتما الانم دانشجویی….موفق بــــــــاشی

.
.
.
توجه کردین کنار هر خونه ای ی سوپرمارکت بزرگ هست ک معمولا اون چیزهایی رو ک میخوای نداره.

.
.
.
این گربه ها با کبوترا چقدر شـــــــــــــــاخ شدن !! قبلنا از دو متری ما رو می دیدن گورشونو گم می کردن اونور حالا از بغلشون رد می شی انگار نه انگار فکر کنم تحریم ها رو اونا هم اثر کرده

.
.
.
بالش خودم را ترجیح میدهم شانه هایت مثل بالش های مسافرخانه است…

.
.
.
 

بازی‌های پارا المپیک رو از کانال عربی می‌دیدم، گزارشگر هر جمله‌ای میگه مادربزرگم میگه آمـــــــــــــــین!

.
.
.
اگه بخوای خلبان بشی، هزارجور مریضی داری ولی بخوای معافیت پزشکی بگیری، سالم سالمی

.
.
.
ما یه عمره آخر نفهمیدیم : لب تاب؟ لپ تاپ؟ لپ تاب؟ یا لب تاپ؟ هر کدومم میگی یه لامصـــبی میاد گیر میده  ).
.
.
یه دوست دختر هم نداریم اسمش رویا باشه، ببریمش پیش زنمون که اسمش دنیاس معرفیش کنیم، بگیم رویای من اینه ، دنیای بی کینه، دنیای بی کینه ، رویای من اینه ! اونام با هم رو بوسی کنن و تا آخر عمر به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کنن!

.
.
.
زیباتر و دلنشین تر از اسمسی که توش نوشته “دوسِت دارم عشقم” ، اسمسیه که از بانک میاد و توش نوشته “مبلغ ۴۵۰۰۰۰۰ ریال به حساب شما واریز شد”.

.
.
.
آخه من نمیدونم چرا میزارن آدم بمیره بعد رو در و دیوار مینویسن جوان ناکام ، خوب تا زنده ایم اطلاع رسانی کنید شاید فرجی حاصل شد!

.
.
.
گول اینا رو که تو خیابون دست همو میگیرن و خیلی خوش و شنگولن نخورین، همش نقشه س تا میرسن خونه دعوا میکنن، فقط میخوان دل ما رو بسوزونن

.
.
.
من نمیدونم این بچه خرخون ها تو مدرسه و دانشگاه وقتی ازدواج کردن و بچه دار شدن از چه افتخاراتی میخوان واسه بچه هاشون تعریف کنن؟! آخه یه فرار از مدرسه ای یه کتک خوردن از ناظمی یه واحدهای پاس نشده ای یه دعوا و بزن بزنی،یه چیزی باید باشه که با هیجان تعریف کنی والا

.
.
.
بابام: بده موبایلتو ببینم !!! من: بابا یه لحظه وایسا رمزشو بزنم

!Delete SMSDelete VideoDelete pictureDelete musicDelete privateDelete numberFORMAT MeMoRy CARD

من: بیا بابا من چیزی ندارم که ازتون مخفی کنم! بابام: نه میدونم، من فقط میخواستم ساعتو ببینم! من: |: بابام: (((:

.
.
.
خود “فلفل” هم هیچ وقت فکر نمیکرد که چنین نقش بسزایی در تربیت کودکان ایرانی داشته باشه بخــــــــــــدا !

.
.
.  

داشتم تلویزیون میدیدم

مادرم اومده میگه شبکه سه؟؟؟

میگم آره

میگه چشمم روشن بی حیا ی دفعه برو دوست دخترتو بیار خونه

 

.
.
.
اون زمانی که باباها متوجه بشن شلوار جین ۲۰ تومن نیست اون روز ،

روز پیوند عاطفه هاست …

.
.
.  

موبایلمو دزدیدن!همه میگن برو شکایت کن!

خب بابا اون دزده تمام اسمسامو خونده،روم نمیشه نگاش کنم،آبروم رفته!

.
.
.  

زن به شوهر: اگه من ازت جدا شم چی میشه؟

مرد: دیوونه میشم.

زن: نمیری دوباره زن بگیری؟

مرد: والا به دیوونه اعتباری نیست !

.
.
.  

 

حاحی داستان چیه؟

تا مجردی هرچی‌ زوج خوشبخته میان کنارت!

وقتی‌ متاهل میشی

هرچی‌ مجردِ خوشحاله میان کنارت هی با هم قرار مسافرت پاتایا و آنتالیا مجردی میزارن

.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یه روز پشت تلفن توی جمع بگم خودمو بااولین پرواز میرسونم:)))

 

 

 

 

 

یکی تکلیف ما رو مشخص کنه :|

بالاخره کدوم خطکش درسته

 

کفتر های محل ما هستن !

همشون بادی بیلدینگ کار میکنن !

کبوتر های بدن ساز

 

انگار داره نرده های خونشونو رنگ میزنه ! ^-^

عکس های جالب و خنده دار

 

حکایت خیلی از ماها ! 

حکایت بعضی روزه داران

 

امیدوارم که هیچکسی هیچوقت اینجوری حسرت چیزی رو نخوره !

تصاویر جالب و خنده دار

 

ببین چه همتی دارن اینا !

ماشین ۷۰۰ میلیونی رو اوردن لب دریا  که ۷ تا ماهی ۷۰۰۰ تومنی بگیرن :|

عکس طنز و جالب

 

تصویر کاملا گویا هست ! من حرفی برا گفتم ندارم !

موسیقی دانان و هنر مندان شهیر جهان !

 

میزان وحشت از مرورگر اینترنت اکسپرور رو میبینید !؟

اینترنت اکسپرور

 

داداش به جان تو دهنم بو نمیده !

S A L I J O O N

 

ابزار تولید لبخند ! 

با این وسیله بی مهابا لبخند بزنید !

ابزار تولید لبخند

 

خدایی کارش خیلی درسته !

تصاویر دیدنی

 

عکس برای فیسبوک ! سال ۱۹۷۰ !

عکس پروفایل فیسبوک خنده دار

 

در انتخاب مرورگرتون دقت کنید !

با اینترنت اکسپرور خودتونو به کشتن ندید خلاصه :D

مقایسه  جالب مرورگرها

 

استتار !

یکم دقت کنید ! 

استتار

 

در حال حاظر ۳۰۰۰ تا آنلاین داریم !

عکس خنده دار

 

یکی از ورزش های مورد علاقه من ^-^

عکس های باحال و خنده دار

 

ابتکارو ببین خدایی !

ابتکار جالب

 

یکی از موارد کاربردی گوشی نوکیا !

کاربرد گوشی نوکیا

 

اوف شده !

ابتکار جالب

 

دم پدر و مادر این دو نو گل خر کیف گرم !

جدیدترین عکس های خنده دار

 

شکار لحظه ها ! 

شکار لحظه ها

 

گوشی آیفون  مدل ۱۳۳۲۹۰

عکس خنده دار آیفون

 

واقعا ارزشش رو داشت ؟!

عکس های باحال خنده دار

 

با فشار یه دکمه میشه کاری کرد که دیگه خواب نره 

یا کاملا به خواب ابدی بره ! 

عکس های جالب و جدید

 

بالاخره به هم رسیدیم !

عکس نوشته های طنز جدید

 

اینقد زور نزن دیسک کمر میگیری !

S A L I J O O N 92

 

کله اناناسی !

تصاویر جالب و خنده دار

 

داماد خوشگله !؟

دوس دارین به غلامی قبولش کنین !؟

عکس های جدید

 

واقعا خوشا به حالشون 

ما که میرفتیم سلمونی یه آقایی با سه متر سیبیل بود

که یه تخته میذاشت رو صندلی ما میشستیم روش !

از ترس اینکه یارو نخورتمون ساکت بودیم :|

عکس های جالب و طنز مرداد ماه

 

چاکر همتونم دربست !

تصاویر خنده دار جدید

 

سگ بدبخت اگر بدونه چه بلایی سرش اوردن خودکشی میکنه ! 

عکس های خنده دار از حیوانات

 

 

قدرت تلنبه در داشته باشین :D

جدیدترین عکس های خنده دار

 

این چینی مینیا همینجوریش دوقلو خدایی هستن 

حالا اینا که دیگه واقعا چار قلو شدن دیگه یه مصیبتیه !

تنها راه تفکیک همین بوده ظاهرا 

عکس نامه طنز

 

میدونم خودتونم فهمیدین که اینجا خوابگاه دانشجوییه !

خوابگاه دانشجویی

 

ای جانم ^-^

چه کیفی میکنن باهم

تصاویر جالب و جدید

 

امان از این آدما

خیلی رو اعصابن :|

عکس نامه های جالب

 

آخییییییییییییییییی ^-^

عکس نامه طنز مرداد ماه

 

ابتکار جالب و باحال !

تصاویر خنده دار جدید

 

کاندیدای بهترین پدر سال !

عکس های طنز خنده دار

 

شرح در عکس !

شرح در عکس

 

اینم یه مدل ابتکاره بچه الکی پستونک مک نمیزنه !

عکس خنده دار جدید

 

طفلکی اینم دل داره خب !

عکس نامه های جالب

 

خدایی عین واقعیته !

طنز تصویری جالب

 

آقایون معلما استادا دبیرا یاد بگیرین !

به این میگن معلم !

طنز تصویری مرداد ماه

 

راهنمایی هم کرده قشنگ !

بهترین عکس های خنده دار

 

یکی از ابزار دلبری ^-^

تصاویر جالب و جدید

 

شرح در تصویر !

عکس نامه طنز جدید

 

یکم دقت کنید پیداش میکنین !

نکته عکس رو گرفتی ؟

 

جنگل ارواح گونه 

تصویری از چشم انسان !

تصویر جالب از جشم انسان

 

فوتبال دستی شیرازی !

فوتبال دستی شیرازی

 

نکته رو گرفتی !؟

نکته جالب در عکس

 

هرکی گفته اینا جاسوسن بیخود کرده !

عکس های جالب و خنده دار

 

الهی بمیرم من :|

عکس نامه جالب

 

ول کن تا ولت کنم !

عکس خنده دار از حیوانات

 

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , عکس های جالب , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
باحال تریندیالوگ
جمعه 8 شهريور 1392 ساعت 15:11 | بازدید : 1757 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )
دیالوگ عجیب شقایق فراهانی و مادرش در سریال مادرانه! + عکس
پنج شنبه شب شگفت انگیزترین و عجیب ترین دیالوگ تاریخ تلویزیون و سینمای پس از انقلاب توسط نویسنده، کارگردان و بازیگر سریال مادرانه خلق شد! چیزی شبیه همان چند دیالوگ درخشانی که پدر به دخترش می گفت: "آرایشتو پاک کن، دختر!" در حالی که هیچ آرایشی بر صورت وی دیده نمی شد!
پیام فروتن در خبرآنلاین نوشت: در جریان پخش سریال مادرانه زمانی که مریم زمان (شقایق فراهانی) در اتاق و در رختخوابش خود را به خواب زده بود، مادرش وارد شده و به او می گوید:" از کی تا حالا با روسری می خوابی؟!" یادم می آید هنگام تصویربرداری سریال در مسیر زاینده رود ساخته آقای حسن فتحی، بارها و بارها به گروه لباس تذکر دادند که روسری و شال خانم مهرانه مهین ترابی باید به نحوی بسته شود تا قسمت زیر چانه ایشان (ناحیه غبغب) نیز پوشیده شود. در حالی که هیچ گره، چفت و بست یا چیز دیگر به هیچ وجه قادر به پوشاندن این ناحیه تقریبا افقی از زیر چانه و بالاترین ناحیه گردن نیست. به هر حال امشب با شنیدن این دیالوگ به یاد رمضان 88 افتادم و این که ظاهرا تا کنون اشتباه می کردیم و اگر بازیگر زن خود را به خواب نزده باشد و اگر قرار باشد سکانسی از خواب واقعی وی را تصویر برداری کنیم، مجازیم تا وی را بدون روسری و بدون حجاب نشان دهیم!
از سر شب تا کنون در شگفتم که این دیالوگ های مشعشع و ساختارشکنانه غریب (!) از کجا خلق می شوند و نویسنده در آن لحظه که مبادرت به نوشتن آن می کرده در چه حال و هوایی سیر می کرده است؟! به هرحال تصور می کنم تمامی طراحان لباس این سه دهه، باید فی الفور گوشی تلفن را برداشته و از کارگردانان آثاری که طراحی لباس آن ها را برعهده داشته اند بابت طراحی اشتباهی که تاکنون انجام داده اند عذر خواهی کنند! قصور و اشتباهی که در آن بازیگر زنی را که واقعا در خواب بوده با روسری و حجاب نشان داده اند!
به قول یکی از دوستان، این دیالوگ می توانست به شکل زیر تکمیل شود و ادامه یابد:
مادر: از کی تا حالا با روسری می خوابی؟
مریم (شقایق فراهانی): از وقتی که تو جلوی شوهرت روسری سر می کنی!
یکی از ایراداتی که همواره در سالیان اخیر به سریال های تلویزیونی گرفته می شده نوع یکسان پوشش در داخل و خارج از خانه بوده است.


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
2 عکس از الناز شاکر دوست که شاید تا کنون ندیده باشید
جمعه 8 شهريور 1392 ساعت 14:43 | بازدید : 1828 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )
2 عکس از الناز شاکردوست که کمتر دیده اید 2 عکس از الناز شاکردوست که کمتر دیده اید


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
زن های معتاد سینمای ایران ! / تصاویر
جمعه 8 شهريور 1392 ساعت 14:42 | بازدید : 1579 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )
 
مجموعـه تلویزیونــی «مادرانه» بهانه‌ای شده تا مروری بر کارنامه کاری بازیگران زنی داشته باشیم که در این سال‌ها نقش یک معتاد را بازی کرده‌اند و در یاد و خاطره مخاطبان ماندگار شده‌اند.

مجله زندگی ایده آل: مجموعـه تلویزیونــی «مادرانه» بهانه‌ای شده تا مروری بر کارنامه کاری بازیگران زنی داشته باشیم که در این سال‌ها نقش یک معتاد را بازی کرده‌اند و در یاد و خاطره مخاطبان ماندگار شده‌اند. اولین کسی که در سینمای ایران پس از انقلاب نقش زن معتاد را ایفا کرد، فریماه فرجامی است. او با حضور در فیلم «تیغ و ابریشم» از سال 64 تا به امروز در ذهن بسیاری از ایرانیان ماندگار شده است. در ادامه نگاهی داریم به 7 چهره برتری که در این سال‌ها نقش ماندگاری از حضور خود بر صفحه تلویزیون و پرده سینما بر جای گذاشته‌اند.
فریماه فرجامی؛ تیغ و ابریشم، متولد 1330 زن های معتاد سینمای ایران ! / تصاویر با ساخت فیلم «تیغ و ابریشم» كاراكتر زن معتاد به شكلی جدی وارد سینمای ایران شد و فریماه فرجانی، نقش زنی معتاد را كه سرخورده از برآورده نشدن رؤیاهایش در آن سوی مرزها به اعتیاد كشیده شده است به خوبی در این اثر ایفا می‌كند. چهره مغموم و خاص فرجامی همراه با كارگردانی مسعود كیمیایی كه خود پیش از آن یكی از ماندنی‌ترین شخصیت‌های معتاد در سینمای ایران را پرورانده بود (با بازی بهروز وثوقی در نقش سید در فیلم تحسین شده «گوزن‌ها») به یك بازی بیرونی كنترل شده برای نمایش رنج‌دیدگی این زن تبدیل شد؛ رنج‌دیدگی باورپذیری كه راهی جز خودكشی برایش باقی نگذاشت.

فرزاد مؤتمن درباره این نقش می‌گوید: زن های معتاد سینمای ایران ! / تصاویر فرزاد مؤتمن که هنوز بسیاری از افراد فیلم «شب‌های روشن» او را به یاد دارند در مورد بازی خانم فرجامی در این فیلم می‌گوید: «تیغ و ابریشم، خاطره بسیار دوری است. من این فیلم را در همان سال‌های 64، 65 دیدم و پس از آن دیگر موقعیت بازبینی‌اش را پیدا نکردم اما هنوز به خاطر دارم که در آن دوره وقتی فیلم را می‌دیدم بازی فریماه فرجامی یکی از نقاط قوت فیلم به نظر می‌رسید زیرا تصویری خیلی باورپذیر و ملموس را از یک زن معتاد ارائه می‌داد. شاید در خوب بودن کار خانم فرجامی ذکر همین نکته کافی باشد که بگویم بعد از گذشت این همه سال وقتی درباره کارکترهای معتاد فکر می‌کنم، یکی تصویر فریماه فرجامی به ذهنم می‌آید و یکی بهروز وثوقی در فیلم گوزن‌ها».

پانته‌آ بهرام؛ مسافر، متولد 1348 زن های معتاد سینمای ایران ! / تصاویر یکی از پرمخاطب‌ترین سریال‌های تلویزیون چه در زمان خودش و چه در سال‌های پس از آن، «مسافر» بود؛ اثری که به لحاظ داستانی و بازی بازیگرانش توانسته هنوز هم در یاد و خاطر ایرانیان بماند. «مسافر» به دليل بازی خاص پانته‌آ بهرام در نقش یک دختر معتاد به نام منيژه و لحن و ادای ديالوگ، جايگاه متفاوتی در ميان کارهای او دارد. بهرام در اين سريال چهره جديدی از یک زن معتاد را كه به خاطر اعتيادش همه چيز را از دست می‌دهد، ارائه كرد. او که در این سریال با ابوالفضل پورعرب همبازی بود، در بسياری از مواقع بازی همسطح و در پاره‌ای موارد بالاتر از او را به نمايش گذاشت. بهرام در آن سال‌ها چهره جديدی در تلويزيون بود و همين امر هم به او كمك كرد تا نقشش را برای بيننده باور‌پذير كند.

مهران احمدی درباره این نقش می‌گوید: زن های معتاد سینمای ایران ! / تصاویر مهران احمدی که در چندین اثر با پانته‌آ بهرام همکار بوده در مورد ایفای نقش اش در سریال «مسافر» می‌گوید: «خانم بهرام در سریال «مسافر» مانند همیشه از عهده ایفای نقش شان به خوبی برآمدند و یکی از نوابغ بازیگری هستند. به نظرم یکی از بهترین نقش‌های فرد معتاد را خانم بهرام در این اثر، ایفا کرده‌اند. نمی‌دانم بگویم متاسفانه یا خوشبختانه اما اکثر بازیگران خانم ما به کارکتری که می‌خواهند بازی کنند، خیلی اهمیت می‌دهند و پذیرای هر نقشی نیستند. وقتی قرار است شما نقش یک فرد معتاد را ایفا کنید، طبیعی است که چهره‌تان دستخوش تغییرات زیادی می‌شود و زیبایی‌اش را از دست می‌دهد و به همین دلیل همه خانم‌ها چنین نقشی را نمی‌پذیرند. اما خانم بهرام از جمله بازیگرانی است که برای رسیدن به نقش‌اش و ملموس کردن آن برای مخاطب از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کند و در مسافر هم دیدیم که چنین اتفاقی رخ داد. در کنار اینکه فراموش نکنید بازی کردن در نقش یک فرد معتاد بسیار سخت است زیرا باید مراقب باشید که تبدیل به تیپ و کلیشه نشوید. خانم بهرام در این کار یکی از غیر کلیشه‌ای‌ترین نقش‌ها را ایفا کرد. من 2 نقش معتاد را هرگز فراموش نمی‌کنم؛ یکی نقش خانم بهرام در سریال «مسافر» و دیگری نقش باران کوثری در فیلم «خون‌بازی»؛ این دو بی‌نظیرند».

ستاره اسکندری، داستان یک شهر، مرگ تدریجی یک رؤیا، متولد
1350  یکی از بهترین بازی‌های ستاره اسکندری در سال 78 و زمانی بود که در یکی از اپیزودهای مجموعه «داستان یک شهر» نقش دختر معتادی را بازی کرد که پدرش در سن پایین او را به اجبار به عقد مردی میانسال و معتاد درآورده بود. اصغر فرهادی زمانی این قصه را می‌سازد که تا پیش از آن هنوز تصویری از یک زن معتاد در تلویزیون نشان داده نشده بود. اما این کارگردان موفق می‌شود یکی از بهترین بازی‌ها را از اسکندری در این نقش بگیرد؛ نقشی که اگرچه کوتاه بود اما در ذهن بسیاری ماندگار شد. ستاره یک بار دیگر نیز در مجموعه «مرگ تدریجی یک رؤیا» به کارگردانی فریدون جیرانی نقش یک زن معتاد را به خوبی به تصویر می‌کشد و با اینکه غالبا تا پیش از آن نقش‌های مثبتی را ایفا کرده اما شخصیت منفی ساناز را خیلی خوب به مخاطب معرفی می‌کند.
ستاره اسکندری درباره این نقش می‌گوید:
خود اسكندري هم این نقش‌ها را به خوبی به یاد دارد و در خصوص نقشی که در «داستان یک شهر» ایفا کرده، می‌گوید:«زمانی که من این نقش را بازی کردم در تلویزیون به این شکل به موضوع و حضور یک زن معتاد پرداخته نشده بود و به همین دليل این نقش را خیلی دوست داشتم. بسیاری این تصور را داشتند که تصاویر فیلم، مستند است. در مورد «مرگ تدریجی یک رؤیا» هم باید بگویم همیشه دوست دارم نقش‌های متفاوتی را ایفا کنم. ممکن است در نگاه کلی نقش‌هایم تفاوت چندانی با هم نداشته باشند، اما در جزئيات از هم فاصله دارند. من تجربه بازی با لهجه‌های متعدد و آدم‌هایی در طبقات اجتماعی مختلف را دارم و مثبت یا منفی بودن شخصیت‌ها برایم خیلی فرقی ندارد».

باران کوثری؛ خون‌بازی، متولد 1364 زن های معتاد سینمای ایران ! / تصاویر بدون شک یکی از بهترین نقش هایی که تا به امروز باران کوثری ایفا کرده است، در فیلم سینمایی «خون‌بازی» به کارگردانی مادرش، رخشان بنی‌اعتماد بوده است. باران در این فیلم نقش سارا، دختر معتادی را بازی می‌کند که‌ قرار است‌ نامزدش‌ برای‌ ازدواج‌ با او از کانادا بازگردد. مادر سارا که بیتا فرهی نقش‌اش را ایفا می‌کند، سعی‌ دارد او را با خود به‌ شمال‌ ببرد تا مصرف مواد مخدر را ترک‌ کند. شاید نقش‌ سارا در «خون‌ بازی»‌ از آن‌ نقش‌هایی‌ است‌ که‌ هر بازیگری‌ دوست‌ دارد آن‌ را برای یک بار هم که شده، تجربه کند. شخصیت‌ سارا در این فیلم ضد همه‌‌ کلیشه‌هایی‌ بود که‌ در سینمای‌ ایران‌ تا به آن روز از یک شخص معتاد به تصویر کشیده شده؛ تصویری جدید اما واقعی و باورپذیر که کوثری به خوبی از عهده ایفای آن برآمد.
مهران احمدی درباره این نقش می‌گوید:
مهران احمدی که سابقه همکاری با باران کوثری را نیز دارد، می‌گوید: «یکی از ماندگارترین نقش‌هایی که این بازیگر ایفا کرده در فیلم «خون‌بازی» است. به نظرم تمامی خصايصي که خانم پانته آ بهرام در «مسافر» داشتند، خانم کوثری نیز در فیلم «خون‌بازی» از خودشان نشان دادند. خانم کوثری جزو آن دسته بازیگرانی است که وقتی نقشی را می‌پذیرد، ساعت‌ها و روزها برایش زمان می‌گذارد و با آن شخصیت به اصطلاح قاطی می‌شود و بی اهمیت از کنار آن عبور نمی‌کند تا شخصیتی را که قرار است نقش‌اش را ایفا کند، برای مخاطب باورپذیر کند. شخصیت سارا در «خون بازی» به خاطر روحی که خانم کوثری به آن داده بود، کاملا برای مخاطب به شکل ملموس درآمده بود. در کنار اینکه کلیشه ای نبود و تماشاگر می‌توانست باورش کند».

طناز طباطبایی؛ مرهم، متولد 1362 زن های معتاد سینمای ایران ! / تصاویر طناز طباطبایی از آن دسته بازیگرانی است که کم کار می‌کند اما در انتخاب نقش هایش همیشه وسواس زیادی به خرج می‌دهد و نمی‌توانید نمونه‌ای از کارهایش را ببینید و به توانایی‌اش در بازیگری خرده بگیرید. یقینا یکی از ماندگارترین آثاری که در کارنامه کاری طناز برای همیشه پررنگ می‌ماند، فیلم «مرهم» است که علیرضا داودنژاد آن را کارگردانی کرده و از دریچه‌ای نو به معضل اعتیاد پرداخته است. طباطبایی در این فیلم نقش یک دختر معتاد را بازی می‌کند که خانواده‌ای سنتی دارد؛ خانواده‌ای که هیچ‌گاه نتوانسته با آن ارتباط برقرار کند و تنها مادربزرگ پیرش به رغم سن بالایی که دارد می‌تواند او را درک کند. نقشی که طباطبایی در این فیلم بازی می‌کند در کنار ضد کلیشه بودنش توانایی این بازیگر جوان را نیز به تصویر می‌کشد.
طناز طباطبایی درباره این نقش می‌گوید:
طناز طباطبایی به خوبی نقش زیبایی را که در «مرهم» به تصویر کشیده در خاطر دارد و در این باره می‌گوید: «من همیشه به ایفای نقش‌هایی که بیانگر معضلات اجتماعی است، علاقه‌مندم و به نظرم نقش‌های جذابی می‌آیند. اعتیاد نیز یکی از این معضلات است که شخص نادانسته به آن مبتلا می‌شود و فکر می‌کنم وظیفه من و سایر سینماگران است که با استفاده از موقعیت کاری‌مان پیش آگاهی‌هایی در این زمینه به افراد بدهیم. اینکه بدانند اگر به اعتیاد مبتلا شوند چه آینده‌ای انتظارشان را می‌کشد. من در «مرهم» نقش معتادی را بازی کرده‌ام که اعتیادش به دراگ‌های مخدر نیست بلکه دراگ محرک مصرف می‌کند؛ چیزی که این روزها در بین افراد معتاد بیشتر شاهدش هستیم و این خوش‌بینی در ذهن اشخاص شکل گرفته که دراگ‌های محرک مانند دراگ‌های مخدر آسیب‌رسان و اعتیادآور نیستند در حالی که تحقیقات ثابت کرده‌اند دراگ‌های محرک به خاطر آسیب‌هایی که به روان افراد می‌رساند، مضرتر هستند و فرد را بیشتر درگیر خودشان می‌کنند. اما متاسفانه این آگاهی وجود ندارد و بسیاری از جوانان ما درگیر این مسئله می‌شوند. نمی‌دانم گفتن این حرف صحیح است یا نه اما گاهی پیش می‌آید که برخی از ما به خاطر بی‌انگیزگی، بی‌هدفی و بی‌برنامگی برای آینده‌مان دچار ناامیدی می‌شویم و فکر می‌کنیم با مصرف مواد مخدر یا محرک، حتی اگر شده به شکل تفریحی و مقطعی می‌توانیم مشکلات‌مان را حل و فصل کنیم در حالی که این کار خودش یک مشکل بر مشکلات ما اضافه می‌کند».

بهاره افشاری؛ تسویه حساب، متولد 1363 زن های معتاد سینمای ایران ! / تصاویر از زمانی که بهاره افشاری پا به دنیای بازیگری گذاشته، تقریبا توانسته ازعهده ایفای تمام نقش‌هایش به خوبی برآید و یکی از این بهترین کارهایش فیلم «تسویه‌حساب» تهمینه میلانی است. افشاری در این فیلم نقش لیلا، دختر معتادی را بازی می‌کند که از کودکی به خاطر محیطی که در آن رشد کرده رو به سیگار و اعتیاد آورده و در سن جوانی با دنیایی از مشکلات و سختی روبه روست اما آنچه جالب توجه است این است که او در حالی شخصیت یک فرد معتاد را برای مخاطبش باورپذیر می‌کند که در زندگی روزانه حتی با کشیدن سیگار هم بیگانه است.
بهاره افشاری درباره این نقش می‌گوید:
بازیگر نقش لیلا در خصوص روزهایی که فیلمبرداری «تسویه حساب» را پشت سر می‌گذاشت، می‌گوید: «این کار اولین کار سینمایی‌ام بود و از مدیوم سینما شناخت چندانی نداشتم. شخصیت لیلا مابازاي خارجی داشت و خانم میلانی از این شخصیت ایده گرفته و یک مصاحبه و فیلم مستندی نیز در مورد این شخصیت داشتند و خیلی دقیق و ظریف آن را می‌شناختند و تمام اطلاعات را در مورد زندگی این فرد به من دادند. اما موضوعی که برای من کمی سخت بود این بود که باید در تمام طول فیلم سیگار می‌کشیدم در حالی که قبل از آن اصلا تجربه سیگار کشیدن را نداشتم و باید این کار را به شکل حرفه‌ای هم انجام می‌دادم تا مخاطب باور کند لیلا، دختری است که از 9 سالگی این کار را شروع کرده و به همین خاطر هم وقتی برخی از دوستان فیلم را دیدند، متوجه شده بودند که من اصلا این کار را بلد نیستم! در کل بیشتر از اینکه من تلاشی کنم، خانم میلانی زحمت زیادی برای نزدیک شدنم به شخصیت لیلا کشیدند. من از یک ماه قبل فیلمبرداری، هر روز بعدازظهر به منزل خانم میلانی می‌رفتم و با ایشان تمرین می‌کردم. اما مشکل‌ترین جای کار 2 سکانس بود که با تدبیر خانم میلانی و اینکه هر دو را در یک روز فیلمبرداری کردند، راحت‌تر توانستم از عهده‌اش برآیم؛ یکی سکانسی بود که با خانم لادن مستوفی دعوا می‌کردم و باید کل گذشته‌ام را برای مخاطب می‌گفتم و دیگری سکانسی است که مربوط به خانه سالمندان می‌شود؛  زمانی که به دیدار مادرم می‌روم. این دو از برایم سخت‌تر از بقیه کار بود».

خاطره حاتمی؛ در امتداد شهر، متولد 1362 زن های معتاد سینمای ایران ! / تصاویر یکی از نقش‌های متفاوتی که خاطره حاتمی در این سال‌ها ایفا کرده در فیلم «در امتداد شهر» به کارگردانی علی عطشانی است. حاتمی در این فیلم نقش یک دختر معتاد را بازی می‌کند که البته به دلیل ممیزی قسمت‌های زیادی از آن از فیلم بیرون آورده شده است.
خاطره حاتمی در این باره می‌گوید:
خاطره در خصوص نگاهش به موضوع اعتیاد می‌گوید: «اعتیاد مسئله بزرگ و مهمی است و متاسفانه این روزها در کشورمان خیلی رشد کرده؛ رشدی که نمی‌توانم درکش کنم و خیلی برایم جای سؤال دارد. مسئله اعتیاد همیشه مرا درگیر خودش کرده و وقتی یک فرد معتاد را در خیابان می‌بینم، واقعا ناراحت می‌شوم. جای تاسف است که با معضل اعتیاد هم مانند ایدز برخورد می‌کنند. منظورم این است که به این دو مشکل اصلا توجهی نمی شود. انگار اصلا این مشکلات در جامعه وجود ندارند. به عنوان یک بازیگر همیشه دوست داشتم نقش یک فرد معتاد را بازی کنم و اصلا خودم فرصت این کار را در فیلم «در امتداد شهر» به وجود آوردم. آقای عطشانی در نظر داشتند هر کس در جای خودش بازی کند ولی هنگامی که فیلمنامه را می‌خواندم متوجه شدم به خاطر نقشی که دارم باید زیر چشم‌هایم کبود باشد به همین خاطر هم به آقای عطشانی پیشنهاد دادم این فرد یا نقش آدم معتاد را داشته باشد یا بیمار را و ایشان اجازه دادند که من نقش آدم معتاد را بازی کنم و آقای محسنی هم زحمت کشیدند و مونولوگ خیلی خوبی برای من نوشتند که متاسفانه تمام آن سکانس را از فیلم درآوردند و منولوگی که می‌گفتم حذف شد. به این دلیل که من در حال سیگار کشیدن بودم. به نظرم این از ممیزی‌های آزاردهنده است چون به هر حال برای نشان دادن یک فرد معتاد باید المانی وجود داشته باشد! ناراحتی من از این بود که برای آن یک سکانس زحمت زیادی کشیده بودم».


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مهواره شریفی نیا
جمعه 8 شهريور 1392 ساعت 13:23 | بازدید : 2149 | نوشته ‌شده به دست سجاد | ( نظرات )

هدیه محمدرضا شریفی‌نیا به دختر بی شوهرش

گفت برات یک هدیه خریدم. کلی ذوق کردم. این کتاب رو بهم داد و هرهر زد زیر خنده... خنده ها! از اون خنده ها که بند نمیاد! پدر هم پدرهای قدیم ... والله خیلی وقت بود دوتایی باهم اینطور از ته دل نخندیده بودیم.

هدیه محمدرضا شریفی‌نیا به دختر بی شوهرش + عکس

به گزارش ایران فروم ، مهراوه شریفی نیا بازیگر معروف سینما و تلویزیون از لحظه هدیه گرفتنش گفت. از اینکه پدرش محمدرضا شریفی نیا وقتی هدیه را به او داد زد زیر خنده و حالا نخند کی بخند.
گفت برات یک هدیه خریدم. کلی ذوق کردم. این کتاب رو بهم داد و هرهر زد زیر خنده... خنده ها! از اون خنده ها که بند نمیاد! پدر هم پدرهای قدیم ... والله خیلی وقت بود دوتایی باهم اینطور از ته دل نخندیده بودیم. /افکار نیوز

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی وادبی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

تعداد صفحات : 2
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد